تاریخ انتخابات آمریکا با فسادهای مالی و سیاسی برجستهای همراه بوده است. برخی از این فسادها تأثیرات گستردهای بر قوانین و نهادهای سیاسی کشور داشتهاند.
رسوایی واترگیت (۱۹۷۲)
واترگیت یکی از مشهورترین فسادهای انتخاباتی است که منجر به استعفای ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا شد. در این رسوایی، اعضای کمپین نیکسون تلاش کردند که با جاسوسی از ستاد حزب دمکرات در ساختمان واترگیت، اطلاعاتی را برای برتری در انتخابات بهدست آورند. در جریان این ماجرا، مشخص شد که منابع مالی کمپین انتخاباتی نیکسون بهطور غیرقانونی برای این اقدامات استفاده شده است.
پرونده توماس دافی وبانکهای سایه (۱۹۷۲)
در سال ۱۹۷۲، پرونده توماس دافی و استفاده از بانکهای سایه برای تأمین منابع مالی غیرقانونی برای کمپین انتخاباتی، از دیگر رسواییهای مهم بود. در این پرونده، مشخص شد که پولهای مشکوکی از طریق شرکتهای خارجی به کمپینهای انتخاباتی منتقل شده بود.
تأثیر پول نرم(Soft Money) در رویدادهای انتخاباتی دهه (۱۹۹۰)
در دهه۱۹۹۰، استفاده از «پول نرم» توسط احزاب اصلی آمریکا منجر به فسادهای گستردهای شد. پول نرم به کمکهای مالیاي گفته میشود که بهطور مستقیم برای حمایت از نامزدها اختصاص نمییافت اما برای اهدافی مانند آموزش رأیدهندگان و تبلیغات حزب بهکار میرفت. استفاده گسترده از این منابع مالی بدون محدودیت باعث شد که شرکتها و گروههای ثروتمند تأثیر زیادی بر انتخابات بگذارند و در مواردی شرکتهایی مانند تولیدکنندگان اسلحه با تزریق پول نرم تبلیغات انتخاباتی را به نفع خود جهتدهی کنند.
رسوایی جک آبراهموف(۲۰۰۶)
جک آبراهموف، لابیگر معروف، در دهه۲۰۰۰ بهدلیل استفاده از پول و رشوه برای تأثیرگذاری بر سیاستمداران و مقامات دولتی به زندان افتاد. او از منابع مالی خود برای حمایت از کمپینهای انتخاباتی و تأثیرگذاری بر سیاستها استفاده میکرد. این رسوایی نشان داد که لابیگران و منابع مالی خارجی تا چه حد میتوانند بر سیاستمداران تأثیر بگذارند.
فسادهای بزرگ انتخاباتی در آمریکا
در همینه زمینه :