بعضی از پروندههای قتل در نهایت به شکلی عجیب به صلح و سازش منجر میشوند
بخشش از نوعی دیگر
در سالهای اخیر فرهنگ صلح و سازش در کشور بیشتر از قبل رواج پیدا کرده و خیلی از پروندههای قضایی در نهایت به سازش ختم میشود. اما جلب رضایت شاکی کار سادهای نیست و گاهی ممکن است سالها طول بکشد تا شاکی اعلام رضایت کند. در پروندههای قتل این موضوع بهمراتب سختتر است و در بعضی موارد با شرطهای عجیب و غریب همراه است یا اینکه انگیزهها و دلایل عجیب و غریب سبب میشود تا اولیای دم حاضر به بخشش شوند. در این پرونده به سراغ بخشش از نوعی دیگر رفتهایم.
به 50کودک کار کمک کن
در پروندههای قتل وقتی قرار به تعیین شرط و شروط برای بخشیدن قاتل میشود معمولا شرایط انجام کارهای خیر و خداپسندانه هستند؛ مثل پروندهای که اولیای دم شرط کردند قاتل باید به 50کودک کار کمک کند. یکی از روزهای مهرسال91جوانی به نام مهدی که خودرویی را برای تعمیر به تعمیرگاهی در یکی از شهرهای استان مرکزی برده بود، هنگام تسویهحساب نسبت به دستمزد تعمیرکار اعتراض کرد و همین اعتراض باعث درگیری میان او و کارگر جوان تعمیرگاه به نام نیما شد. در این درگیری نیما به قتل رسید و مهدی که پس از جنایت گریخته بود، دستگیر شد.
جوان جنایتکار پس از مدتی پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. با قطعیشدن رای، شمارش معکوس برای قصاص قاتل شروع شد. او حتی یک مرتبه هم پای چوبه دار رفت اما در واپسین لحظات موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد. از همان زمان تلاش برای نجات قاتلی که تغییر بزرگی در زندگیاش ایجاد کرده بود، شروع شد. مهدی در زندان، موادمخدر را ترک کرده بود و درس میخواند؛ هرروز ورزش میکرد و قرآن میخواند. به تمام زندانیان کمک میکرد و این خبرها نیز به گوش اولیای دم رسیده بود. درحالیکه قرار بود مرد زندانی برای بار دوم پای چوبه دار برود و قصاص شود، اولیای دم تصمیم بزرگی گرفتند و به قاتل زندگی دوبارهای بخشیدند. آنها به حرمت عید قربان، از قصاص قاتل گذشت کردند و برای آرامش روح مقتول، شرط گذاشتند که مرد زندانی به 50کودک کار کمک کند؛ از خرید پوشاک و مواد غذایی گرفته تا بردن آنها به سفر، رستوران و مراکز تفریحی. به این ترتیب، با بخشش اولیای دم، مرد رهایی یافته از قصاص، بعد از گذشت 12سال از زندان آزاد شد.
بخشش به شرط ساخت باشگاه ورزشی
پروندههای قتل معمولا شروع تلخ و دلخراشی دارند اما گاهی بعضی از آنها به پایانی شیرین منجر میشوند. مثل پرونده درگیری دو دوست صمیمی در یک باشگاه بدنسازی که به قتل یکی بهدست دیگری منجر شد. دعوای آنها بر سر یک ساعت برند بود و در یکی ازشهرستانهای استان مرکزی اتفاق افتاد و پسری ۲۶ساله با ضربه چاقو به قتل رسید. خیلی زود دوستش دستگیر و بعد از محاکمه به قصاص محکوم شد. اولیای دم مقتول که فکرش را نمیکردند پسرشان بهدست دوست صمیمیاش به قتل برسد برای اجرای حکم قصاص اصرار داشتند. در این بین اما عامل قتل در زندان دچار عذاب وجدان شدیدی شده بود و هرهفته برای مقتول که تا پیش از قتل صمیمیترین دوستش بود، خیرات پخش میکرد. با این حال مرد زندانی، تلاشی برای نجات جانش نمیکرد و حتی از خانوادهاش هم خواسته بود تا آنها هم تلاشی نکنند، تا او مجازات شود. این خبرها که به گوش اولیای دم رسید، دل آنها به رحم آمد و تصمیم به بخشش قاتل پسرشان گرفتند. از سوی دیگر چون میدانستند مقتول آرزویش، افتتاح یک باشگاه ورزشی بوده، شرط کردندکه قاتل یک باشگاه در منطقهای محروم به نام مقتول بسازد تا روح او به آرامش برسد. مرد زندانی شرط را پذیرفت و از خانوادهاش خواست تا در یکی از مناطق سیستان و بلوچستان، زمینی بخرند و عملیات احداث باشگاه ورزشی را شروع کنند. به این ترتیب، قاتلی که در یک قدمی مجازات مرگ قرار داشت با پذیرش این شرط از قصاص نجات پیدا کرد.
بخشش، هنگام اجرای قصاص
بعضی از بخششها هم واقعا عجیب و غریب و نفسگیر است. بعضی از اولیای دم بهخاطر از دست دادن عزیزشان میخواهند قاتل را تا جایی که ممکن است تنبیه کنند اما از سوی دیگر دلشان هم نمیآید که او را قصاص کنند و در این بین گاهی اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد مثل آنچه مدتی قبل در یکی از شهرستانهای خراسان رضوی اتفاق افتاد. مردی که بر اثر یک درگیری مرتکب قتل شده و گریخته بود، پس از 2سال فرار سرانجام دستگیر شد. اولیای دم از همان ابتدا اعلام کرده بودند که خواستهشان فقط قصاص است و در این شرایط بود که با تأیید این حکم جوان محکوم پای چوبه دار رفت. مأموران اجرای حکم پس از انجام تشریفات متهم را پای چوبه دار بردند. دختر و پسر مقتول که بیشتر از همه برای مجازات قاتل پدرشان اصرار داشتند، چهارپایه را از زیر پای مرد محکوم به قصاص کشیدند و جدال او با مرگ آغاز شد. این شرایط حدود یک دقیقه و نیم ادامه داشت تا اینکه اولیای دم تصمیم به بخشش گرفتند و اعلام کردند از قصاص گذشت کردهاند. به این ترتیب، مأموران او را از چوبه دار پایین کشیدند و تلاش کردند جانش را نجات دهند. هرچند 2مهره گردن این مرد شکسته و تا یکقدمی مرگ پیش رفته بود، اما در نهایت مسئولان بهداری زندان موفق به احیای او شدند و به طرز معجزهآسایی به زندگی برگشت.
زندگی قاتل در گروی بخشش قاتلی دیگر
یکی از عجیبترین بخششها مدتی قبل در تهران اتفاق افتاد و اولیای دم که برادرزادهاش در پرونده دیگری مرتکب قتل شده و موفق به جلب رضایت اولیای دم شده بود به این دلیل که برادرزادهاش از قصاص نجات یافته، قاتل فرزندش را بخشید تا او هم به آغوش خانوادهاش برگردد.
مادر مقتول ابتدا راضی به بخشش نبود. او گفته بود از روزی که پسرم از دنیا رفت، زندگی ما هم دگرگون شد؛ به همین دلیل بود که از کارگری که باعث مرگ پسرم شده، کینه به دل گرفتم و او را مقصر مرگ پسرم میدانستم. اما حالا که آن کارگر در زندان شرایط سختی دارد حاضرم به یک شرط از دیه بگذرم. برادرزادهام در ماجرای دیگری مرتکب قتل شده و اگر او بخشیده شود من هم قاتل پسرم را میبخشم. در این شرایط گروهی از فعالان صلح پس از شنیدن صحبتهای این زن، به خانه مقتول پرونده دوم رفتند. آنها پرچم امام رضا(ع) را بهدست داشتند و صحبتهایشان با خانواده مقتول موجب شد تا پدر مقتول به حرمت ضامن آهو و امام رئوف از خون پسرش گذشت کند. او گفت بهخاطر رضای خدا و آرامش روح پسرش، به مقتول فرصت زندگی دوباره خواهد داد. او همچنین شرط گذاشت که قاتل در روستایی که زادگاه آنهاست مدرسهای به نام مقتول برای بچههای محروم روستا بسازد که شرط او مورد قبول قاتل و خانوادهاش قرار گرفت. با بخشش پدر مقتول، قاتلی که در آستانه قصاص بود از مجازات رهایی یافت و از سوی دیگر خبر این بخشش به گوش زنی که برای گذشت از دیه کارگر شرط گذاشته بود نیز رسید و او هم برگه رضایت را امضا کرد و به این ترتیب کارگر جوان از زندان آزاد شد و به آغوش خانوادهاش برگشت.
