پروندهای درباره خواستگارهایی که بعد از شنیدن جواب منفی دست به جنایت زدند
از عشق تا نفرت
میگویند عشق و نفرت دو روی یک سکه هستند و عشق و علاقه در یک آن میتواند به جنون و نفرت تبدیل شود. آن موقع باید منتظر یک فاجعه بود. «وقتی گفت حاضر نیست با من ازدواج کند، تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم...» این شاهبیت اعترافات خواستگاران انتقامجوست که میخواهند به هر قیمتی شده با دختر مورد علاقهشان ازدواج کنند. این افراد برای ارتکاب جنایت فقط یک منطق دارند؛ یا تو، یا هیچکس دیگر. در این گزارش پرونده برخی از جنایتهای عاشقانه را مرور کردهایم.
انتقامگیری با نانچیکو
«وقتی شنیدم که دیگر حاضر نیست با من ازدواج کند، نقشه قتل کشیدم و با نانچیکو او را کشتم.» این اعترافات خواستگار جنایتکاری است که وقتی از سوی دختر مورد علاقهاش پاسخ منفی شنید به زندگی او پایان داد. چندی قبل مردی به اداره پلیس پاکدشت رفت و گفت دخترش ناپدید شده است. او گفت دخترش عصر همان روز به بهانه دیدن دوستش از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. پس از آن نیز هرچه با موبایلش تماس گرفته کسی پاسخگو نبوده و برای همین احتمال میدهد که اتفاقی برایش افتاده باشد. با این شکایت، جستوجو برای پیداکردن دخترگمشده شروع شد تا اینکه فردای آن روز پدر وی با اداره پلیس تماس گرفت و این بار عنوان کرد جوانی که خواستگار دخترش بوده با او تماس گرفته و اعلام کرده که دخترش را کشته و جسدش را پشت دیوار ساختمان خودشان رها کرده است. پس از آن تیمی از کارآگاهان راهی محل حادثه که روستای فیلستان پاکدشت بود شدند و در آنجا جسد دخترجوان را پیدا کردند. با افشای این حقیقت، ردیابیها برای دستگیری خواستگار فراری شروع شد و او در کمتر از 24ساعت زمانی که با یکی از بستگانش قرار گذاشته بود تا از او پول بگیرد و فرار کند به دام افتاد.
این پسرجوان در بازجوییها به قتل دختر مورد علاقهاش اعتراف کرد و گفت: وقتی شنیدم که دختر مورد علاقهام دیگر حاضر نیست با من ازدواج کند و قرار است پسر دیگری به خواستگاریاش برود عصبانی شدم و به بهانه صحبت کردن با او قرار گذاشتم. آن روز بعد از خرید ساندویچ باردیگر پیشنهاد ازدواج را مطرح کردم اما او پاسخش منفی بود. من هم با نانچیکویی که همراه داشتم او را خفه کردم و جسدش را پشت دیوار خانهمان انداختم. پس از آن میخواستم از یکی از بستگانم پول بگیرم و به مشهد فرار کنم و از آنجا از مرز خارج شوم اما دستگیر شدم.
چوبه دار؛ فرجام خواستگار انتقامجو
انتقامگیری گاهی هزینههای زیادی دارد و جنایتکاران عاشق علاوه بر دختر مورد علاقهشان افراد دیگری را نیز قربانی میکنند؛ مثل جوانی که مدتی قبل اعضای خانواده دختر مورد علاقهاش را در نورآباد لرستان به گلوله بست. چندی پیش اهالی شهرستان نورآباد خرمآباد با شنیدن صدای شلیک گلوله به خیابان ریختند و مرد مسلحی را دیدند که به خانه نامزدش حملهور شده و شلیک میکرد. مرد مسلح کسی نبود جز نامزد دختر همسایه. او پس از آنکه 5 نفر از اعضای خانواده نامزدش را به گلوله بست پا به فرار گذاشت و همسایهها به سرعت موضوع را به پلیس گزارش دادند. در جریان این حادثه، مادر، خواهر و برادر نامزد مرد مسلح کشته و خواهر و برادر دیگر وی مجروح شدند.با توجه به حساسیت پرونده، مأموران بلافاصله وارد عمل شدند و خیلی زود عامل شلیکهای مرگبار را که در کوههای اطراف شهر پنهان شده بود دستگیر کردند.این جنایتکار بهصورت ویژه پای میز محاکمه رفت و گفت چون از دختر مورد علاقهاش جواب منفی شنیده بود دست به چنین جنایتی زد. همه چیز ازجمله اعترافات متهم علیه او بود. بنابر این قضات دادگاه او را به 3بار قصاص محکوم کردند و این رأی پس از انجام مراحل قانونی در میدان امام نورآباد اجرا شد تا پرونده زندگی خواستگار جنایتکار برای همیشه بسته شود.
