لیلی خرسند
مگر رفتن به همین سادگی است، حتی اگر سنگ هم بخوری باید بمانی، حتی اگر فحش هم بخوری نمیتوانی خودت به تنهایی برای خودت تصمیم بگیری، همانها که سنگات زدهاند، همانها که دشنامت دادهاند، نمیگذارند که ترکشان کنی، مگر میشود به همین سادگی فراموشت کنند، روزهایشان را تو برایشان ساختهای، با همان «وحالا» گفتنهایت با «ولوله» کردنهایت، با فریادهایت که با گامهای اسبها عجین شدهاند و هر تماشاگری را از جایش میکند و انگار اسبها هم با صدای تو جان دوبارهای میگیرند. در هر کورسی میمانیم که قدرت گلویت از کجا میآید، قدرت صدایت و... از رفتن میگویی و همه ماندهاند که چطور به این واژه فکر کردهای...
حرف از عطا کر است، امپراتور صحرا، مردی که صدایش دلنشینترین صدا برای مردان و زنان بندرترکمن، آققلا و گنبد است، مردان و زنانی که کورس و اسب بدون صدای او برایشان معنایی ندارد. نزدیک به نیم قرن است که او را کنارشان دارند، از سال1353 که «آلب بارجی» شد، گوینده مسابقات کورس. بعد از 44سال از رفتن حرف میزند. شاید حق با او باشد. انتظار نداشته با یک اشتباه، سنگبارانش کنند. گفته در هفته پنجم مسابقات و قبل از کورس اول خط پایان را میبوسد و برای همیشه میرود. این پیام کر، دلهای خیلیها را لرزانده و همه دست به کار شدهاند تا به ماندن راضیاش کنند: «همه میگویند بمان» این جمله را با اشتیاق به همشهری ورزشی میگوید ولی هنوز تردید دارد: «مردم نمیگذارند بروم ولی نمیدانم.» از دست همین مردم ناراحت است و وقتی از این ناراحتی میپرسیم، میگوید: «دربارهاش حرفی نزنم بهتر است.» در آخرین کورسی که در بندرترکمن برگزار شد، یک اشتباه داشت، موقع استارت تصور کرد خطایی شد و «برگردین» او دردسرساز شد. حکیم ایگدری، دبیر هیات سوارکاری استان گلستان که برگزاری کورسها با فدراسیون همکاری میکند، درباره اشتباه عطا کر و اتفاقی که بعد از آن افتاد، به همشهریورزشی میگوید: «هفته قبل یک کورس برای اسبهای دوساله تروبرد داشتیم، اسبهایی که برای اولینبار بود میدویدند. سرکلانتر مسابقه و آغازگر کورس هم کارشان را به درستی انجام دادند.
کورس به درستی آغاز شد و به درستی هم به پایان رسید و مورد قبول ما هم بود.» عطا کر، بدون مانتیور و هر چه را که میبیند گزارش میکند: «فکر کرد در استارت خطایی شده و بهخاطر همین فریاد زد که برگردین. اما این جمله او تاثیری در کورس نداشت، چرا که چابکسواران در شرایطی نیستند که متوجه گفته او شوند. تماشاگران فقط تحتتاثیر این گفته او قرار گرفتند.» تحتتاثیری در این حد بوده که بعضی از تماشاگران سنگ و هر چیز دیگری را که دم دستشان بوده، بهسمت عطا کر پرتاب کردند و حتی به او فحاشی کردهاند. ایگدری این رفتار تماشاگران را توجیه میکند: «به هر حال همه تماشاگران که این کار را نکردهاند. در فوتبال هم بعضیها پیدا میشوند که کارهای ناشایستی انجام میدهند، این را نمیشود پای همه تماشاگران نوشت. تماشاگران گلستانی، تماشاگران فهیمی هستند. آنها ارکان مهم در کورسهای استان گلستان هستند و نمیشود اشتباه یک عده را به همه بسط بدهیم.» اما گفته میشود کسانی که به عطا کر حمله کردهاند، افرادی بودهاند که شرط بسته بودند و بعد از گفتن کلمه «برگردین» بعضی از چابکسواران سرعت را کم کردهاند و با عقب ماندن اسبها، آنها هم شرط را باختهاند. ایگدری این موضوع را تایید نمیکند: «نه اصلا اینطور نیست. اگر کورس درست انجام نمیشود، میتوانستیم بگویم کسانی که شرط بستهاند، ضرر کردهاند ولی وقتی کورس درست انجام شده و عواقبی نداشته، این حرفها هم درست بهنظر نمیرسد.»
بعضیها اشتباه کر را با اشتباهات جواد خیابانی مقایسه کردهاند و به رفتار تماشاگران ایراد گرفتهاند. یکی از هواداران کر در یکی از گروههای تلگرامی نوشته: «خیابانی در هر بازی فوتبال100 تا سوتی میدهد و همچنان هست ولی باید عطا کر با یک اشتباه برود؟» فحاشی به کر، در فضای مجازی هم ادامه داشته و هوادران او هم دست به کار شدهاند و از او حمایت کردهاند، از «عطا دده»شان. آنها با متنهای احساسیشان از او خواستهاند بمانند و همین احساسات مردمی است که عطا کر را مردد کرده. عطا کر میگوید: «هنوز تصمیم نگرفتهام اما شاید صرف نظر کنم.» همین تردید او در تصمیمگیری، خیالها را برای ماندن او تا حدود زیادی راحت میکند ولی وقتی ایگدری تاکید میکند که هیات سوارکاری گلستان با کنارهگیری او موافقت نمیکند، رفتن کر را باید منتفی تلقی کرد: «ما همچین چیزی را قبول نمیکنیم. ایشان نباید احساسی برخورد کند. انسان همیشه جایز الخطاست.» هفته پنجم کورس بندر ترکمن، همان روزی که عطار کر برای خداحافظیاش در نظر گرفته، شاید روزی برای بازگشت دوباره او باشد.
صدای صحرا، بمان!
در همینه زمینه :