بخشش به شرط رفتن از محله
بعضی اولیای دم هم هرچند قاتل را میبخشند اما هرگز چشم دیدن او را ندارند. نمونهاش مدتی قبل در تهران اتفاق افتاد و اولیای دم پروندهای به این شرط قاتل را بخشیدند که او دیگر در محلهای که زندگی میکرد نماند و از آنجا برود. نخستین برگ این پرونده شانزدهم دیماه 94ورق خورد. آن روز گزارش یک درگیری خونین به کلانتری 161ابوذر اعلام شد و مأموران در محل حادثه حضور یافتند. تحقیقات نشان میداد که قربانی، جوان 32سالهای بوده که در درگیری از ناحیه سر بهشدت مصدوم شده است. پسر مصدوم به بیمارستان انتقال یافت اما پزشکان اعلام کردند که وی دچار مرگ مغزی شده است. در این شرایط بود که خانواده مقتول تصمیم بزرگی گرفتند و پای برگه اهدای عضو را امضا کردند تا اعضای بدن او به چند بیمار نیازمند زندگی ببخشد. از سوی دیگر پرونده این جنایت پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری قاتل آغاز شد. بررسیها حکایت از این داشت که عامل جنایت مردی 45ساله و بنگاهدار است. تحقیق از شاهدان نشان میداد که قاتل و مقتول با یکدیگر همسایه بودند و درگیری بهدلیل مسئلهای پیشپاافتاده و عجیب رخ داده است. بهگفته شاهدان، قربانی از پنجره خانه مقداری تفاله چای را بیرون ریخته و همین باعث درگیری میان 2مرد همسایه شده بود؛ دعوایی که فرجام خونینی داشت و به مرگ یکی از آنها ختم شد. با دستگیری و اعتراف متهم او در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. طولی نکشید که قضات دیوان عالی کشور مهر تأیید بر حکم قصاص وی زدند و عامل این جنایت در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. درحالیکه شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص قاتل شروع شده بود تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای جلب رضایت اولیای دم شروع کردند. آنها که اصرار بر قصاص قاتل داشتند وقتی شنیدند رفتارهای او در زندان تغییر کرده و همه از رفتارهای او راضی هستند، تصمیم بزرگی گرفتند و قاتل را بهخاطر رضای خدا و با تعیین شرطی بخشیدند. شرط آنها این بود که خانواده قاتل از آن محل بروند و عامل جنایت نیز پس از آزادی هرگز پایش را در آن محل نگذارد. به این ترتیب با بخشش اولیای دم، قاتلی که در یک قدمی مرگ بود، به زندگی بازگشت.
بخشش به احترام محرم
خیلی از بخششها در پروندههای قتل به خاطر ایامی خاص اتفاق میافتد؛ مثل ماه های محرم و رمضان. نمونهاش پروندهای که در آن اولیای دم که اصرار زیادی برای قصاص قاتل داشتند او را به احترام ماه محرم بخشیدند. شروع این پرونده به اواسط مرداد سال ۱۳۹۹ برمیگردد. آن روز گزارش قتل پسر جوانی به تیم جنایی پایتخت اعلام و تحقیقات درباره این جنایت آغاز شد. بررسیها حکایت از این داشت که مقتول در جریان یک درگیری به قتل رسیده است. ماجرا از این قرار بود که مقتول و دوستش سوار بر یک موتورسیکلت در خیابان در حرکت بودند که راننده یک دستگاه خودروی پراید که پشت سر آنها در حرکت بود، به موتورسواران اعتراض کرد. راننده پراید از دو جوان موتورسوار میخواست که با سرعت بیشتری حرکت کنند و چند مرتبه بوق زد اما مقتول و دوستش اهمیتی به اعتراض مرد پرایدسوار ندادند. راننده پراید که عجله داشت و عصبانی شده بود ناگهان موتورسواران را زیر گرفت و از محل گریخت. در جریان این حادثه، دو جوان موتورسوار مجروح شدند اما یکی از آنها که جراحتش بیشتر بود، بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. در ادامه عامل این قتل دستگیر شد و بعد از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد. حدود 4سال از این حادثه تلخ میگذشت که سرانجام قاتل در زندان پای چوبه دار رفت تا مجازات شود. آن روز که نزدیک به ماه محرم بود اولیای دم در واپسین لحظات دلشان به رحم آمد و به قاتل مهلت زندگی دوباره دادند. اولیای دم گفتند وقتی متوجه شدند قاتل در مدتی که در حبس بوده توبه کرده و در زندان در کارهای خیر پیشقدم بوده به احترام ماه محرم و بدون هیچ چشمداشتی قاتل را میبخشند.
خوابی در بینالحرمین
بعضی از بخششها هم فقط به خاطر یک خواب اتفاق میافتد و همین خواب کافی است تا اولیای دم که معمولا اصرار به مجازات قاتل دارند حاضر به بخشششوند. مثل زنی که در خواب دید دخترش در بینالحرمین راه میرود و چون این خواب چند روز قبل از قصاص قاتلش بود تصمیم گرفت به قاتل زندگی دوبارهای بدهد. این قتل اواسط خرداد سال ۱۳۹۷در یکی از استانهای مرکزی کشور اتفاق افتاد و در جریان آن زنی ۲۸ ساله که تازه عروس بود به قتل رسید.در فهرست مظنونان، نام جوانی که خواستگار سابق مقتول بود به چشم میخورد. همین کافی بود تا او دستگیر شود. متهم در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت چون به دختر جوان علاقه داشته اما او با فرد دیگری ازدواج کرده دست به این جنایت زده است. مدتی از دستگیری متهم میگذشت که او در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. این حکم مدتی بعد در دیوان عالی کشور هم مهر تأیید خورد و آماده اجرا شد. درحالیکه همهچیز برای قصاص قاتل مهیا بود، اولیای دم تصمیم بزرگی گرفتند. آنها در آستانه اربعین، خواب عجیبی از دخترشان دیدند و تصمیم گرفتند به قاتل دخترشان زندگی ببخشند. مادر مقتول درباره خواب عجیبش گفت: من خواب دیدم که دخترم در بینالحرمین است. او میخندید و میگفت برای زیارت آمده است. وقتی از خواب پریدم، حال عجیبی داشتم. احساس کردم این نشانه است تا قاتلش را ببخشم و زندگیاش را نگیرم. وی ادامه داد: با همسرم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که قاتل دخترمان را ببخشیم. سپس هر دویمان در اجرای احکام حاضر شدیم تا قبل از رفتن قاتل دخترمان پای چوبه دار، برگه رضایت را امضا کنیم.
۲ شرط برای بخشش
در پرونده قتلی که در تهران اتفاق افتاد مادر مقتول 2شرط برای بخشش قاتل تعیین کرد. اول اینکه قاتل باید دیه پسرش را پرداخت کند تا او این پول را صرف امور خیریه کند. دومین شرط هم این بود که قاتل باید قول بدهد که بعد از آزادی از زندان زندگی شرافتمندانهای داشته باشد و مرتکب کارهای خلاف نشود.
کمک به بچههای بیسرپرست
اولیای دم در پروندههای قتل گاهی برای بخشش قاتل پول دریافت میکنند اما بسیاری این پول را برای خودشان نمیخواهند. نمونه آن پدر و مادر جوانی که در آخرین لحظات قاتل را بخشیدند اما شرط کردند که او باید دیه پسرشان را برای نگهداری بچههای بیسرپرست خرج کند.
بخشش قاتل بهخاطر هفته فراجا
جوانی که از ۷ سال قبل به اتهام قتل پسرعمویش به قصاص محکوم شده بود و در یک قدمی چوبه دار قرار داشت با وساطت فرماندهان انتظامی و شماری از خیران از چوبه دار نجات یافت. اولیای دم هنگام بخشیدن قاتل اعلام کردند که قصد اجرای حکم را داشتند اما او را به احترام مأموران پلیس و هفته فراجا میبخشند.
بخشش به احترام شهدای خدمت
در پرونده قتلی که مدتی قبل در مراغه اتفاق افتاده بود اولیای دم به احترام شهدای خدمت، قاتل را بخشیدند. این قتل سال 97در یک نزاع اتفاق افتاد و با طی شدن مراحل قانونی قرار بود قاتل قصاص شود اما دقایقی پیش از اجرای حکم خانواده مقتول اعلام کردند که پس از ۶ سال به احترام شهدای خدمت، از قصاص منصرف شدهاند.