چرا جام از گرگان رفت؟

چهارمین قهرمانی شهرداری گرگان از دست رفت و این بار طبیعت اسلامشهر، تیم تازه‌وارد، قهرمان لیگ برتر بسکتبال شد و این اتفاق شرایط ویژه‌ای را در گرگان حاکم کرده است. مصطفی هاشمی، سرمربی تیم سکوت کرده و فعلا حاضر نیست درباره این باخت حرفی بزند، هواداران دو‌آتشه شهر هم شعار «هاشمی استعفا» سر داده‌اند. اینکه روزهای آینده مدیریت باشگاه برای آینده تیم و سرمربی‌اش چه تصمیمی می‌گیرد‌ یا خود هاشمی هم برای آینده شغلی‌اش چه برنامه‌ای داشته باشد، مشخص نیست ولی تنها چیزی که فعلا درباره آن صحبت می‌کنند، این است که هاشمی مقصر اصلی باخت در بازی آخر سری فینال است.
قهرمان لیگ بسکتبال در بازی پنجم و در گرگان معرفی شد؛ بازی جنجالی چهارشنبه شب هفته گذشته. نه‌تنها در شروع لیگ که تا قبل از فینال هم تصور نمی‌شد شهرداری برای ثبت یک قهرمانی دیگر مشکلی داشته باشد. با اینکه طبیعت به‌عنوان تیم تازه‌وارد در مرحله گروهی نتایج بدی نگرفته بود ولی یکه‌تازی شهرداری این تیم را شانس اول قهرمانی نشان می‌داد. طبیعت در دور رفت مرحله گروهی 3باخت ثبت کرد و شهرداری بدون شکست بود. در دور برگشت طبیعت 2باخت داشت و یک باخت شهرداری در 22بازی رفت و برگشت، به پالایش نفت آبادان بود. در مرحله یک‌چهارم طبیعت در 4بازی آبادانی‌ها را شکست داد و صعود کرد ولی شهرداری با 3برد مقابل لیموندیس فارس به نیمه‌نهایی رفت. در نیمه‌نهایی باز هم شهرداری در 3بازی مقابل مهرام برنده بود و فینالیست شد ولی طبیعت در 4بازی از 5بازی ذوب‌آهن را شکست داد و راهی فینال شد. در بازی‌های رودرروی 2تیم در مرحله گروهی هم شهرداری با اختلاف به پیروزی رسیده بود؛ در بازی رفت 94 بر 72 و در بازی برگشت 76 بر 54. باخت‌های شهرداری از سری فینال‌ها شروع شد. این تیم در گرگان با طبیعت یک‌-یک مساوی کرد و در تهران هم همین‌ نتیجه تکرار شد تا بازی آخر تعیین‌کننده قهرمان باشد.
با توجه به میزبانی گرگان در بازی‌ آخر و تماشاگران پرشوری که به ورزشگاه‌شان لقب قلعه عقاب‌ها داده‌اند، به‌نظر نمی‌رسید طبیعت در این جهنم بتواند جشن قهرمانی بگیرد اما چند دلیل این قهرمانی را به‌ آنها داد و گرگانی‌ها را ناکام گذاشت. شهرداری در فاصله بازی چهارم تا پنجم درگیر لیگ قهرمانان آسیا بود و با شکست و چهارمی در این رقابت‌ها به استقبال طبیعت رفت. نه‌تنها باخت در روحیه تیم تأثیرگذار بود‌ که چند بازی سنگین روی جسم آنها هم تأثیرش را گذاشته بود. با این حال در مقایسه 2تیم باز هم گفته می‌شود وضعیت شهرداری بهتر از طبیعت است چرا که آنها به جای تمرین، بازی کرده بودند اما در بازی طبیعت برتری‌‌اش را نشان داد. 2تیم در تایم قانونی به تساوی رسیدند و در وقت اضافه و البته با وقفه طولانی، طبیعت دیدار را برد.

   خشم بجا
در لحظات پایانی دیدار جایی که طبیعت با 4امتیاز پیش افتاده‌ و قهرمانی‌اش را قطعی کرده بود، تماشاگران گرگانی عصبانی از باخت و از دست رفتن چهارمین قهرمانی به زمین ریختند. هرچند رفتار آنها مورد تأیید نبود اما اعتراضشان بجا بود. تیم نسبت به دوره‌های قبل بیشتر هزینه کرده بود، بازیکن خوب گرفته بود و هواداران هم تیم را تنها نگذاشته بودند. از نظر آنها فقط قهرمانی بود که می‌توانست پاسخ محبت‌های باشگاه و خود آنها را بدهد. اما چند موضوع این قهرمانی را از آنها گرفت. به‌نظر می‌رسد یکی از دلایل باخت، برنامه‌ریزی فدراسیون و طولانی‌شدن لیگ بود که لیگ قهرمانان آسیا و فینال‌‌ها را همزمان کرد و باعث شد گرگانی‌ها تمرکز کافی روی لیگ نداشته باشند ولی گفته می‌شود این خواسته خود گرگانی‌ها بود که بازی‌ها با فاصله برگزار شود تا آنها برای بازی‌های آسیایی‌شان مشکلی نداشته باشند.

   داستان چری
مورد بعدی جدایی دیموند استون، سنتر آمریکایی این تیم 10روز قبل از بازی فینال بود. شهرداری این بازیکن را در لیگ آسیا و بازی آخر فینال نداشت. استون به‌دلیل اینکه قراردادش تمام‌شده بود، از این تیم جدا شد اما همین اتفاق در تیم حریف هم افتاده بود. قرارداد جردن استیونز، بازیکن آمریکایی طبیعت هم چندی پیش به پایان رسیده بود اما باشگاه او را به ماندن ادامه لیگ راضی کرد؛ اتفاقی که در گرگان نیفتاد. استیونز هم در مرحله گروهی و هم در فینال‌ها ارزشمندترین بازیکن شد. مورد آخر مصطفی هاشمی است؛ سرمربی تیم که خیلی‌ها شکست را نتیجه اشتباهات او می‌‌دانند. بعضی حتی می‌گویند طبیعت جام نگرفت، هاشمی جام را به آنها داد. یکی از ایرادهایی که به او می‌گیرند، نیمکت‌نشین شدن ویل چری، گارد آمریکایی این تیم است. چری در نیمه‌اول در بازی بود و امتیازات خوبی هم گرفت اما در نیمه‌دوم روی نیمکت نشست. این اتفاق اصلی‌ترین ایراد فنی به هاشمی است اما گفته می‌شود چری به‌خاطر مسائلی که در لیگ قهرمان آسیا با آن روبه‌رو بود، در بازی فینال نتوانست کامل بازی کند.
هاشمی تنها کسی است که باید واقعیت‌های این بازی را توضیح بدهد، اما فعلا که او سکوت کرده است.