حکایت سقاخانه کوچه خاطرهدار
موضوع: سقاخانه معیرالممالک
موقعیت: خیابان خیام
***
محله سنگلج سقاخانههای متعددی داشت که اکنون تنها نام و خاطرهای از برخی از آنها در یاد اهالی باقی مانده است. وحید سپهرراد، مستندساز حوزه تهران، همجواری سقاخانه و نانوایی در گذرهای قدیمی و
پر رفتوآمد این محله را از ویژگی های سقاخانههای سنگلج میداند و میگوید: «این همجواری میتواند نشانهای از مردمداری اهالی سنگلج باشد. بررسی محل موقعیت سقاخانهها نشان میدهد که سقاخانهها عموما در گذرها و در مجاورت مساجد یا تکیهها بنا میشدند و در کنار اغلب آنها هم نانوایی بوده است. اگر چه برخی سقاخانهها مانند سقاخانه سیدنصرالدین و قوام و معیرالممالک در اثر بیتوجهی تخریب شده و از بین رفتهاند، اما برخی مانند سقاخانه درخونگاه، گذر قلی و گذر مستوفی همچنان باقی مانده و نشانههایی از هویت تاریخی محله سنگلج به شمار میآیند.»
سپهرراد سقاخانه معیرالممالک را یکی از سقاخانههای تاریخی محله میداند که در کنار مسجد تاریخی معیرالممالک در خیابان خیام بنا شده بود. معیرالممالک از افراد بانفوذ دوران قاجار و داماد ناصرالدین شاه بود. سقاخانه معیرالممالک همزمان با مسجد و توسط دوستعلیخان معیرالممالک بنا شده بود. از این سقاخانه اکنون اثری باقی نمانده و از بین رفته است، اما با اهتمام اهالی محله میتوان تکههای شکسته دیوار این سقاخانه را روی دیوار پشتی مسجد مشاهده کرد.
این محقق شهری ماجرای جمعآوری بقایای سقاخانه معیرالممالک را اینگونه تعریف میکند: «سقاخانه درست روی دیوار پشت مسجد بنا شده بود. در دهه60 سقاخانه تخریب و بقایای آن روی زمین رها شد. فردی به نام حاج آقا لرزاده، از اهالی محل، کاشیهای شکسته، چوب و هر آنچه را در اثر تخریب بهجامانده بود جمع کرد و این تکهها را بدون هیچ طرح و معماریاي روی دیوار خانهاش که روبهروی سقاخانه قدیمی بود، چسباند تا یاد سقاخانه را در دل رهگذران زنده نگاه دارد.»
با نگاهی به چینش بقایای بهجامانده روی دیوار متوجه میشویم که هیچ نظم و ترتیبی در چسباندن کاشیها وجود ندارد، اما هنوز میشود روی تکههای کاشی، عبارات نصفهونیمه کاشیهای خوشنویسیشدهای را دید که روزگاری در کنار قطعه گمشده، خطی از آیه یا شعری زیبا را تشکیل میدادند. قاسم لرزاده میگوید پدرش با همکاری مردم محله این بقایا را جمع کردند. پدرش حتی شیر آبی را از داخل خانه به این سقاخانه وصل کرده بود. فرزندان مرحوم لرزاده، هدف پدرشان از نصب تکههای بهجامانده روی دیوار را علاقه مردم محله به سقاخانه میدانند و میگویند پدرشان با این کار میخواسته نماد محله سنگلج را حفظ کند.