
کودک، ستارهای کوچک
بازار داغ فراخوانهای انتخاب بازیگر کودک برای پروژههای سینمایی و تلویزیونی

سحر جعفریان-روزنامه نگار
حتما دیدهاید بازیگرانی راکه یک شبه ره صدساله پیمودهاند و آوازه اسم و رسمشان، عالمگیر شده است! بازیگرانی که نه علم و آگاهی چندانی داشته و دارند و نه از استعداد،سر سوزنی بهره بردهاند. این خوشاقبالان به پشتوانه چشمان رنگی، صورت خوشزاویه، موهای طلایی و بور، قد و قوارهای ورزیده و یا شاید هم پدر پولدار و پارتی، قدم به عرصه پررزق و برق هنر هفتم گذاشتهاند. آری بدون دود چراغ خوردن یا استخوان خرد کردن شدهاند سوپراستار که با هر ژست و فیگور آرتیستیکشان در هر فریم و قاب فیلمی، گویی قند خراسان در دل هواداران آب میکنند. دراین میان، کودکبازیگر بودن از این قاعده غالب مستثنا که نیست هیچ،بلکه خود امتیاز و پشتوانهای افزوده محسوب میشود که ضریب ورود تخصصی یا حتی غیرتخصصی افراد به تلویزیون و سینما را افزایش میدهد. بسیارند کودکانی بااستعداد یا بیاستعداد در هنر بازیگری که دست در دست والدین خود بهدنبال آگهیهای تبلیغاتی «فراخوان انتخاب بازیگر» و «استخدام بازیگر ویژه پروژههای سینمایی، تئاتر، مستند و تولید محتوای مجازی» در مؤسسههای فیلمسازی و آموزشگاههای بازیگری شتابان هستند.
اول رخ بنما بعد تست بده!
آگهی فراخوان انتخاب بازیگر یکی از مؤسسات سینمایی معروف به نشانی الکترونیک بسیاری از افراد مرتبط و غیرمرتبط ارسال شده است. در محتوای چند سطری آگهی، اینطور آمده: «برای تولید و ساخت چند فیلم کوتاه داستانی و یک پروژه سینمایی از علاقهمندان و مستعدان عرصه بازیگری، کودک و نوجوان(رده سنی 4 تا14سال) دعوت میشود تا در مراحل مقدماتی و تست مؤسسه شرکت کنند.» در ادامه فراخوان نیز چند نمره تلفن برای کسب اطلاعات بیشتر درج شده است. با یکی از نمرهها تماس میگیریم و فردی خوشصدا توضیح میدهد: «ابتدا باید تصویری واضح از خود برایمان ارسال کنید تا آن را پیوست فرمی کنیم که قرار است یکسری از مشخصات ظاهری و تواناییهایتان در آن ثبت شود.» بعد هم با حوصله شروع میکند به پرسیدن بیوگرافی، رزومه تحصیلی، شغلی و مهارتی. فرم که تکمیل میشود، میگوید: «روزی که برای تست تشریف میآورید، هیچ هزینه و مبلغی از شما دریافت نمیشود. اما اگر در تست موفق بودید و برای پروژهای انتخاب شدید درصدی از قرارداد اولتان بهحساب مؤسسه واریز خواهد شد.» در بیان رقم درصد نیز میگوید: «رقمش به عدد دستمزد و قرارداد شما بستگی دارد.»
آلپاچینو و جودی فاستر بعد از این!
شانس انتخاب شدن در پروژههای تبلیغاتی تلویزیونی برای کودکان داوطلب بازیگری که چهرهشان با مشخصات چهرههای اروپایی انطباق دارد، بیشتر است. نشان به آن نشان که تعداد قابل توجهی از این کودکان با رنگ و رو و بزکهایی تقریبا یکسان(دختر و پسر 5 تا 10ساله) در دفتر کوچک یکی دیگر از مؤسسههای فیلمسازی به انتظار ورود کارگردان و تهیهکنندهای نامآشنا نشستهاند. بعضیهاشان در حال مرور ذهنی و حتی عملی توصیهها و نکاتی هستند که احتمال به چشم کارگردان آمدن هنگام تست را تا حدود زیادی افزایش میدهد. بعضی دیگرشان نیز ژست چاپلین، آلپاچینو، دنیرو، فریمن، هاپکینز، وینسلت، مونرو، جودی فاستر و چند نفر دیگر از بزرگان سینمای جهان را بهخود گرفتهاند و دیالوگهای آنها را تقلید میکنند. دقیقا در همین لحظه است که پدران و مادران آن کودکانِ به ظاهر سوپراستار بادی به غبغب میاندازند و به اطرافیان چیزی مانند فخر میفروشند. مرد جوان با چهرهای خونسرد متمایل به بیتفاوتی محض، جلو میآید و گویی بهسلیقه و دلخواه خود، فقط دخترکان و پسران کوچک موفرفری را برمیگزیند تا به اتاقی دیگر بروند برای تست. با لحنی صمیمی از مرد جوان میپرسیم: «این تست و انتخاب هزینهای هم دارد؟» بیتعارف، پاسخ میدهد: «ما مثل خیلی مؤسسهها و آموزشگاههای دیگر که احتمالا رفتهای، کلاهبردار نیستیم. اگر فرزندتان برای بازی در پروژهای انتخاب شود
آن وقت هزینه میگیریم.»
شیطنت کودکانه یا مهارت بازیگری
روی بخشهایی از دیوار دفتر مؤسسه پوسترهایی بزرگ از کودکان بازیگر که در صحنههایی از فیلمهای برتر ایران و جهان خوش درخشیدهاند جلوه میکند؛ «نرگس و نسرین» خواهران غریب، «سعید» میم مثل مادر، «علی» بچههای آسمان، «مجید» قصههای مجید، «علی» خورشید، «مکالی کالکین» تنها در خانه، «ناتالی پورتمن» لئون حرفهای، «هالی جوئل آزمنت» حس ششم، «دنیل ردکلیف» هریپاتر، «جیدن اسمیت» در جستوجوی خوشبختی، «هنری توماس» ایتی و چند تایی دیگر. نمایشگری هم یک تیزر تبلیغاتی کوتاه و انگیزشی را از فرایند انتخاب کودکبازیگر، آموزشهای اولیه و تخصصی، بستن قرارداد پروژه، گریم، بازی و در نهایت کسب شهرتهای یکهویی و جوایزی که آرزوی بلند و حسرت دراز بسیاری از خاک صحنه خوردگان است، پخش میکند. از اتاق تست گاه صدای قهقهههای طولانی و گاه صدای سوزناک گریه و شیون کودکان داوطلب بازیگری میآید. هر چند دقیقه یکبار نیز کودکی از اتاق خارج میشود و با خوشحالی یا ناراحتی به آغوش والدینش میخزد. مرد جوان همچنان بیتعارف و بیتفاوت است که خطاب به چند نفری از والدین بدون مقدمه میگوید: «به صرف اینکه فرزندتان خجالتی نیست یا چند حرکت بامزه بلد است نباید رویای خودتان یعنی بازیگری را به او القا و اجبار کنید. استعدادی اگر در این زمینه نداشته باشند بعد از تست ناموفقشان، آسیب روحی و روانی میبینند؛ آسیبهایی که ممکن است تا همیشه هم خودشان و هم اطرافیانشان را آزار دهد.» جمله آخرش را محکم میگوید:«شیطنتهای کودکانهشان را با مهارت بازیگری اشتباه نگیرید.»
سرمایه گذاری به امید بازیگرشدن
تعدادشان زیاد است؛ مؤسسهها و آموزشگاههایی که هزینه تست بازیگری در آنها نه تنها رایگان نیست بلکه سر به چند ده میلیون تومان میزند. هزینههایی که سودش فقط متوجه صاحبان همان مؤسسهها و بهاصطلاح آموزشگاهها است. چون در بسیاری از آنها اصلا قرار نیست فعالیت حرفهای بعد از تست یا کشف استعدادی صورت پذیرد. «فائزه» دختری 7ساله، شیرینزبان وتر و فرز دارد که معمولا با هنرنماییهای گوناگون، میاندار هر مهمانی و جشن خانوادگی است. واضح است الگویش «ترلان پروانه» است که سعی داشته با کمی آرایش و پیرایش به کودکیهای این بازیگر در سریال «101راه برای ذله کردن پدرها و مادرها» شباهت یابد. فائزه میگوید: «برای کشف و پرورش استعداد دخترمان تا جایی که امکان داشته باشد سرمایهگذاری میکنیم. با اینکه یک وقتهایی در دام مؤسسههای غیرمجاز افتادیم و یک وقتهایی هم چون پارتی نداشتیم تحویلمان نگرفتند، اما خسته نمیشویم. انشالله بعد از چهره شدن دخترمان، همه این پول و سرمایهها که خرج کردیم جبران میشود. مگر دختر زیبای ما از این بازیگران امروزی چه کم دارد. خیلی از این بازیگران نه سواد و تخصص دارند و نه ادب. از سن یادگیریشان هم دیگر گذشته. اما فرصت یادگیری برای دختر ما زیاد است. فقط کافی است اول کشف شود.»