پایان اسید پاشی های مردی با ریش های عجیب

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

پسر جوانی که با ظاهری عجیب و غریب در یک روز، به دو پسرجوان حمله اسیدی کرده و بینایی چشم یکی از آنها را گرفته بود، وقتی در محاصره مأموران گرفتار شد، به سمت آنها اسید پاشید تا از مخمصه فرار کند اما هدف شلیک گلوله قرار گرفت. بااینکه او در این حادثه جانش را از دست داد اما پیش از مرگ، انگیزه‌اش از این اسیدپاشی‌ها را افشا کرد.اما انگیزه اصلی جوان اسیدپاش چه بود؟

سه‌شنبه تلخ
روز سه‌شنبه نوزدهم دی‌ماه امسال پسری نوجوان از مدرسه‌اش که در یکی از خیابان‌های غرب تهران واقع شده بود، خارج شد و به سمت ایستگاه اتوبوس رفت. او معمولا برای رفتن به خانه سوار اتوبوس می‌شد اما آن روز تصور نمی‌کرد که حادثه‌ای تلخ در انتظارش است. زمانی که داخل ایستگاه بود، ناگهان پسری جوان که ظاهری عجیب داشت به سمتش هجوم برد و محتویات ظرفی را که در دست داشت به‌سمت پسر نوجوان پاشید. درحالی‌که او فریاد می‌کشید جوان اسیدپاش فرار کرد. دقایقی از این حادثه می‌گذشت که اورژانس رسید و پسر نوجوان را به بیمارستان منتقل کرد. از سوی دیگر مأموران پلیس تحقیقات خود را در این پرونده اسیدپاشی آغاز کردند.
 
گزارش دوم
همچنان که مأموران اداره شانزدهم آگاهی تهران زیرنظر قاضی امیرحسین علیمردان تحقیقات خود را برای شناسایی اسیدپاش فراری ادامه می‌دادند، شکایت مشابه دیگری در همان روز یعنی سه‌شنبه نوزدهم دی‌ماه پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان می‌داد آن جوان عجیب به‌صورت سریالی دست به اسیدپاشی می‌زند.
دومین شاکی هم پسری نوجوان بود که در ایستگاه اتوبوس هدف حمله قرار گرفته بود. شدت دومین اسیدپاشی بیشتر از نخستین حادثه بود. این‌بار پسر نوجوان به‌شدت از ناحیه چشم آسیب‌دیده و با وجود تلاش پزشکان، بینایی یکی از چشمانش را از دست داد.

مأموران پلیس، هدف اسیدپاشی
هر دو شاکی که پسران نوجوانی بودند می‌گفتند که جوان اسیدپاش ظاهری عجیب داشته است؛ او تمام موهایش را تراشیده و کچل بود. ریش‌های بلندی داشت که آنها را بافته بود. هردو شاکی می‌گفتند که با دیدن وی و حمله وحشیانه‌اش تصور کردند که او داعشی است. در این شرایط مأموران به‌صورت نامحسوس ایستگاه‌های بی‌آرتی را زیرنظر قرار دادند تا اینکه ظهر چهارشنبه بیستم دی‌ماه اسیدپاش را در محدوده یکی از ایستگاه‌های اتوبوس تهران دیدند. در این شرایط بود که مأموران برای دستگیری وی وارد عمل شدند اما او یک ظرف اسید در دست داشت و به‌نظر می‌رسید در جست‌و‌جوی طعمه جدید بوده. وی به محض دیدن مأموران اقدام به فرار کرد اما مدام تهدید می‌کرد که اسید را به‌سوی مأموران یا مردم می‌پاشد. عملیات تعقیب و گریز ادامه داشت تا اینکه مرد اسیدپاش، محتویات اسید را به سمت مأموران پاشید و آنها را مصدوم کرد. در شرایطی که برای شهروندان خطر وجود داشت، مأموران با رعایت قانون به کار‌گیری سلاح به‌سمت متهم تیراندازی کردند.

متهم: احساس حقارت می‌کنم
متهم از ناحیه کمر هدف تیراندازی قرار گرفت‌ و طولی نکشید که اورژانس در محل حاضر شد تا وی را برای درمان به بیمارستان منتقل کند. اما در بین راه مأمور آگاهی به تحقیق از متهم پرداخت و او درباره انگیزه‌اش گفت: من از کودکی تا الان که حدود 27سال سن دارم احساس حقارت می‌کردم. چون در دوران کودکی، خانواده و اقوامم مرا مورد تمسخر قرار می‌دادند و حالا هم مردم همین کار را می‌کنند. من همیشه عقده داشتم و دلم می‌خواست از مردم انتقام بگیرم چون هیچ‌کس مرا جدی نمی‌گرفت و اهمیتی به من نمی‌داد. وی ادامه داد: در خیابان که راه می‌رفتم همه مرا با انگشت نشان می‌دادند و تحقیرم می‌کردند؛ از تیپ و لباس‌هایم گرفته تا چهره‌ام. نمی‌دانم شاید به‌خاطر ظاهر و تیپ‌های عجیب و خاصم بود. من موهایم را می‌تراشیدم و ریش‌های بلندی داشتم. گاهی ریش هایم را می‌بافتم و همین موجب می‌شد مرا مسخره و تحقیر کنند. حتی یک‌بار رفتم ایستگاه اتوبوس و پسربچه‌ها مرا مسخره کردند. همین‌ها موجب شد تا آتش کینه در دلم شعله ور‌تر شود و به‌دنبال راهی برای انتقام از مردم بودم. به همین دلیل مقدار زیادی اسید خریده و در خانه‌ام قرار دادم. هر روز مقداری اسید در بطری می‌ریختم و به خیابان می‌رفتم تا سوژه‌ای انتخاب کنم و از مردمی که مرا تحقیر می‌کردند انتقام بگیرم.
متهم در ادامه گفت: همه فکر می‌کنند من دیوانه‌ام و جنون دارم، درست است که مدتی به‌خاطر بیماری روحی در بیمارستان بستری شدم اما دیوانه نیستم!

مکث
گزارش مرگ‌
جوان اسیدپاش انگیزه‌اش را عنوان کرد و بعد در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت اما با وجود تلاش پزشکان به‌دلیل خونریزی، جانش را از دست داد و به دستور بازپرس جنایی تهران، جسد وی به پزشکی قانونی انتقال یافت.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که وی در جنوب غرب تهران به تنهایی زندگی می‌کرده و خانه مجردی داشته است. ماموران راهی آنجا شدند، خانه؛ قدیمی و متروکه بود. داخل خانه پر بود از گالن‌های 4لیتری اسید. خانه به‌شدت به هم ریخته و نامرتب بود. سردار محمد ولی علیپور، رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر به همشهری گفت: با توجه به کشف اسید در خانه متهم، این احتمال مطرح شده که اگر شناسایی و دستگیر نمی‌شد قطعا افراد بیشتری را قربانی نقشه اسیدپاشی خود می‌کرد. در حال حاضر 2 شاکی در این پرونده هستند اما احتمال افزایش شاکیان نیز وجود دارد. سردار گودرزی افزود: بررسی‌ها نشان داد که متهم سابقه بستری در بیمارستان روحی و روانی داشته است. او تنها زندگی می‌کرده و تحقیقات برای شناسایی خانواده او و مشخص شدن ابعاد بیشتری از این پرونده ادامه دارد.