غزه قویتر از همیشه بازمیگردد
نویسنده فلسطینی آمریکایی معتقد است که با وجود هجمه گسترده نظامی، غزه قویتر از گذشته بازخواهد گشت
بهاره محبی-روزنامهنگار
حملات رژیمصهیونیستی علیه نوار غزه، دیروز(شنبه) برای هفتادوهشتمین روز متوالی ادامه پیدا کرد. شمار شهدای فلسطینی از مرز 20هزار نفر فراتر رفته و غزه گستردهترین حجم ویرانی از زمان جنگ جهانی دوم را متحمل شده است. اما رمزی بارود، روزنامهنگار آمریکایی- فلسطینی و سردبیر روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل به روزنامه همشهری میگوید: این منطقه با سابقه تاریخی که در عرصه مقاومت دارد، قویتر از گذشته بازخواهد گشت. بارود، سردبیر سابق تارنمای خبری ـ تحلیلی میدلایستآی و معاون سابق سردبیر الجزیره آنلاین، علاوه بر دهها مقاله، چندین کتاب نیز با موضوع فلسطین نوشته است. این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
بهعنوان یک فلسطینی که صدایتان در جهان شنیده میشود، استراتژی شما برای حمایت از حقوق فلسطینیها چیست؛ بهویژه در شرایط دشواری که امروز با آن روبهرو هستند.
تجربه به ما آموخته است که رسانههای شرکتی ـ یعنی رسانههای بزرگی که اغلب تحت مالکیت اَبَرشرکتهای غربی هستندـ هرگز به ما فلسطینیها کمک نخواهند کرد؛ چراکه آنها ایجاد شدهاند تا منافع مالی و سیاسی دولتهای غربی و گروههای تجاری قدرتمند را تامین کنند. بنابراین، ما در پلتفرمهای رسانهای مستقل سرمایهگذاری میکنیم یعنی پلتفرمهایی که تحت تسلط و اراده قدرتها نیستند و از جایی دستور نمیگیرند. رسانههای مستقل بهطور مستقیم با مردم عادی صحبت و آنها را تشویق میکنند که در دفاع از افراد عادی دست به مبارزه بزنند. خب، طبیعی است که ما در این راه سعی میکنیم نقطهنظراتی را ارائه کنیم که نظر آحاد مردم و گروههایی است که تلاش دارند تا سلطه سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ را به چالش بکشند.
نظر شما درباره ائتلاف بینالمللی که قرار است علیه یمن تشکیل شود، چیست؟
این نخستین ائتلافی نیست که آمریکا در خاورمیانه تشکیل داده است، اما بیتردید یکی از بیارزشترین آنهاست. خلاف ائتلافهای قبلی، آمریکا ـ بهعنوان مثال علیه عراق، سوریه و حتی داعش ـ این اعضای تأثیرگذار منطقهای را ندارد و تقریبا اغلب کشورهای عربی تأثیرگذار مانند مصر و عربستان سعودی از عضویت در آن سر باز زدهاند. به اعتقاد من، واشنگتن در مقابله با گروه انصارالله در یمن کمترین اهرم تأثیرگذاری را دارد. چنین تقابلهایی در گذشته هم تکرار شده و شکست خورده است. ما شاهد بودیم که پیشتر نیز ائتلاف عربی که متحد منطقهای واشنگتن به شمار میرود، در آخرین جنگ خود علیه انصارالله شکست خورد؛ درحالیکه این گروه از لحاظ نیروی نظامی و آمادگی نسبت به گذشته رشد هم کرده است. پس بسیار سخت است که بتوان تصور کرد ائتلافی که قرار است به رهبری آمریکا تشکیل شود بتواند این گروه را کنترل کند؛ گروهی که خود را از یک نیروی ملی که فقط در مرزهای یمن فعالیت میکرد، به یک نیروی منطقهای تبدیل کرده است که از طرف همه جدی گرفته میشود.
طنز ماجرا اینجاست که آمریکا با تبدیلکردن دریای سرخ به منطقه جنگی بهدنبال برقراری ثبات در این منطقه است. برقراری ثبات با جنگ، یک تاکتیک قدیمی اما ناموفق آمریکایی است که هیچگاه در خاورمیانه ـ آنهم در بلندمدتـ کارایی نداشته است. همانطور که در عراق و افغانستان دیدهایم، معمولا آمریکا از درگیریهای نظامی برای ایجاد ثبات یا بهاصطلاح «بازگرداندن دمکراسی» و «مبارزه با تروریسم» استفاده میکند که دقیقا نتیجه عکس دارند. به اعتقاد من، درباره یمن و ائتلافی که قرار است شکل بگیرد نیز همین نتیجه تکرار خواهد شد.
نظر شما درباره رویکرد رسانههای غربی نسبت به مسئله فلسطین چیست؟ آیا همانطور که حامیان فلسطین میگویند، رویکرد آنان جانبدارانه است؟
جریان اصلی رسانهای در غرب همیشه به پروژه اسرائیلی خود پایبند بوده و خواهد بود. اگر صدای اعتراضی هم شنیده میشود، مثلا از سوی افرادی مثل توماس فریدمن در نیویورک تایمز، اغلب هشدارهایی درباره اهداف نامشخص یا برنامههای سیاسی پس از جنگ تلآویو است که از سر نگرانی و عشق به اسرائیل گفته میشود. در واقع آنان بیشتر نگران سرنوشت اسرائیل هستند که چنین هشدارها و اعتراضهایی را بیان میکنند. بهعبارت دیگر، اکثر کسانی که به رفتار اسرائیل علیه فلسطینیان اعتراض میکنند، این کار را بهعلت عشق خود به اسرائیل و نه به فلسطینیان انجام میدهند. اما رسانههای مستقل و پیشرو همراه با رسانههای اجتماعی تأثیرگذار توانستهاند نگاه افکارعمومی غرب را به جنگ ـ بهویژه نگاه جوانان غربی را به صهیونیسم، آپارتاید اسرائیل در منطقه اشغالی و نسلکشی در غزه- تغییر دهند. ما در جنگ غزه مشاهده کردیم که رسانههای غیراصلی توانستهاند در جنگ روایتها موجبات پیروزی را برای فلسطین فراهم کنند و با این کار، اثرگذاری رسانههای اصلی و شرکتی را در شکلدهی به دیدگاه سیاسی درباره فلسطین و اسرائیل از میان ببرند.
