لیگ ناامن
یکسوم از مسابقات فصل جدید گذشته و تقریبا سرمربیان یکسوم از تیمها جدا شدهاند؛ یک نفر هم در نوبت است!
اگرچه هنوز 2بازی معوقه از مسابقات لیگ بیستوچهارم مانده، بهطور کلی یکسوم از رقابتهای این فصل پشت سر گذاشته شده است. نکته شگفتانگیز آنکه به همین نسبت هم سرمربیان تیمهای حاضر در لیگ تغییر کردهاند. تاکنون 5تیم از 16تیم حاضر در این فصل صاحب مربیان جدید شدهاند و محمد ربیعی هم در آستانه جدایی از ذوبآهن قرار دارد. این مسئله، بیثباتی، کمحوصلگی و ناامنی موجود در لیگ برتر را برای مربیان نشان میدهد؛ هرچند خیلی از آنها در چرخه باطل موجود، دوباره سر کار برمیگردند و بهسرعت تیمی جدید پیدا میکنند! نکته جالبتر اما داستان مربیان جداشده است که با هم فرق دارد.
نباید شروع میکردند | بالای جدول شاهد تغییر سرمربیان 2تیم بودیم؛ ژوزه مورایس از هدایت سپاهان کنارهگیری کرد و استعفای او پذیرفته شد، جواد نکونام هم نیمکت استقلال را ترک کرد. در مورد این 2نفر، شاید بهترین تعبیر این است که بگوییم ادامه حضورشان در باشگاه اشتباه بود، نه جداییشان. در حقیقت اصلا سپاهان و استقلال نباید فصل جدید را با مورایس و نکونام شروع میکردند. در اصفهان، مربی پرتغالی 2فصل کامل وقت داشت عیارش را نشان بدهد و در این مدت همه فهمیدند که به هر دلیل قرار نیست معجزهای از او سر بزند. مورایس تمرکز کافی نداشت و اگر داشت، تمام توان او برای ارتقای سپاهان کافی نبود. در همان تابستان هم شایعه قطع همکاری سپاهان با این مربی سر زبانها افتاد اما او به ایران برگشت و تنها حاصل این بازگشت، شکستهای آسیایی و کاهش شانس سپاهان در سطح دوم مسابقات قارهای بود. در استقلال هم نکونام در حالی برای فصل جدید ماندگار شد که هاله بزرگی از تردید، پیرامون این همکاری شکل گرفته بود؛ اگرچه نتایج خوب بود، «روند» خوب نبود و میشد فهمید این بار، به مقصد نمیرسد. در آن مقطع حواشی بسیار پررنگ و مخرب جواد و کادرش، زیر سایه نایبقهرمانی استقلال نادیده گرفته شد اما با شروع فصل جدید و تزلزل در کسب نتیجه، دیگر تنها چیزی که ماند، همین کژیها و کاستیها بود که کار را به جدایی زودهنگام کشاند.
نباید جدا میشدند | از آن طرف 3تیم هم داریم که فعلا بهنظر میرسد بهتر بود با سرمربیان ابتدای فصل خود ادامه میدادند. سعید دقیقی که پارسال هم نشان داد در قزوین چه تیم خوبی ساخته است بهقدری اصرار به رفتن کرد که بالاخره جدا شد و رضا مهاجری جای او را گرفت. نمیدانیم سرنوشت این تیم چه خواهد شد اما شاید بهتر بود دقیقی به پروژه خودش در قزوین ادامه میداد. مهاجری هم در حالی سرمربی شمسآذر شده که اول فصل کار را با خیبر خرمآباد شروع کرد. اصلا این تیم را خود او به لیگ برتر رساند اما به جرم اینکه چرا از 5بازی فقط 5امتیاز گرفته، عزلش کردند. جالب است که سرمربی موقت خیبر و پس از آن خود دقیقی هم از 5بازی بعدی، همان 5امتیاز را گرفتهاند! در نهایت تصور میشود بهتر بود محرم نویدکیا هم به کارش با مسرفسنجان ادامه میداد اما گویا تنشها بین او و مدیریت بهقدری بالا گرفت که چارهای جز جدایی نماند. هماکنون مسعود شجاعی هدایت مس را بر عهده گرفته؛ مردی که اواخر فصل گذشته نتایجش با هوادار ناامیدکننده بود.
بلاتکلیفی در یک تیم | وضع ذوبآهن هم در لیگ بد است. آنها از 5بازی آخر خود 4مسابقه را باختهاند و محمد ربیعی هم به همین دلیل از سمتش کنارهگیری کرد. در این مرحله با استعفای او مخالفت شده اما گویا ربیعی اصرار دارد و درخواستش را کتبی هم کرده. اگر او نیز جدا شود، تعداد نیمکتهای تغییر کرده لیگ به 6 خواهد رسید؛ 6 از 16!
برد حداقلترین!
