داستان افول ستارههای پشت پرده سینما
شغل: آپاراتچی و فیلمبری
ویژگی: مسئول پخش فیلم در سینماهای تهران
در دهههای 30و 40که اقبال عمومی برای تماشای فیلم در سینماها به اوج رسیده بود، مردم از 8صبح در صف خرید بلیت میایستادند تا این شانس را داشته باشند که ساعت 10شب فیلم مورد علاقهشان را روی پرده سینما ببینند. آپاراتچیها در آن سالها با مشقت فراوان چراغهای سینما را روشن نگه میداشتند و خیلی از آنها خودشان را افرادی میدانستند که بدون مرتکبشدن جرمی باید در اتاقهای کوچک و سوت و کور سینما روزگار بگذرانند.
سیدصادق اوالی، پژوهشگر در اینباره میگوید:« نسل نخست آپاراتچیها با آپاراتهای بیصدا و هندلی کار میکردند و برخی دیگر با کمک آپاراتهای زغالی، فیلمهای سینمایی را روی پرده نقرهای سینما میبردند، اما ورود آپاراتهای ترانزیستوری در سینماهای تهران انقلابی در پخش فیلم سینمایی به پا کرد.» اکبر رستمزاده که به نسل نخست آپاراتچیهای تهران تعلق دارد و بیش از 3دهه از عمرش را در آپاراتخانه سینماهای تهران سپری کرده، میگوید: «سینماهای تهران تا سال 1348آپارات زغالی داشتند و کار با آنها خیلی سخت بود. مدام باید مراقب بودیم تا زغال تمام نشود و بین دو شمع زغالی آپارات فاصلهای ایجاد نشود.»
آپاراتچیها شغل پرزرق و برقی داشتند و بهخاطر دوستی و ارتباط با سوپراستارهای سینما مدام در حلقه عشاق سینما و عشقفیلمها قرار میگرفتند، اما روی دیگر سکه این شغل، زندگی در آپاراتخانههای سینما بود که اکبر رستمزاده آن را به سلول انفرادی تشبیه میکند: «آپاراتچیها فقط یک همدم به نام آپارات داشتند که برایشان حکم همسلولی را داشت. بیشتر آپاراتچیها با دنیای بیرون سینما ارتباط چندانی نداشتند و به همین دلیل گوشهگیر و عصبی بودند. برخی از آنها از شدت تنهایی با آپارات حرف میزدند و درددل میکردند. این تنهایی و انزوا بسیاری از آنها را در دام اعتیاد میانداخت.»
بهگفته اوالی، دایره فعالیت آپاراتچیهای تهران از همه عوامل پشت صحنه سینما محدودتر بود و در عین حال حساسترین کار ممکن را انجام میدادند. شاید به همین دلیل خیلیها برای تطمیع آنها به صرافت میافتادند. نقل است که برخی عشقفیلمها حاضر بودند در ازای دریافت نگاتیو فیلمهای پرفروش سینما، مبلغ هنگفتی به آپاراتچیها بدهند تا فیلمهای بریدهشده را در آلبومهای شخصی قرار بدهند.
عدهای دیگر هم برای گرفتن عکس یادگاری با سوپراستارهای سینما، آپاراتچیها را واسطه قرار میدادند و مبالغ هنگفتی به آنها پرداخت میکردند، چراکه برخی بازیگران مطرح سینما از روزگار سخت آپاراتچیها در آپاراتخانه آگاه بودند و به قول معروف هوای آنها را داشتند.
فیلمبری یکی دیگر از شغلهای مهم و در عین حال سخت و عجیب سینما در تهران قدیم بوده است. رستمزاده درباره دایره فعالیت فیلمبرها در سینماهای تهران میگوید: «در دهه 40نگاتیو گران بود و صاحبان سینما برای صرفهجویی در مصرف نگاتیو افرادی را تحت عنوان فیلمبر استخدام میکردند. در آن سالها سینماهایی که نزدیک هم بودند با نیمساعت تأخیر، یک فیلم را اکران میکردند. کار فیلمبرها این بود که بلافاصله بعد از پایان فیلم در نخستین سینما، نگاتیو را با دوچرخه به سینمای بعدی برسانند تا پخش شود و به اینترتیب یک فیلم تا شب بین 3سینما دستبهدست میشد. با ورود موتور به خیابانهای تهران، کار فیلمبرها راحتتر شد و نگاتیوها را با موتور که وسیله سریعتری بود جابهجا میکردند.»