جنایت عاشقانه در پل مدیریت
یکی از جنجالیترین انتقامگیریهای عاشقانه جنایت در پل مدیریت بود. در جریان این جنایت جوانی به نام کوشا به همدانشگاهیاش مهسا علاقهمند شده بود اما وقتی با پاسخ منفی او برای ازدواج روبهرو شد او را به قتل رساند. آن روز مهسا به همراه یکی از دوستانش از دانشگاه خارج شد درحالیکه نمیدانست دقایقی بعد قربانی نقشه شوم کوشا همدانشگاهی و خواستگار کینهجویش خواهد شد. کوشا درحالیکه نقاب بهصورت داشت روی پل عابر جنب پل مدیریت ناگهان به سمت مهسا حمله کرد و دیوانهوار با چاقو دختر جوان را آماج ضربات مرگبار خود قرار داد. کوشا پس از آنکه از مرگ مهسا مطمئن شد پا به فرار گذاشت اما چند قدم بیشتر نتوانست فرار کند و نهایتا از سوی شاهدان صحنه قتل دستگیر و تحویل پلیس شد. با توجه به جنجالی بودن حادثه، پس از صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری فرستاده شد و عامل جنایت پل مدیریت به شکل ویژه و فوقالعاده پای میز محاکمه رفت. او در دادگاه گفت: 4سال بود که به مهسا علاقه داشتم و نمیتوانستم فکر او را از ذهنم خارج کنم. به او پیشنهاد ازدواج دادم و هر بار با جواب منفی از سوی وی روبهرو شدم. پس از آن کینه عجیبی به جانم افتاد و فکر انتقام به سرم زد. آن روز نقاب بهصورت زدم و با چاقو به سمت دختر مورد علاقهام حملهور شدم تا انتقامم را بگیرم. در پایان این جلسه پسر جوان به قصاص در ملأعام محکوم شد و مدتی بعد حکم وی اجرا شد.
شلیک مرگبار
برخی جانیان نقشههای پیچیدهای برای انتقامگیری طراحی میکنند تا اسرار جنایتی که مرتکب شدهاند برای همیشه سر به مهر بماند، غافل از اینکه هرقدر هم که نقشهشان دقیق باشد بالاخره روزی دستشان رو میشود؛ مثل جوانی که با نقشهای دقیق دختر مورد علاقهاش را با شلیک گلوله به قتل رساند اما تحقیقات علمی پلیس او را به دام انداخت.
چندی قبل مرد سالخوردهای سراسیمه و وحشتزده، پیکر نیمهجان دخترش را به یکی از بیمارستانهای اصفهان برد. دختر جوان هدف اصابت ساچمههای تفنگ شکاری قرار گرفته بود و ساعتی بعد روی تخت بیمارستان جان باخت. پدر مقتول درباره قتل دخترش به پلیس گفت: دخترم در اتاقش بود که یک دفعه صدای شکستن شیشه پنجره و فریاد او را شنیدم. وقتی خودم را به اتاق او رساندم دیدم که دخترم نقش زمین شده و غرق خون است. گویا یک نفر از پنجره بهسوی او تیراندازی کرده بود.
روبهروی پنجره اتاق قربانی، خانهای به چشم میخورد که پشت بام آن کاملا مشرف به اتاق بود. وقتی متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که گلوله از فاصله 10تا 15متری شلیک شده، مأموران مطمئن شدند که عامل تیراندازی از بالای پشتبام، مقتول را هدف گرفته است. بنابراین خود را به آنجا رساندند و در بررسی دقیق پشتبام، با ردپاهایی که به راحتی قابل مشاهده نبودند، روبهرو شدند. بررسی ردپاها نشان میداد که فرد تیرانداز مرد بوده و به این ترتیب نخستین سرنخ در اختیار تیم تحقیق قرار گرفت.