استقلال با حداقل بازیکن به زمین رفت و با حداقل مالکیت توپ توانست حداقل موقعیت گل را ایجاد کند و با حداقل گل به پیروزی برسد
اصطلاح «برد حداقلی» که در فوتبال به پیروزیهای یک بر صفر اطلاق میشود، درباره بازی استقلال و مس رفسنجان بیشتر از هر مسابقه دیگری مناسبت دارد. در واقع همه بردهای حداقلی قبل از این بازی سوءتفاهمی بیش نبودهاند! چون تیم آقای موسیمانه با حداقل بازیکن به زمین رفت و با حداقل مالکیت توپ توانست حداقل موقعیت گل را ایجاد کند و با حداقل گل به پیروزی برسد. به هر حال تاکتیکی که موسیمانه برای طلسمشکنی و ثبت نخستین پیروزی اتخاذ کرده بود جواب داد و شاید اگر آبیها به شکل دیگری بازی میکردند این پیروزی بسیار حیاتی برای آنها بهدست نمیآمد.
جوانهای مثمر ثمر | استقلال در ابتدای مسابقه باز هم ابوالفضل زمانی و امیرعلی صادقی را از جمع امیدها و نیمکتنشینهای همیشگی وارد ترکیب اصلی کرد. این 2بازیکن جای رامین رضاییان و جلالالدین ماشاریپوف مصدوم را گرفتند. در ادامه و در همان یک ربع اول مسابقه، کاکوتا هم مصدوم شد و از زمین بیرون رفت تا مجتبی هاشمینسب هم به جمع بازیکنان داخل زمین اضافه شود. این عجیبترین و ناشناختهترین چهره استقلال بود که حدود 30درصد از ترکیبش را بازیکنانی شکل میدادند که بهندرت با پیراهن استقلال در لیگ برتر بازی کرده بودند. البته مجتبی هاشمینسب نمایش بدی نداشت و لااقل بیشتر از هاشمینسب قبلی برای استقلال مثمرثمر بود اما او هم مصدوم شد و بین دو نیمه جای خودش را به سامان فلاح داد. موسیمانه با این ترکیب به نخستین برد خودش رسید و البته بعد از بازی هم اعتراف کرد که تیمش بد بازی کرده ولی خوب نتیجه گرفته است.
کمترین مالکیت این فصل | مالکیت توپ استقلال در مصاف با مس رفسنجان فقط 34/4درصد بود. آبیها در 65/6درصد از زمان مسابقه توپ و میدان را در اختیار حریف گذاشته بودند که این یک رکورد برای این فصل استقلالیهاست چون نه نکونام، نه سهراب بختیاریزاده و نه موسیمانه در بازیهای لیگ برتر تا این حد مالکیت توپ را به حریف نسپرده بودند. تا قبل از این مسابقه رکورد کمترین مالکیت توپ استقلالیها در دربی تهران بود که مالکیت را 42بر 58به پرسپولیس واگذار کرده بودند. استقلال که بازیهای زیادی را با مالکیت توپ بالاتر باخته بود، نخستین برد همراه با کلینشیت خودش را در این فصل با همین مالکیت 34/4درصدی و تبادل 281پاس در مقابل 629پاس حریفش بهدست آورد. حتی در دقت پاس هم مسرفسنجان با 86درصد برتری قاطعی بر استقلال داشت که فقط 75درصد پاسهایش سالم به مقصد رسیدند.
کمترین شوت در 7سال اخیر | یکی دیگر از آمارهای جالب و عجیب استقلال در این مسابقه، زدن فقط 2شوت طی 90دقیقه بود. این پایینترین آمار شوت برای استقلال از زمان ثبت این آمارها در لیگ برتر ایران یعنی از 7سال قبل تا امروز بوده است. جالب اینکه این 2شوت دقیقا توسط همان 2چهره جدید ترکیب اصلی یعنی زمانی و صادقی زده شده است. شوت ابوالفضل زمانی داخل چارچوب بود و تبدیل به گل شد، شوت امیرعلی صادقی هم در چارچوب قرار نداشت. در نقطه مقابل، تیم مس 8بار شوت زد که 2شوت این تیم داخل چارچوب بود. یعنی تیم مهمان 4برابر میزبانش شوت زده و دوبرابر حریف شوت داخل چارچوب داشته اما در نهایت به گل نرسیده و بازی را باخته است. با وجود این، امید گل استقلال بیشتر از رفسنجانیها ثبت شده، هر چند امید گل 2تیم به قدری پایین بوده که بهتر است گفته شود امید گل مس پایینتر از استقلال بوده است. مس با امید گل 0.25بازی را به پایان رسانده و استقلال هم به امید گل 0.36رسید. یعنی 2تیم رویهمرفته و مجموعا به اندازه ثبت یک گل موقعیت ایجاد نکردهاند اما استقلال در همین وضعیت گلش را زده و پیروز شده است.