تبارشناسی آرای غایب انتخابات روزجمعه
دروغ بزرگ مخالفت 59درصدی
تحلیل روندها و آمارهای انتخاباتی آشکار میکند که«مخالف نظام» نشان دادن غایبان انتخابات، «آدرس غلط» دادن جریان معاند است
علیرضا احمدی-روزنامهنگار
تحلیل نرخ مشارکت حدود 41درصد از ایرانیان در انتخابات 11اسفندماه درحالی به بحث داغ این روزهای محافل سیاسی- رسانهای تبدیل شده است که برخی در ادامه رویکردهای ضدمشارکتی ماههای اخیر، تلاش میکنند عدمحضور حدود 60درصد از واجدان شرایط رأیدادن در انتخابات را به «مخالفت با نظام» تعبیر کنند. طی روزهای اخیر و به دنبال شکست کمپینهای «تحریم انتخابات» در 11اسفندماه، جریانهای معاند با تغییر خط رسانهای خود، اینبار رویکرد «مخالفنمایی» غایبان در انتخابات را پیگیری میکنند؛ رویکردی که با تناقضهای قابلتوجهی همراه است. این جریان درعینحال که تلاش میکند اینگونه جلوه دهد كه حدود 60درصدی که در انتخابات شرکت نکردهاند، «مخالف اصل نظام» هستند، اما همچنان اصرار دارد كه آمارهای مربوط به میزان مشارکت در انتخابات غیرواقعی است؛ تناقضی که طرح پرتکرار آن، راهبرد اثرگذاری رسانهای بر افکارعمومی داخل کشور را پیگیری میکند. در چنین شرایطی، راستیآزمایی این مغالطه که «60درصدی که رأی ندادهاند، مخالف نظام هستند»، نیازمند واکاوی گزارههایی است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
بررسی متوسط مشارکت در انتخابات مجلس
یکی از گزارههایی که بهمنظور ارائه تصویری واقعی از رفتار انتخاباتی مردم در 11اسفندماه بسیار بهکار میآید، بررسی نرخ مشارکت مردم در انتخابات مجلس طی دورههای گذشته است. بررسی آمارهای مشارکت در 11دوره گذشته مجلس شورای اسلامی نشان میدهد میزان مشارکت انتخاباتی جامعه نسبت به دورههای پیشین، تفاوت معناداری ندارد؛ بهویژه نسبت به انتخابات مجلس یازدهم که نرخ مشارکت چیزی در حدود 42درصد بوده است. میانگین نرخ مشارکت در انتخابات مجلس، آنهم بنا به پارامترها و متغیرهای مختلف، همواره در حدود 50 تا 60درصد بوده و کاهش این میزان در 2دوره گذشته به حدود 40درصد را نمیتوان «مخالفت با نظام» تعبیر کرد.
آمار 30درصدی مرددها
خط مخالفنمایی همه افرادی که در انتخابات شرکت نکردند درحالی از سوی رسانهها و جریانهای معاند پیگیری میشود که براساس نظرسنجیها، عدمموفقیت کاندیداهای انتخابات در قانع کردن افراد مردد را باید یکی از ناکامیهای مهم این دوره از انتخابات بهحساب آورد؛ موضوعی که در نظرسنجیهای روزهای پایانی منتهی به 11اسفندماه نیز قابل مشاهده است. آخرین نظرسنجی انجامشده از سوی صداوسیما که یکی از دقیقترین نظرسنجیهای این دوره انتخابات نیز شناخته شد، نشان میدهد 5/29درصد از جامعه آماری را مرددها تشکیل میدهند و تنها حدود 29درصد اعلام کرده بودند كه «قطعا» در انتخابات شرکت نمیکنند. در این نظرسنجی 5/41درصد اعلام کرده بودند كه در انتخابات شرکت میکنند؛ آماری که محقق شد و نشاندهنده انحراف ناچیز این نظرسنجی است. بنابراین ناکامی کاندیداها برای مجاب کردن مرددها به حضور در انتخابات را باید یکی از مهمترین نکات مطرح در نرخ مشارکت این دوره ارزیابی کرد. کارشناسان عدمشکلگیری دوقطبیهای انتخاباتی را که همواره نقش مهمی در حضور مرددها در پای صندوقهای رأی داشتهاند، در کنار تفاوت جنس مشارکت در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری از نکات قابل بررسی در این زمینه میدانند.
