رقبا، جایی بازی کنید که دیده شوید
محمدطاهر وادی که با فولادسیرجان قهرمان لیگ شد، نه تنها پاسورهای جوان و مدعی که همه پاسورهای حاضر در لیگ را رقیب خودش میداند
لیلی خرسند
از وقتی سعید معروف از والیبال ملی خداحافظی کرده، ورزش روی خوشش را به محمدطاهر وادی نشان داده؛ پاسور شماره یک تیم ملی شده، در لیگ عنوان بهترین پاسور را به او دادند و بعد از سالها حضور در والیبال، از روی نیمکتهای ذخیره بلند شده و دیده میشود. با این حال شاید در سال پیش رو، کار برای او سخت شود. در لیگ گذشته، 2پاسور جوان هم در بین بزرگسالان عرضاندام کردند و حالا شاید او رقیبهای جدی داشته باشد. با وادی از لیگی که گذشت، از حضور خانوادهها در سالنها و از رقبای جدیدش صحبت کردهایم.
فصل والیبالی متفاوتی را پشتسر گذاشتید؛ فصل بد با تیم ملی و فصل خوب در لیگ. درمجموع این فصل راضیکننده بود؟
مردم ایران حق دارند که از بازیکنان بخواهند همیشه در اوج باشند و همه بازیها را ببرند. ما در تیم ملی عملکرد پایینی داشتیم و نتوانستیم نتیجه بگیریم. اما در طول لیگ بازیکنانی مثل محمد موسوی، محمد فلاح و پوریا حسینخانزاده در تیم ما بودند و با عملکردی که داشتیم توانستیم قهرمان شویم و این اتفاق خوبی بود.
اتفاقات تیم ملی روی تیم باشگاهیتان تأثیر نداشت؟ بهروز عطایی، سرمربی تیم ملی، سرمربی تیم شما بود و در شروع لیگ مردم هنوز از بازیکنان ملیپوش و از سرمربی آن تیم دلخور بودند.
توقع از بازیکنان بزرگ تیم این است که در روزهای سخت، خودشان را در اوج نگه دارند و به بقیه کمک کنند. در تیم ما حضور بازیکنی مثل موسوی خیلی تأثیرگذار است. آقای عطایی هم با صحبتهایی که میکرد، روحیه قبلی را به بازیکنان برگرداند و با شرایط خوبی در بازیها حاضر شدیم. در چنین اتفاقاتی بعضی از بازیکنان برای اینکه حالشان خوب شود، به روزهای خوبشان فکر میکنند. من خودم هم این کار را کردم. مدام به لیگ ملتهای 2سال قبل فکر میکردم، به بازیهایی که لهستان و آمریکا را بردیم. با این کار توانستم ذهنم را برای بازیهای لیگ آماده کنم.
لیگ امسال بهتر از فصلهای قبل بود یا تفاوت چندانی نداشت؟ تعداد زیادی از بازیکنان خوب خارج از ایران بازی میکردند. این موضوع روی کیفیت لیگ تأثیر نگذاشته بود؟
لیگ متفاوتی بود بهخصوص مرحله پلیآف. تیمهایی که صعود کرده بودند، همه جنگنده ظاهر شدند و نیمی از بازیها 5سته تمام شد. فشار بازیها بالا بود و این نشاندهنده یکدست بودن تیمها بود. ملیپوشها و باتجربهها در 8-7تیم تقسیم شده بودند و این اتفاق بازیها را نزدیک کرده بود.
اما تیم شما ملیپوش بیشتر داشت؟
یکی دو نفر بیشتر داشتیم و حضور موسوی هم خیلی تأثیرگذار بود و بهخاطر همین هم بود که قهرمان شدیم.
یکی از شائبههایی که این فصل مطرح شد این بود که میگفتند با حضور همزمان عطایی در تیم ملی و تیم فولاد، او بیشتر بازیکنانی را به تیم ملی برد که میخواست به تیم باشگاهیشان ببرد و به آنها بیشتر بازی داد.
من در مرحله آخر لیگ ملتها بازی نکردم.
ویزای آمریکا را به شما ندادند.
