رازهای سر به مهر تا نمای آخر

فیلم معمایی (Mys‌tery Film) از اسمش پیداست معمایی دارد که باید کشف شود. اما اگر بعد از 2ساعت تماشای فیلم، معما حل نشود، یعنی سرآخر معلوم نشود دست چه‌ کسی در کار بوده یا چه‌ کسی مسئول جنایت یا اتفاق است، چه؟ اینها 3 فیلمی هستند که در آخر بدون حل معما تمام می‌شوند.

زودیاک (دیوید فینچر، 2007)

قاتلی زنجیره‌ای به نام «زودیاک» در اواخر دهه1960 و اوایل دهه1970 باعث ایجاد وحشت در میان اهالی سانفرانسیسکو می‌شود. او نامه‌هایی رمزگذاری‌ شده یا تکه‌لباس‌هایی خونی به روزنامه‌ها می‌فرستد و پلیس را بابت ناتوانایی‌اش در دستگیری خود تحقیر می‌کند. یک روزنامه‌نگار جنایی، یک پلیس و یک کارتونیست سیاسی درگیر حل این پرونده می‌شوند، اما در نهایت با وجود همه شواهدی که علیه شخصی به نام رابرت لی آلن وجود دارد، به‌طور قطع مشخص نمی‌شود که قاتل او بوده یا نه.

 3 بیلبورد، خارج از ابینگ، میزوری (مارتین مک‌‎دونا، 2018)

زنی بنام میلدرد هیز بعد از تجاوز و مرگ دلخراش دخترش سعی می‌کند از راه قانونی پرونده او را دنبال کند، اما راه به جایی نمی‌برد و با کم‌کاری پلیس مواجه می‌شود. میلدرد 3 بیلبورد اجاره می‌کند و روی آنها این 3جمله را به‌ترتیب می‌نویسد: «در حال مرگ به او تجاوز کرده» / «و هنوز دستگیر نشده؟» / «چطور ممکنه، رئیس ویلوبی؟» در آخر هم قاتل دختر پیدا نمی‌شود، اما مادرش به آرامش و صلح با جهان می‌رسد.

ماجرا (میکل آنجلو آنتونیونی، 1960)

یک فیلم روشنفکری که نه قتلی در آن رخ می‌دهد و نه اتفاق خاصی در آن می‌افتد که بشود اسمش را معما گذاشت. در ابتدای فیلم، دختری به‌ نام آنا در سفری تفریحی به جزیره‌ای گم می‌شود و هر چه ساندرو دنبالش می‌گردد، اثری از او پیدا نمی‌کند. کم‌کم گم شدن آنا به موضوعی حاشیه‌ای در فیلم تبدیل می‌شود و حتی در آخر فیلم دیگر اهمیت چندانی ندارد.