ماجرای اصغرخالدار و اصغر بیخال
محسن مهدیان؛ مدیرمسئول
یک اصغرآقایی بود در یکی از محلههای شهر که یک خال بزرگ روی صورتش داشت. بچههای محل برای شوخی به او میگفتند «اصغر خالدار». این بنده خدا هم برای اینکه جلوی تمسخرها را بگیرد عمل کرد و خال را برداشت. از آن به بعد به او گفتند «اصغر بیخال».
حالا حکایت برخی از سیاسیون این روزها همین ماجرای اصغرآقاست. یک نمونه، شفافیت در مجلس. تا دیروز که از شفافیت خبری نبود چنان بر طبل شفافیت میکوبیدند که گویی مهمتر از شفافیت نداریم؛ حالا که شفافیت تصویب شده است اول به روی خودشان نیاوردند و حالا هم راهافتادهاند که چرا خودتان زودتر شفاف نشدید، ما که گفته بودیم شفافیت خوب است.
متأسفانه دادزدن برای برخی شده است کاسبی. فکر میکنند هرقدر بیشتر داد بزنند و رگ گردن سفت کنند انقلابیترند. متوجه نمیشوند این سوت و کفهایی که از سر هیجان برایشان میزنند یک روز وبالشان میشود، حالا یا این دنیا یا بعد آن.
آخر این چه مدلی است که مسئولان کار بکنند یا نکنند تهش باید تحقیر و تضعیف شوند؟ چرا کارهای انجامشده را به چشم نمیآورند؟ چرا اجازه نمیدهند دیگران حرکت کشور را ببینند؟ چرا مردم را از امروز و فردای کشور ناامید میکنند؟
چند روزی است مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح شفافیت مجلس را تصویب کرده است. آقایانی که هر روز بهارستان را بهخاطر شفافیت به توپ میبستند امروز آنقدر آزاده هستند که بگویند مجلس به وعدهاش عمل کرد؟ یا هک مجلس توسط ضدانقلاب را ابزار تخریب بیشتر کردند؟ یعنی آنقدر ننگین شدهایم که از اطلاعات دستکاری شده ضدانقلاب علیه انقلاب بهرهمیبریم؟
مجلس گذشته طرح شفافیت را با 207 امضا وقتی به صحن آورد، تنها یکچهارم رأی دادند اما این مجلس از روز اول دنبال شفافیت بود. حتی مخالفان شفافیت نیز استدلالهای منطقی و قابل اعتنایی داشتند با این حال برای اینکه دوسوم مجلس رأی دهند تنها 3یا4 رأی کم آمد. آخردست هم طرح شفافیت تبدیل شد به طرح شفافیت 3قوه و بعد از چندبار رفت و برگشت درنهایت تصویب شد. حالا آنقدر جسارت و حریت داریم که این اقدام را سر دست بگیریم؟ چرا اجازه نمیدهیم مردم اثر رأیشان را ببینند؟
ایکاش آقایان متوجه میشدند که بازنده این بازی این گروه و آن گروه نیست و درنهایت این مردم هستند که صدمه میبینند. ایکاش متوجه بودند که هراقدامی که منجر به ناامیدی مردم از صندوق رأی شود خیانت محرز به مردم و آینده این کشور است. ایکاش میفهمیدند.