درست است ولی در ژاپن هم ذخیره بودم. این حرفهایی که میزدند اصلا درست نبود و هر بازیکنی که آماده بود و شرایطش را داشت در تیم ملی بازی میکرد. بعضی از آدمها هستند که میخواهند برای تیم ملی حاشیه درست کنند. تیم ایران از هواداران و تماشاگران واقعیاش انگیزه میگرفت و به کارش ادامه میداد.
ولی انتقادهایی که میشد روی تیم تأثیرش را گذاشت.
درست است این مسائل روی بازیکنان بهخصوص آنهایی که جوانتر بودند، تأثیرگذار بود و به ضرر تیم ملی تمام شد. ما برای نتیجه گرفتن نیاز داریم که ایرانهمدل باشیم.
کادر فنی تیم ملی تغییرات زیادی داشته است و چند پاسور جوان هم در لیگ خودشان را نشان دادهاند. فکر میکنید امسال میتوانید باز هم پیراهن تیم ملی را بپوشید؟
جوانان مسیر خوبی را طی میکنند. من اگر دعوت شوم سعی میکنم کاری را که میخواهند انجام بدهم.
روزهای آخر لیگ ایلشن داوودیپور خیلی دیده شد. او را رقیب جدید میدانید؟
من همه پاسورها را رقیب خودم میدانم. اینطور نیست که بگویم من بهترین هستم. اگر فکرت این باشد، از شرایط بهترین بودن دور میشوی. جوانان خیلی خوبی در لیگ امسال بودند. اما آنها باید جایی بازی کنند که فیکس بازی کنند و دیده شوند. چه امسال و چه پارسال تا زمانی که مهدی مهدوی مصدوم نشد، ایلشن برای شهداب بازی نکرد و دیده نشد. عرشیا بهنژاد هم تا نیمفصل که به شهرداری ارومیه برود، بازی نکرده بود. من سال1389 ذخیره امیر حسینی بودم و بازی به من نمیرسید ولی به تیم سطح پایینتری رفتم و فیکس شدم. این بازیکنان جوان هستند و خیلی خوبند ولی الان که پاسور کم داریم و چند نفری هم در سن بازنشستگی هستند، وقتش است در تیمهایی باشند که بازی بهشان برسد و دیده شوند. من سعی میکنم با این جوانها رقابت سالمی داشته باشم.
همسرم آنالیزورم شده!
هیچوقت دوست نداشتید خارج از ایران بازی کنید؟
چرا دلم میخواست ولی الان 35سالم است و سخت است که به بازی در خارج از کشور فکر کنم. بهخصوص اینکه در لیگهای خارجی فصل اول کم پول میدهند و باید یک فصل با مبلغ پایین بازی کنی و اگر ازت راضی باشند برای فصل دوم قرارداد خوبی میبندند. الان هم از روسیه و ترکیه پیشنهاد دارم ولی هنوز تصمیمی نگرفتهام.
اتفاق خوبی که این فصل افتاد حضور خانوادهها در مسابقات بود. بازی کردن مقابل چشم خانواده چقدر به شما انگیزه میداد؟
حضورشان خیلی تأثیرگذار بود. حضور پدران و مادران و بقیه اعضای خانواده در سالن دلگرمی خاص و نیروی مضاعفی به ما میدهد. باانگیزهتر شدیم و بیشتر روی خودمان فشار میآوردیم که خانواده از بازی ما راضی باشد.
همسرتان بعد از بازیها از شما ایراد نمیگرفت؟
او که دیگر آنالیزور من شده. بعد از هر بازی به من میگفت که کجا اشتباه کردم و چه کار میکردم بهتر بود. البته او ورزشی نیست اما پدرم مربی والیبال است و در خانه ما خیلی درباره والیبال بحث میکنیم. بهخاطر همین همسرم هم خیلی چیزها یاد گرفته.
ترغیبش نکردید که والیبالی شود؟
والیبال بازی نمیکند ولی ورزشهای دیگر انجام میدهد.
پسرتان چه، او استعداد ورزشی دارد؟
برای او که زود است به ورزش فکر کند، 4سالش است اما استعداد ورزش را دارد.
مسائل حاشیهای روی بازیکنان بهخصوص آنهایی که جوانتر بودند، تأثیرگذار بود و به ضرر تیم ملی تمام شد. ما برای نتیجه گرفتن نیاز داریم که ایرانهمدل باشیم