داخلی
انگیزه عجیب ربایندگان آرین کوچولو
«آرین در پارک گم شده بود و هر چه جست‌و‌جو کردیم، موفق نشدیم خانواده‌اش را پیدا کنیم به همین دلیل او را به خانه مان بردیم و من که به‌شدت وابسته او شده بودم به خانواده‌ام اجازه ندادم او را برگردانند.» این گفته‌های عجیب دختری 14ساله است که به همراه مادرش در پارک شهر تهران، پسری 3ساله به نام آرین را ربوده بودند.
به گزارش همشهری، عصرهشتم تیر‌ماه ، زمانی که آریا و آرین، دوقلوهای 3ساله را پدر و برادر 8ساله‌شان برای بازی به پارک شهر برده بودند، آرین ناگهان گم شد.
آنطور که پدر خانواده برای پلیس توضیح داد: «آرین به سمت سرسره بزرگ‌تر رفت و برادر دوقلویش روی سرسره کوچک‌تر سرگرم بازی شد. همان موقع برادر دوقلوی آرین از سرسره به پایین افتاد و وقتی من به سراغ او رفتم، چند لحظه‌ای از آرین غافل شدم و بعد متوجه شدم که او گم شده است.»
به‌دنبال گم‌شدن پسربچه 3ساله، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند تا ردی از پسر گمشده به‌دست آورند. دوربین‌های محوطه بازی نشان می‌داد آرین در حال خروج از محوطه بازی است اما از آنجا که پارک دوربین دیگری نداشت، مشخص نبود که کودک به چه سمتی رفته است. خبر ناپدیدشدن آرین در چشم برهم‌زدنی رسانه‌‌ای شد و همزمان خانواده او نیز تصاویر کودکشان را در خیابان‌ها پخش کردند تا اینکه 19روز بعد از ناپدیدشدن پسربچه، مردی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد از سرنوشت آرین مطلع است. او گفت: «در محله خانی‌آباد زندگی می‌کنیم و یک سرایدار افغانی داریم که دختری 14ساله دارد. مدتی است که آنها پسری حدودا 3ساله را به خانه‌شان آورده‌اند. پسری که به‌شدت شبیه آرین است و تصور می‌کنم همان بچه باشد.»
با این تماس مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی با ورود به خانه سرایدار، آرین را در آنجا یافتند و تحویل خانواده‌اش دادند. همچنین مادر و دختر نوجوان به اتهام کودک‌ربایی بازداشت شدند. دختر نوجوان در تحقیقات درباره روز حادثه گفت: آرین را درحالی‌که در پارک گم شده بود، پیدا کردیم و به خانه آوردیم. در این مدت به آرین وابسته شدم و اجازه نمی‌دادم پدر و مادرم او را به خانواده‌اش برگردانند و حتی آنها را تهدید کردم که اگر آرین را ببرند، از خانه فرار خواهم کرد.
سردار علی ولی پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران گفت: متهمان ۳۵ساله و ۱۴ساله در بازداشت به‌سرمی‌برند و ما خوشحالیم که آرین 3ساله پس از 19روز بی‌خبری به آغوش خانواده‌اش برگشت.