ماموران در ادامه به تحقیق از پدر مقتول پرداختند و متوجه شدند که دختر جوان، از مدتها قبل خواستگار سمجی به نام فرشید داشته است. این مرد بهرغم شنیدن جواب رد، حاضر نشده بود دست از سر مقتول و خانوادهاش بردارد. وقتی مشخص شد که فرشید بارها و بارها دختر جوان را تهدید کرده بود، کارآگاهان که احتمال میدادند قاتل، کسی جز خواستگار سمج مقتول نیست، به محل جنایت بازگشتند و به بررسی رد پاهای بهجامانده روی پشتبام همسایه پرداختند. با بازسازی این ردپاها، مسیری که قاتل بعد از جنایت طی کرده بود مشخص شد. ردپاهای بازسازی شده نشان میداد که مرد تیرانداز بعد از قتل به قسمت انتهایی پشتبام که مشرف به یک زمین کشاورزی است گریخته و با پریدن به داخل مزرعه پا به فرار گذاشته است. کارآگاهان در ادامه سراغ خواستگار مقتول رفتند و کفشهای او را به آزمایشگاه جنایی فرستادند. در بررسیهای میکروسکوپی آثاری از خاک و گیاهان صحرایی که لابهلای شیارهای کف یکی از کفشها وجود داشت، پیدا شد. این آثار در اختیار آزمایشگاه شیمی قرار گرفت تا با نمونه خاک و گیاهانی که از مزرعه نزدیک به محل جنایت جمعآوری شده بود، مطابقت داده شود. مدتی بعد نتایج این بررسیها راز جنایت را فاش کرد. متخصصان آزمایشگاه جنایی اعلام کردند آثار خاک و گیاهانی که از کف کفش خواستگار سمج بهدست آمده از نوع خاک و گیاهان مزرعهای است که قاتل از آنجا عبور کرده و این یعنی، ردپاهای بهدست آمده در نزدیکی محل جنایت متعلق به فرشید بوده است. به این ترتیب فرشید بازداشت شد و در دور تازه تحقیقات به قتل دختر جوان اعتراف کرد و گفت: مدتها بود که به مقتول علاقهمند بودم. آرزویم ازدواج با او بود و فکر میکردم در کنار وی خوشبخت میشوم اما وقتی از او جواب رد شنیدم، همه رویاهایم نقش برآب شد. وقتی دیدم به التماسهایم اعتنا نمیکند، نقشه قتل او را کشیدم و آن شب، زمانی که او در داخل اتاقش بود، از بالای پشت بام خانه همسایه او را با اسلحه شکاری هدف گرفتم.
انتقام از دوقلوها
یکی از هولناکترین انتقامگیریهای عاشقانه سال گذشته در جیرفت به وقوع پیوست و در جریان آن جوانی بعد از شکست عشقی، دختر موردعلاقه خود و خواهر او را به قتل رساند. دو خواهر دوقلو به نامهای فرزانه و فرشته از خانهشان در روستایی حوالی جیرفت خارج شدند تا به مدرسه بروند. آنها در حاشیه جاده روستایی در حرکت بودند که ناگهان تصادفی مهیب رخ داد و راننده به سرعت گریخت. دقایقی بعد امدادگران اورژانس و مأموران پلیس در محل حاضر شدند. ابتدا 2 دختر به بیمارستان انتقال یافتند و معلوم شد هر دو بهعلت شدت تصادف به کما رفته و دچار مرگ مغزی شدهاند. از سوی دیگر مأموران پلیس با بررسی صحنه حادثه متوجه شدند خودروی وانت که در لاین مخالف در حرکت بوده به عمد به سمت دو خواهر تغییر مسیر داده و آنها را زیر گرفته است. شواهد موجود در عمدیبودن سانحه تردیدی باقی نمیگذاشت. شاهدانی که صحنه تصادف را دیده بودند، گفتند شماره پلاک وانت را یادداشت کردهاند، به این ترتیب نخستین سرنخ بهدست آمد. از سویی اعضای خانواده دوقلوها توضیح دادند فرشته خواستگاری داشت که با جواب منفی مواجه شده و بعد از آن مزاحمتهایی ایجاد کرده بود. مأموران با ردیابی خودروی وانت مالک آن را شناسایی کردند اما این مرد گفت خودرو روز حادثه در اختیار برادرش بوده که در روستایی دیگر سکونت دارد. برادر این فرد همان خواستگار فرشته بود و مأموران توانستند وی را که فراری شده بود، بازداشت کنند. او نیز شکست عشقی را انگیزهاش از ارتکاب این جنایت اعلام کرد.
