• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 224119
+
-

مرد بحث و درس

منصور، دومین خلیفه عباسی، وقتی خبر شهادت امام را شنید به محمدبن سلیمان، حاکم مدینه، نامه نوشت که ببین جعفرصادق چه‌کسی را بعد از خود وصی کرده. او را بگیر و گردنش را بزن تا پرونده امامت تشیع بسته شود. والی مدینه نوشت: او به‌جز فرزندانش، تو و من را هم وصی خودش معرفی کرده. منصور گفت: «هیچ راهی برای کشتن آنها و تمام کردن امامت شیعه وجود ندارد.»
این یک نمونه از زیرکی امام ششم در 65سال زندگی و 24سال امامت بود تا شیعه را از دالان تنگ و تاریک تاریخ عبور دهد. امام در ربیع‌الاول سال84 هجری قمری به دنیا آمدند و تا قبل از امامت در 31سالگی، 12سالی محضر پدربزرگ‌شان، امام سجاد(ع)، را درک کردند و 19سال همراه پدرشان، امام محمدباقر(ع) بودند. در این دوران کم‌کم اطراف و اکناف حکومت بنی‎‌امیه از فرط ظلم به جنبش افتاده و زهوار حکومت هزارماهه امویان در حال دررفتن بود.
وقتی امام ششم در سال 114هجری قمری به امامت رسیدند، با کلاس درسی 4هزار نفری، فلسفه و منطق اسلامی را منظم کردند تا مسلمان‌ها سلاح علم و فلسفه را هم داشته باشند. تا اینکه منصور عباسی آمد و سر تمام مخالفان خود و حتی کسانی مثل ابومسلم، سردار خراسان و عامل اصلی روی کار آمدن بنی‌عباس را زیر آب کرد و تازه دید که دشمن اصلی‌اش در خانه تدریس می‌کند و 100هزار نفر را شیعه کرده است. کشتار عجیب وحشتناک منصور از شیعیان   و سختگیری به امام که در آستانه 60سالگی بودند، کلاس درس امام را تعطیل کرد. اوضاع آنقدر سخت شده بود که شیعیان از ترس جان حتی به هم سلام هم نمی‌کردند. دوران خفقان برای امام صادق(ع) 8سال طول کشید و تا منصور سم کشنده را از بغداد به مدینه نفرستاد، تمام نشد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :