فریدون جیرانی
نیمه اول دهه70 اوج هفتهنامه «سینما» بود و در ایام جشنواره هم همیشه ویژهنامه داشتیم که خیلی هم از آن استقبال میشد. بهزاد خورشیدی برای ما صفحهآرایی میکرد که امسال در بخش پوستر و مواد تبلیغی داور جشنواره است. حمید نعمتالله که الان کارگردان سرشناسی است مقاله مینوشت. محمد سلیمانی، سعید مستغاثی و مسلم منصوری مسئولیت تهیه مقالات و گفتوگوها را بر عهده داشتند. علی علایی و حسین قاآنی گزارش و خبر به ما میدادند. ابتدا محمد سلیمانی دبیر تحریریه بود که بعدا به روزنامه اطلاعات رفت و سعید مستغاثی دبیر تحریریه شد. در سالهای ابتدایی دهه70، هنوز سلیمانی دبیر تحریریه بود و همه بچهها با جنب و جوش مطالب ویژهنامههای جشنواره را تهیه میکردند. گفتوگو و گزارش و نشستهای مطبوعاتی که ما در هفتهنامه تقریبا همه آنها را پوشش میدادیم.
جشنواره دوازدهم آخرین جشنوارهای است که انوار و بهشتی برگزار میکنند. با اینکه مدیریت سینما عوض نشده ولی فضای سینما و جشنواره تغییر کرده. بعد از چند جشنواره باشکوه و پررونق، جشنواره دوازدهم نسبت به دورههای پیش کمرونق است. بیشتر کارگردانهای بزرگ در این جشنواره حضور ندارند. در این جشنواره مهدی فخیمزاده با «تاواریش» و «همسر» حضور غافلگیرکنندهای دارد.
«همسر» نگاه بهروزشدهای از زن ایرانی ترسیم میکند که فاطمه معتمدآریا هم جایزه میگیرد و دومین جایزه نقش اولش هم هست و سال قبلش هم برای «یک بار برای همیشه» این جایزه را برده بود. «پناهنده» ملاقلیپور دیگر فیلم مهم این دوره است که نگاه معترض کارگردان به تحولات اجتماعی سالهای پس از جنگ را نمایان میکند که جزو فیلمهای خوب ملاقلیپور نیست ولی فیلم گزندهای است که البته در جشنواره تحویل گرفته نمیشود. در این دوره فیلم
«جنگ نفتکشها»ی محمد بزرگنیا هم هست که جایزه بهترین کارگردانی را میگیرد و بهنظرم فیلم مهم این دوره است. عجیبترین فیلم این دوره، «خاکستر سبز» حاتمیکیا است؛ محصول روشنفکری دینی که به استقبال تغییرات میرود. عاشقانهای غریب که خیلی دوستش داشتم ولی داوران آن را نپسندیدند. این دوره «زیر درختان زیتون» عباس کیارستمی هم به نمایش درمیآید که این هم عاشقانه غریبی است. فیلم کیارستمی هم در فضای جشنواره خیلی با استقبال مواجه نشد و بعدا در فستیوالهای خارجی مورد توجه قرار گرفت.
فیلمی که ما را در این جشنواره غافلگیر کرد، «سجاده آتش» احمد مرادپور بود که کارگردان در آن از آزمون صحنههای جنگی و آن صحنه نبرد تانکها موفق بیرون آمده بود.
در کل جشنواره دوازدهم، جشنوارهای ضعیف و بیحس و حالی بود. مدیریت سینما انگیزهاش را از دست داده بود و احتمالا میدانست در پایان کارش قرار دارد و همینطور هم شد. لاریجانی به صداوسیما رفت و میرسلیم وزیر ارشاد شد و درنهایت فخرالدین انوار و سیدمحمد بهشتی پس از یک دهه سکان هدایت سینمای ایران را رها کردند و رفتند.
جشنواره سیزدهم نخستین و آخرین دوره فریدزاده است که از اواخر بهمنماه معاون امور سینمایی میشود. در دوره فریدزاده است که سناریو «روسری آبی» و «پری» پروانه میگیرند، ساخته میشوند که هر دو از فیلمهای مهم جشنواره سیزدهم هستند. دوره سیزدهم نسبت به دوره دوازدهم جشنواره بهتری بود. جشنوارهای که تعدادی از کارگردانها با بهترین فیلمهایشان در آن حاضر بودند. مهمترینهایشان «کیمیا»ی احمدرضا درویش و «روز واقعه» شهرام اسدی که بهترین فیلمهای سازندگانشان هستند، بودند. در این جشنواره «سلام سینما» هم هست که کارگردانش هنوز آن محبوبیت دهه60 را حفظ کرده و برای مخاطبان جشنواره یکی از مهمترین فیلمسازان است. یک فیلم مهم هم بود که در جشنواره به نمایش درنیامد؛«آدم برفی» داوود میرباقری که نگذاشتند به جشنواره بیاید. من« آدم برفی» را در حوزه هنری دیدم و در پایان سال در هفتهنامه «سینما»، وقتی بهترین فیلمهای جشنواره را انتخاب میکردیم، کنار «کیمیا» و «روسری آبی»، «آدم برفی» را هم انتخاب کردم که از جشنواره بیرون گذاشته شده بود. از بازی پرویز پرستویی خیلی تعریف کردم.
اول شخص مفرد
انتخاب فیلمی که به جشنواره راهش ندادند
در همینه زمینه :