• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
یکشنبه 17 دی 1402
کد مطلب : 214823
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/MjxYB
+
-

فراموشی عجیب قاتل در زمان درگیری

جنایی
فراموشی عجیب قاتل در زمان درگیری

«پس از مصرف مشروبات الکلی دچار فراموشی شده بودم و نمی‌دانم چه شد که جان مهدی را گرفتم.» این، اعترافات پسری است که چهارشنبه شب در جریان یک درگیری دست به جنایت زد. به‌گزارش همشهری، شامگاه چهارشنبه گذشته به قاضی امیرحسین علیمردان، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که جوانی در جریان درگیری به قتل رسیده است. مقتول پسری جوان بود که در درگیری زخمی شده و هرچند برای درمان به بیمارستان انتقال یافته بود اما به‌رغم تلاش پزشکان جانش را از دست داد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که مقتول در یکی از پارک‌های تهران با قاتلش که حدود 30سال سن داشته درگیر شده است. آنطور که شاهدان می‌گفتند قاتل و مقتول هردو مست بوده‌اند و در عالم شوخی جرو بحث‌شان شده که دعوای آنها به جنایت ختم شده است. درشرایطی که تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت ادامه داشت وی به اداره پلیس رفت و خودش را معرفی کرد. متهم که در یکی ازپاساژ‌های معروف پایتخت کار می‌کند در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت به‌شدت نادم و پشیمان است. وی ادامه داد: من معمولا در مهمانی‌ها مشروبات الکلی مصرف می‌کنم اما آن روز دوستم به من زنگ زد و گفت بیا پارک تا دور هم مشروب بخوریم. من هم رفتم اما هرگز قصد درگیری و جنایت نداشتم. متهم ادامه داد: آن شب دور همی در پارک مشروبات الکلی مصرف کردیم. مقتول از آشنایان یکی از دوستانم بود و من نخستین بار بود که او را می‌دیدم. من اصلا یادم نمی‌آید که به چه دلیل درگیری میان ما شکل گرفت چون آنقدر مشروبات الکلی مصرف کرده بودم که دچار فراموشی شده بودم. مغزم اصلا کار نمی‌کرد و نمی‌دانم چه شد که با مقتول درگیر شدم. من تا جایی یادم است که دیدم او خون آلود روی زمین افتاد و مابقی از ترس‌شان فرار کردند. ظاهرا من با چاقو به مقتول ضربه زده بودم. وی درباره اینکه چرا چاقو با خودش حمل می‌کرده است، گفت: چندبار افراد زورگیر در خیابان می‌خواستند مرا خفت کنند و به همین دلیل بود که معمولا چاقو با خودم حمل می‌کردم؛ در دفاع از خودم. متهم افزود: من آن شب مقتول را به بیمارستان رساندم و تا صبح آنجا ماندم و برای نجات او دعا کردم. اما خدا صدایم را نشنید و صبح متوجه شدم که او به کما رفته و دیگر امیدی به زنده ماندش نیست. حالم بد شد و برگشتم به خانه تا از خانواده‌ام خداحافظی کنم. سپس راهی کلانتری شدم تا خودم را معرفی کنم اما خیلی پشیمانم از مصرف مشروبات، حمل چاقو و درگیری. متهم به قتل با قرار قانونی بازداشت شده و تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید