چرخش کلید
علیالله سلیمی، روزنامهنگار
کتاب «چرخش کلید» نوشته روثور با ترجمه شادی حامدی آزاد، اثر جنایی و معمایی است که از سوی نشر نون منتشر شده و ماجرای یک قتل بیرحمانه و متهمی را که معتقد است به اشتباه مقصر شناخته شده روایت میکند. داستان این رمان درباره دختری به نام روئن است. روزی او درحالیکه در اینترنت پرسه میزند ناگهان با یک آگهی کار مواجه میشود. روئن با اینکه اصلا بهدنبال کار نبوده اما با دیدن شرایط ویژه این آگهی، آن را تا انتها میخواند. خانوادهای به نام الین کورت برای فرزندانشان بهدنبال پرستاری با تجربه میگردند. در متن نامه نوشته شده بود که والدین این خانواده شاغل هستند و برای فرزندانشان که در سنین مختلفی بهسرمیبرند بهدنبال پرستاری میگردند که بتواند از پس تمام کارها برآید و همچنین با دور افتادهبودن خانهشان مشکلی نداشته باشد. چیزی که روئن را مشتاق به فرستادن رزومه میکند، حقوق بالایی است که خانواده کورت برای این پرستار درنظر گرفتهاند. روئن در کمال ناباوری در مصاحبه این کار پذیرفته شده و زمانی که پا به خانه آنها میگذارد از میزان رفاه و امکانات و تکنولوژی محل کارش به وجد میآید. او در حالی برای این قبولی ابراز خوشحالی و خرسندی میکند که نمیداند چندی بعد به جرم قتل یکی از کودکان آن خانه محاکمه خواهد شد. اما به راستی این قتل کار چهکسی است؟ در بخشی از کتاب چرخش کلید میخوانیم: یک روز، به دستشویی رفتم و چشمم افتاد به زنی که از دور بهسمتم میآمد. موهایش را مثل بقیه سفت پشتسرش بسته بود، چشمهایش مثل دو تکهسنگ بودند و صورتش بیحس، سخت و رنگپریده بود. اولش، فکر کردم، آه خدایا! خیلی قاتی بهنظر میآد. یعنی چی میخواد؟ بعد، فکر کردم، شاید بهتر باشه برم اونیکی دستشویی و بعد، فهمیدم روی دیوار روبهرویی آینه بود. آن زن خودم بودم.»