برگزار نشدن انتخابات پارلمانی در خارج از کشور
عدمبرگزاری انتخابات مجلس در شعبههای خارج از کشور را نیز بايد عنصر تأثیرگذار دیگری بر نرخ مشارکت در انتخابات 11اسفندماه بهحساب آورد. اعلام نرخ 61میلیون نفری واجدان شرایط حضور در انتخابات 11اسفندماه در حالی است که چیزی در حدود 4میلیون نفر از این تعداد را ایرانیان خارج از کشور تشکیل میدهند. در چنین شرایطی عدمبرگزاری انتخابات پارلمانی در شعبههای خارج از کشور تأثیر محسوسی در نرخ مشارکت داشته است. اگرچه در انتخابات ریاستجمهوری، شرایط رأیگیری از ایرانیان خارج از کشور فراهم است، اما در انتخاباتی مانند مجلس شورای اسلامی، بهدلیل ویژگیهای محلی و منطقهای آن، امکان دریافت رأی شهروندان ایرانی خارج از کشور فراهم نیست. مهمتر آنکه آمار واجدان شرایط حضور در انتخابات رقمی است که این موضوع در آن لحاظ نشده است.
52درصد مشارکت در نخستین انتخابات مجلس
جریانهای رسانهای و سیاسی ضدایرانی در حالی تلاش میکنند عدمحضور حدود 60درصد رایدهندگان در انتخابات را به «مخالفت با نظام» تعبیر کنند که بررسی روندهای انتخاباتی طی بیش از 4دهه گذشته از عمر جمهوری اسلامی، خلاف چنین ادعایی را نشان میدهد. نگاهی به میزان مشارکت در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی نشاندهنده آمارهای معناداری است که نقضکننده ادعاهای بدون استناد است. در 24اسفندماه1358 نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی با نرخ مشارکتی درحدود 52درصد برگزار شد. این میزان مشارکت در شرایطی رقم خورد که در نخستین روزهای همان سال، یعنی در 12فروردینماه1358، نظام جمهوری اسلامی ایران با بیش از 98درصد آرا به تصویب مردم رسید و در واقع جامعه به جمهوریاسلامی رأی «آری» داد. علاوهبر این، نرخ 52درصدی مشارکت در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی در شرایطی رقم خورد که همه کارشناسان متفقالقول، آن دوره را رقابتیترین دوره انتخابات ارزیابی میکنند که با حضور همه جریانها و گرایشهای سیاسی رقم خورد و از حزب توده گرفته تا جبهه ملی و گروهک منافقین در آن کاندیدا داشتند.
تفاوت ماهوی «نرخ مشارکت»
یکی دیگر از نکاتی که در تحلیلهای آماری نرخ مشارکت در انتخابات 11اسفندماه مورد غفلت قرار میگیرد، تفاوت رویکردها در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و همچنین شوراهای اسلامی شهر و روستا با انتخابات ریاستجمهوری است و اساسا مقایسه آنها با یکدیگر، قیاس معالفارقی است که راه به خطا میبرد. برخی بررسیها نشان میدهد حداکثر میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری که در سال1388 رقم خورد حدود 85درصد بوده و در مقابل، حداکثر میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورایاسلامی در سال1374 (مجلس پنجم) با نرخ حدود 71درصد رقم خورده است. مقایسه حداکثر نرخ مشارکت در این دوره از انتخابات نشاندهنده چیزی در حدود 15درصد است که نشاندهنده تفاوت رویکردهای جامعه به این انتخابات است؛ رویکردی که در سایر انتخابات، مانند شوراها و مجلس خبرگان نیز قابل مشاهده است. ازسوی دیگر متوسط نرخ مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری چیزی در حدود 6/66درصد است؛ آماری که در انتخابات مجلس به حدود 57/3درصد میرسد. چنین آمارهایی نشاندهنده تفاوتهای ماهوی انواع انتخابات در ایران است و شاخصهایی مانند ایجاد دوقطبیهای رقابتی و... در میزان مشارکت مردم در انتخابات تأثیر محوری دارد. بنابراین اساسا میانگین میزان مشارکت در انتخابات مجلس، پایینتر از انتخابات ریاستجمهوری است و ربط دادن آن به «مخالفت با نظام» آدرس غلطدادن دشمنان ایران و معاندان بهحساب میآید.