• یکشنبه 9 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 19 شوال 1445
  • 2024 Apr 28
سه شنبه 15 اسفند 1402
کد مطلب : 220081
+
-

ارتقای سواد انتخاباتی

در دومین نشست «علوم شناختی و رسانه» همشهری چه گذشت؟

گزارش
ارتقای سواد انتخاباتی

سهیل آهنگر-روزنامه‌نگار

دومین نشست از سلسله نشست‌های «علوم شناختی و رسانه» همشهری با موضوع «تحلیل رفتار انتخاباتی و روش‌های متقاعدسازی»‌ شنبه- 12اسفندماه- برگزار شد. صحبت‌های محمدعلی حکیم‌آرا، استاد دانشگاه صداوسیما با موضوع ارتقای سواد انتخاباتی در این نشست را در این گزارش می‌خوانید.

سواد انتخاباتی چیست؟
اصطلاح سواد انتخاباتی یکی از عبارت‌هایی است که مانند سواد رسانه‌ای مطرح شده است. سواد رسانه‌ای 3سطح دارد؛ سطح اول این است که شما بتوانید مثلاً با یک کامپیوتر کار کنید. سطح دوم این است که بتوانید تولید پیام کنید و سطح سوم آن است که بتوانید نقد کنید. سواد انتخاباتی نیز چیزی مشابه با همین است. بتوانیم نامزدها را نقد کنیم و بگوییم یک فرد را انتخاب کنیم یا نکنیم.
خوب است تبلیغات نامزدها را در این ایام جمع کنیم و مورد تحلیل قرار دهیم که هرکدام چگونه خود را معرفی کرده‌اند. چگونگی در اینجا مهم است؛ مثلاً ممکن است یک نامزد از این روش استفاده کرده باشد که مخاطب خود را شناسایی کند و متناسب با مخاطب خود به تولید پیام هدفمند پرداخته باشد. روش دیگر، تحلیل استدلال‌های مردم اعم از شرکت‌کنندگان و کسانی است که در انتخابات شرکت نکرده‌اند.

در انتخابات،‌ درگیری بر سر چیست؟
نیازها، منافع و ارزش‌ها مفاهیمی هستند که در اینجا ذهن مردم را به‌خود مشغول می‌کند. در نگاه ارزشی برای عده‌ای مثلاً جریان اصولگرا یا خط امام اهمیت دارد و برای عده‌ای دیگر، دفاع از جریان اصلاح‌طلب موضوعیت دارد؛ مثلاً‌ در آمریکا دمکرات‌ها طرفدار ازدواج همجنسگرایان و مسائلی از این قبیل هستند اما جمهوری‌خواهان بیشتر طرفدار نگاه‌های سنتی و مذهبی هستند؛در نتیجه در دوران اوباما این مسائل قانونی اعلام شد اما در زمان ترامپ با آن مخالفت شد. سطح درگیری نیز به 2نوع پایدار و موقت تقسیم می‌شود. درگیری‌های انتخاباتی زودگذر اما درگیری‌های میان احزاب پایدار هستند. در انتخابات‌ها، نوع درگیری به 4سوگیری معیشتی، هواداری، تعهدمدار و روشنفکری قابل تقسیم است.

رأی‌دادن یعنی ابراز نگرش
یکی از مفاهیم مهمی که در اینجا مطرح می‌شود مفهوم نگرش است که به‌معنای باور، دانش، ارزیابی و... است. پایه‌های ارزیابی در روانشناسی 3نوع است که عبارت است از شناخت، هیجان و رفتار. برخی شناخت را مقدم بر عواطف می‌دانند و معتقدند راه درست این است اما برخی نیز این نظریه را مطرح کرده‌اند که در واقعیت عواطف اولویت پیدا می‌کنند. رأی‌دادن، ابراز نگرش است.

