معرفی مخفیگاه همدست؛ فرصت یکماهه محکوم به مرگ
خانواده مقتول پای چوبهدار به جوان محکوم به قصاص فرصت یک ماهه دادند تا همدستش که میگوید در جنایت نقش اصلی را داشته به پلیس معرفی کند.
به گزارش همشهری، ماجرای این حادثه به شامگاه 29شهریورماه سال83 برمیگردد. آن شب مردی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدیدن پسر 24سالهاش به نام عقیل داد. وی گفت: پسرم به تازگی خدمت سربازیاش تمامشده و دو هفتهای میشد که با دختر مورد علاقهاش عقد کرده بود. او معمولا با ماشین من مسافرکشی میکرد تا کارثابتی پیدا کند. امروز هم طبق معمول همیشه خودروی پیکان مرا برداشت و از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. به هرجا که فکر میکردیم رفته باشد سر زدیم اما هیچکس اطلاعی از پسرم ندارد.
با اعلام گزارش ناپدید شدن تازه داماد 24ساله، جستوجو برای پیدا کردن وی شروع شد تا اینکه چند روز بعد افرادی که در حال عبور از جادهای حوالی جاجرود بودند در میان تپهها چشمشان به جسد مردی افتاد که بیسر بود. آنها پلیس را خبر کردند و مأموران با حضور در محل پی بردند که قربانی به قتل رسیده است اما بهدلیل اینکه چند روزی از زمان مرگ میگذشت هویت مقتول معلوم نبود. در ادامه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران با توجه به مشخصات جسد احتمال دادند که متعلق به عقیل جوان گمشده باشد. با این حال قاضی پرونده دستور انجام آزمایش دیانای داد که با انجام آن تأیید شد که جسد بیسر متعلق به تازه داماد ناپدیدشده است. این در حالی است که خودروی وی نیز چند روز بعد در اسلامشهر کشف شد و کارآگاهان سرگرم تحقیق در پرونده بودند تا ردی از عامل یا عاملان این جنایت هولناک بهدست آورند.
افشای راز جنایت
کارآگاهان به سرنخی دست یافتند که نشان میداد عقیل آخرین بار با یکی از بچههای محل در ارتباط بوده است. وی بازداشت شد و در تحقیقات کلید معمای این حادثه را در اختیار پلیس قرار داد. وی گفت: قاتل یکی از دوستانش به نام حسین است. وی ادامه داد: او از بچههای محلهمان است که چند روز پیش نزد من آمد و گفت من، عقیل را به قتل رساندهام. همین کافی بود تا مأموران حسین را دستگیر کنند و با تحقیق از آنها راز این جنایت فاش شد. حسین گفت: من و دوستم حامد از سال 81 تا 82 کیفقاپی میکردیم اما پول آنچنانی گیرمان نیامد، برای همین بیخیال شدیم تا اینکه سال83 مهدی را در پارک دیدیم. او پیشنهاد داد تا دوباره سرقت کنیم اما ما زیر بار نرفتیم تا اینکه روز حادثه درحالیکه مشغول صحبت با هم بودیم سوار خودروی مقتول شدیم اما هیچ کدام از ما پول همراهمان نبود تا کرایه ماشین را پرداخت کنیم. بر سر همین موضوع با جوان راننده درگیر شدیم. حامد با چاقو ضرباتی بهدست راننده زد. بعد او را به صندلی عقب بردند و من رانندگی کردم. به سمت جاجرود رفتیم و کنار تپهای ایستادیم. با بچهها دست و پایش را بستیم و بعد او را به بیرون از ماشین انتقال دادیم. من چند ضربه با چاقو به او زدم و بعد برگشتم.
پس از اعترافات حسین، حامد همدستش دستگیر شد و در بازجوییها گفت:ضربات اصلی را حسین زد و وقتی برگشت گفت چون بچهمحلهمان بود و او را میشناختم، به همین دلیل وی را به قتل رساندم تا ما را لو ندهد. در ادامه تحقیقات، مهدی هم دستگیر شد اما پس از مدتی با سپردن وثیقه آزاد شد. در ادامه متهمان در دادگاه کیفری محاکمه شدند. حسین به اتهام قتل قصاص، حامد به جرم مشارکت در آدمربایی و سرقت به 15سال زندان و شلاق، مهدی هم بهصورت غیابی به 15سال زندان محکوم شد. درحالیکه حکم قصاص متهم اصلی پرونده در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، پرونده برای اجرای مقدمات حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
مهلت یکماهه
حسین عامل اصلی این جنایت چهارشنبه گذشته پای چوبه دار رفت تا قصاص شود. درحالیکه طناب دار به دورگردنش بود پیش روی خانواده مقتول عنوان کرد که مهدی هم به مقتول ضربه زده و در مرگ وی نقش داشته است. وی از اولیای دم خواست به او مهلت یک ماهه بدهند تا مخفیگاه مهدی را به پلیس بگوید. پس از گفتن این جمله، همه نگاهها به اولیای دم بود که ببینند نظر آنها چیست. آیا ادعای متهم را میپذیرند یا نه.
در واپسین لحظات اولیای دم عنوان کردند که حاضرند به متهم مهلت یک ماهه بدهند تا مهدی را معرفی کند. سپس متهم به زندان بازگشت. از سوی دیگر پدر مقتول در این خصوص به همشهری گفت: من بهخاطر آرامش روح پدرم به قاتلش مهلت دادم و با خود گفتم اگر راست بگوید من شاید هرگز خودم را نبخشم. فعلا منتظرم تا همدست قاتل دستگیر شود و بعد در این خصوص تصمیم بگیرم. اما اگر از قصاص صرفنظر کرده و دیه بخواهم، قطعا پول آن را خرج ایتام میکنم اما فعلا منتظرم تا همدست حسین که میگوید او هم در کشتن پسرم نقش اصلی را داشته دستگیر شود تا بعد تصمیم نهایی را بگیرم.