انتقامگیری آتشین
چندی قبل ساکنان منطقهای در جنوب تهران با دیدن شعلههای آتش که از خانه یکی از همسایهها زبانه میکشید، ماجرا را به پلیس و آتشنشانی اطلاع دادند. با حضور آتشنشانان در محل، عملیات اطفای حریق شروع شد و در نهایت به اطلاعاتی دست پیدا کردند که نشان میداد ساکنان این خانه عروس و دامادی جوان هستند که نخستین شب زندگی مشترکشان را میگذرانند و این آتشسوزی عمدی است. با آغاز تحقیقات، تازهعروس به مأموران گفت: از مدتها قبل خواستگاری داشتم که اصرار زیادی برای ازدواج با من داشت، اما بهخاطر اینکه علاقهای به او نداشتم، جواب رد دادم. مدتی از این ماجرا گذشت تا اینکه قرار شد با پسر مورد علاقهام ازدواج کنم اما خواستگار قدیمی مدام تهدید میکرد که هر طوری شده اجازه نمیدهد عروسی من سر بگیرد. وقتی تحقیقات ادامه پیدا کرد مأموران پلیس موفق شدند خواستگار قدیمی دختر جوان را شناسایی و دستگیر کنند. او در بازجوییها به آتشسوزی عمدی خانه عروس و داماد اعتراف کرد و گفت به خاطر جواب منفی که از دختر جوان شنیده بود دست به انتقامجویی زده است. او ادامه داد: من که ضربه روحی بسیار شدیدی خورده بودم، تصمیم گرفتم هر طوری شده از او و شوهرش انتقام بگیرم. برای همین وقتی فهمیدم آنها با یکدیگر ازدواج کردهاند نقشه آتشزدن خانهشان به ذهنم رسید.
انتقامگیری با اعلامیه ترحیم
یکی از انتقامگیریهای عجیب و غریب سالها قبل در تهران اتفاق افتاد. وقتی جوانی جواب «نه» از خانواده دختر موردعلاقهاش شنید، برای تلافی کار آنها اعلامیه ترحیم دخترشان را منتشر کرد و به در و دیوار محل چسباند. در این اعلامیه از همه دوستان و همسایهها خواسته شده بود به منزل متوفی مراجعه کنند؛ اقدامی که باعث دستگیری پسر جوان شد.
انتقام از پدر دختر موردعلاقه
پسر جوان وقتی با پاسخ منفی از سوی پدر دختر موردعلاقهاش مواجه شد و شکست عشقی خورد، راهی عجیب برای انتقام از این مرد در پیش گرفت. او روزی در خیابانی خلوت پدر دختر موردعلاقهاش را گیر انداخت و گوشی موبایلش را زورگیری کرد و در ادامه گفت: این نتیجه پاسخ منفی به عشق من و خرابکردن یک زندگی است. تو باعث شدی من دزد شوم.
انتقامگیری مجازی
چندی قبل پسری جوان بعد از شنیدن جواب رد از دختر موردعلاقهاش صفحهای جعلی به نام او در شبکههای اجتماعی درست کرد و در آن عکسهای خصوصی دختری را که روزی عاشقش بود منتشر کرد؛ اقدامی که باعث شد پای پلیس فتا به میان کشیده و جوان انتقامجو دستگیر شود.
تخلیه فاضلاب جلوی خانه دختر جوان
پسر جوان که شغلش تخلیه چاه بود وقتی به خواستگاری دختری رفت و جواب منفی شنید و از طرف او مسخره شد، برای تلافی کردن نقشه عجیبی کشید. او یک شب با تانکر پر از فاضلاب جلوی خانه پدری دختر موردعلاقهاش رفت و فاضلاب را جلوی در خانه آنها تخلیه و با دردسری که ایجاد کرد انتقام سختی گرفت.