2روش متقاعدسازی
در بحث متقاعدسازی بهترین مدل عبارت است از «مدل کوشش درخور» که برخاسته از نظریه پردازش دوگانه در روانشناسی شناختی است. در این مدل 2شیوه متقاعدسازی مطرح می‌شود؛ یک شیوه، روش کانونی است که به سواد، توانایی و ویژگی‌های مهم و اساسی توجه می‌کند و شیوه دوم اقناع به وسیله ظاهر خوب، بیان خوب، نکاتی از این قبیل که این فرد مثلاً‌ فرزند فلان انسان معروف است یا سیداست و... را مورد توجه قرار می‌دهد. باید به سطحی از سواد انتخاباتی برسیم که مردم به شیوه کانونی رأی بدهند. اگر مدل پردازش ذهنی ما پیرامونی باشد، اگر فردی را با لباس پلیس ببینیم باور می‌کنیم که پلیس است. اما اگر مدل پردازش ذهنی ما کانونی باشد، از او کارت شناسایی می‌خواهیم. یا در مدل پیرامونی اگر فردی بگوید من خارج از کشور زندگی کرده‌ام، فکر می‌کنیم که حتماً فردی باسواد و دارای آگاهی است. بیشتر مردم در حالت پیرامونی هستند چون کانونی‌بودن سخت است. چرا مردم زیاد کتاب نمی‌خوانند؟ چون تفکر اساساً سخت است. برای ارتقا در این مسائل نیاز به زمان داریم و نمی‌توانیم در زمان انتخابات به فکر رشد در این زمینه‌ها باشیم.

کدام متقاعدسازی پایدارتر است؟
اگر متقاعدسازی به روش کانونی انجام بگیرد، پایدارتر است؛ به‌عنوان مثال ازدواج‌هایی که اینگونه انجام می‌شوند پایدارتر و ازدواج‌هایی که با ملاک‌های ظاهری رقم می‌خورند ناپایدار هستند. از دیدگاه بودریار 3نوع ارزش کاربردی، مبادله‌ای و نشانه‌ای وجود دارد؛ مثلاً نوع لباس پوشیدن، ارزش نشانه‌ای محسوب می‌شود که با‌ شأن و منزلت ارتباط دارد. در ارزش‌های کاربردی، پیامد و نتیجه برای ما مهم است؛ مثلاً‌ خوردن باعث رفع گرسنگی می‌شود. ارزش مبادله‌ای یعنی برای یک کالا، ارزش متناسب مالی تعیین می‌کنیم.
یک تقسیم‌بندی برای درگیری عبارت است از درگیری پیامدی و درگیری ارزشی، مثلاً برای انتخاب مربی فوتبال، به مسائل ارزشی مانند نماز‌خواندن فکر نمی‌کنید. به این فکر می‌کنید که با این مربی، تیم ملی‌مان می‌تواند به نتیجه برسد یا خیر. اما در تأیید صلاحیت‌های مربوط به انتخابات‌ها، مسائل ارزشی نیز اهمیت پیدا می‌کند.

مکث
4مدل انتخاب

مدلی دیگر به نام مدل شبکه‌ای FCB وجود دارد که در انتخاب محصول مطرح شده است و نگرش‌ها را به 2نوع احساسی و فکری تقسیم می‌کند. همچنین سطح درگیری در این مدل 2نوع بالا و پایین دارد. با این مدل 4حالت مختلف به‌وجود می‌آید؛ مثلاً‌در انتخاب دارو یا بیمه، با نگرش فکری انتخاب می‌کنیم و سطح درگیری بالاست. در انتخاب زیورآلات و عطر و لباس مجلسی، نگرش ما احساسی و سطح درگیری نیز بالاست. برای حالت نگرش فکری با سطح درگیری پایین، مثال خرید مواد شوینده یا چسب بیان شده است و برای حالت نگرش احساسی با سطح درگیری پایین نیز مثال خرید تنقلات عنوان شده است. کارهایی که ما همچنان نیاز داریم انجام دهیم عبارتند از: تحلیل نوع تبلیغات نامزدها، مخاطب‌شناسی و تحلیل استدلال‌های رأی‌دهندگان، برنامه‌سازی‌ با هدف افزایش انتظارات مردم از نامزدها و برنامه‌سازی‌ در جهت برانگیختن مشارکت و رفتار سیاسی در میان مردم.

این خبر را به اشتراک بگذارید