نگاه جهان عرب به منازعه اسرائیل و فلسطین را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم کشورهای عربی همواره فلسطین و فلسطینیان را بهعنوان بخشی از ضمیر سیاسی جهان عرب دیدهاند و هیچگاه این نگاه را کنار نگذاشتهاند. حتی در دورههایی که کشورهای مختلف عربی دستخوش آشفتگیهای سیاسی و امنیتی شده، فلسطین همواره مهمترین مسئله آنان بوده است. نظرسنجیهای اخیر درباره افکارعمومی جهان عرب نیز این واقعیت را تأیید میکند. اینجا مسئله چالشبرانگیز رویکرد رژیمهای سیاسی عربی در قبال فلسطین است؛ رژیمهایی که تنها بهدنبال بقا هستند و در چارچوب خواست کشورهای غربی حرکت میکنند. وجود این رژیمها برای منافع آمریکا و کشورهای غربی کاربردی است چون همیشه در طول تاریخ بهعنوان یک سپر میان جامعه ناراضی و متمرد عرب و منافع و برنامههای غربی عمل کردهاند. اما به اعتقاد من، زمانی فرا خواهد رسید که این سپر شکسته خواهد شد و مردم جهان عرب این دیوار را فرو خواهند ریخت و آنگاه جهان عرب به سمت درستی حرکت خواهد کرد و حاکمیت ملی و استقلال سیاسی خود را بهدست خواهد آورد. پس از این مرحله خواهد بود که جهان عرب بهعنوان یکی از بزرگترین حامیان فلسطین برای آزادی آنان وارد میدان میشود.
پیشبینی شما درباره آینده غزه، سرنوشت فلسطینیانی که در آنجا زندگی میکنند و در مجموع خاورمیانه پساجنگ چیست؟
من فکر میکنم غزه، با وجود ویرانی عظیمی که در حال رخدادن است، به قویترین شکل ممکن بازخواهد گشت و مقاومت مسلح بهعنوان نیروی محرکه فلسطینیان در سراسر خاورمیانه بازمیگردد. در واقع، علم به همین مسئله باعث شده تا تلآویو و واشنگتن برای ادعای هرگونه پیروزی در غزه تردید داشته باشند. همچنین به باور من، پس از جنگ غزه خاورمیانهای کاملا جدید شکل خواهد گرفت؛ خاورمیانهای که نظم قدیمیای را که واشنگتن و متحدان غربیاش پس از جنگ جهانی دوم بر این منطقه ایجاد کردهاند، به چالش خواهد کشید.
تلاش برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عرب که هدفش تثبیت نظم فرسوده قبلی بر منطقه بود نیز به محاق رفته است. در واقع هدف از عادیسازی روابط این بود که منافع قدرتهای غربی در منطقه را در دورهای که تأثیرگذاری آمریکا در مناسبات جهانی به نفع دشمنان واشنگتن ـ یعنی چین و روسیه و قدرتهای منطقهای مانند ایران ـ در حال تغییر است، حفظ کند.
جنگ غزه پایگاه آمریکاییها در منطقه را ویران کرده است، بنابراین استراتژی غرب تلاش برای حفظ خاورمیانه خواهد بود. زمان نشان خواهد داد که این هدف محقق خواهد شد یا نه، اما یک چیز مشخص است؛ اگر جبهه مقاومت در منطقه قویتر از گذشته برخیزد، این خاورمیانه جدید میتواند میخی بر تابوت تدبیر جنگی واشنگتن در منطقه باشد.
بهعنوان یک خبرنگار فلسطینی-آمریکایی، در حرفه خود با چه چالشهایی روبهرو شدهاید؟
من حرفه خبرنگاری خود را در ۱۷سالگی در غزه آغاز کردم و اکثرا گزارشهایم در مورد اشغال اسرائیلیها و شهادت فلسطینیان در طول انتفاضه اول در سال۱۹۸۷ بود. در آن زمان هم، تمامی موانعی که امروز اسرائیل برای اطلاعرسانی پیش پای خبرنگاران فلسطینی قرار میدهد، وجود داشت؛ اذیت و آزارها، بازرسیهای پیدرپی، بازجوییهای وقت و بیوقت، هجومهای شبانه به محل زندگی. در آن زمان، سازمان اطلاعاتی اسرائیل (شینبت) بارها مرا دستگیر کرد و بهدلیل گزارشهایم از منطقه مورد بازجویی قرار گرفتم، خانوادهام تهدید شدند و همانند سایر خبرنگاران فلسطینی در غزه در آن زمان با محدودیتهای بسیار دیگری سر و کار داشتم.
امروز هم گرچه در آمریکا زندگی میکنم، اما بهعنوان یک خبرنگار فلسطینی محدودیتهای زیادی را تجربه میکنم؛ ازجمله کنار گذاشتهشدن از رسانههای اصلی، حملات سیستماتیک و توهینآمیز گروههای حامی اسرائیل، لغو غیرمنتظره برنامهها و سخنرانیها، اذیت و آزار در فرودگاهها، سانسور محتوا یا ممنوعیت کامل در رسانههای اجتماعی و موارد بسیار دیگر.