استراتژی حزبالله لبنان
محمدعلی صمدی؛ کارشناس منطقه
1-هدف قراردادن سیدحسن نصرالله، رویای قدیمی رژیم صهیونیستی است و بیش از 2دهه میشود که ترور ایشان در صدر فهرست ترور اسرائیل است. صهیونیستها همیشه یک فهرست ترور دارند. از ابتدای تاسیس رژیم صهیونیستی هم این فهرست ترور وجود داشته و از 2دهه پیش نام «سیدحسن نصرالله» در صدر این فهرست ترور قرار داشته است. البته ممکن است که صهیونیستها با هدف ایجاد جنگ روانی، برخی ادعاها را درباره ترور سیدحسن نصرالله مطرح کنند، اما جنگ روانی یک مسئله همیشگی است و چیز جدیدی هم نیست. هدف از این جنگ روانی هم این است که حتی اگر خبر ترور تایید نشود، ادعای انجام ترور باعث رعب و وحشت و یأس و ناامیدی در جبهه مقابل خواهد شد. انتشار اینگونه خبرها همچنین به صورت یک موج فرسایشی باعث شکستن روحیه و اراده عمومی حامیان مقاومت خواهد شد. لذا «خبر ترور سیدحسن نصرالله» با هدف جنگ روانی گسترده علیه نیروهای مقاومت صورت گرفت.
2-این در حالی است که هم در لبنان و هم فلسطین، یک اراده عمومی برای مقابله با اسرائیل وجود دارد. تقابل افکار عمومی لبنان و فلسطین با رژیم صهیونیستی خیلی متفاوت و پررنگ تر از دیگر کشورهای اسلامی و عربی است. در واقع عزمی که در این دو کشور برای مقابله با اسرائیل وجود دارد، عزم همراه با پذیرش هزینههاست. از سوی دیگر، ترور فرماندهان حزبالله یک شیوه قدیمی اسرائیل برای مقابله با حزبالله لبنان است. حزبالله در جریان مقابله با اسرائیل فرماندهان ارشدی مانند «سیدعباس موسوی» و «عماد مغنیه» را از دست داده، اما شهادت این عزیزان هیچگاه سطح حملات حزبالله را کمتر نکرده، بلکه بعد از ترور دبیرکل پیشین حزبالله، سطح حملات این سازمان افزایش پیدا کرد، تا آنجا که ترور سیدعباس موسوی منجر به اخراج اسرائیل از جنوب لبنان در نتیجه تشدید حملات حزبالله شد.
3-در حال حاضر هم اگر اتفاقی برای فرماندهان حزبالله رخ دهد، سطح درگیریها افزایش پیدا خواهد کرد. این استراتژی حزبالله است که هر قدر ضربه دشمن سخت باشد، ضربه مقابل باید سختتر باشد. مقاومت، سازه بسیار بزرگتر و محکمتری از موقعیت یک نفر دارد. به طور کلی، برای مقابله با اسرائیل به یک تشکیلات منسجم و قدرتمند و ریشهدار نیاز است و حزبالله توانسته به این سطح از توان و تشکیلات دست یابد. حذف افراد نمیتواند مسیر حزبالله را تغییر دهد یا سطح رزمی را پایین بیاورد، بلکه در مقابل، پاسخ حزبالله به حملات اسرائیل را شدت خواهد بخشید. حمله اخیر به منطقه ضاحیه در جنوب بیروت با 10بمب یک تنی، جنونآمیز بهمثابه یک جنایت تمامعیار صورت گرفته است. محله ضاحیه بسیار متراکم است، اما سطح این حملات بیسابقه نیست.
4-در جنگ 33روزه هم اسرائیل اعلام کرد که خانه «سیدحسن نصرالله» را هدف قرار داده و شایعه شهادت سیدحسن نصرالله در همهجا پخش شد، اما پس از چندی سیدحسن نصرالله در تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که یک کشتی اسرائیلی را در دریای مدیترانه زدیم. همان زمان تصاویر ناوچه ساعر اسرائیلی پس از حمله حزبالله همهجا پخش شد. لذا ادعاها درباره ترور دبیرکل حزبالله لبنان تازگی ندارد. 18سال پیش هم چنین شایعاتی منتشر شد تا روحیه جوانان و حامیان حزبالله دچار فرسایش شود.
5-در عین حال باید در نظر داشته باشیم که با حذف فرماندهان مقاومت، تغییری در مسیر جهادی مقاومت رخ نخواهد داد. فرماندهان مقاومت تا چند رده دارای جانشینان مشخص هستند و وصیتنامهشان آماده است و همه میدانند که پیشفرض اولیه این نیست که عمر طولانی داشته باشند. اکنون بیش از آنکه بخواهیم نگران شایعات «دانیل هاگاری» (سخنگوی ارتش اسرائیل) باشیم، باید چشمانتظار پاسخ حزبالله به این تجاوزات باشیم؛ بهخصوص اینکه در این حمله غیرنظامیان نیز شهید شدهاند. حزبالله قبلا بهخوبی به تجاوزات صهیونیستها پاسخ داده است و در حال حاضر نیز مقاومت لبنان جز پاسخ به صهیونیستها هیچ گزینه دیگری ندارد.
6- از سوی دیگر، سیدحسن نصرالله تاکید کرده است تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، پاسخ حزبالله هم به اشغالگران ادامه خواهد داشت. این به معنای گرهخوردن حملات مقاومت حزبالله به پرونده جنگ در نوار غزه است؛ پیوندی که برای اسرائیل آزاردهنده شده و از این رو تلآویو در تلاش برای جداکردن مقاومت حزبالله لبنان از جنگ غزه است.