خفاش شب
علیالله سلیمی، روزنامهنگار
کتاب «خفاش شب» نوشته سیامک گلشیری، داستاننویس معاصر، اثر داستانی در ژانر جنایی- روانشناختی است که از سوی انتشارات چشمه چاپ و منتشر شده است. ماجراهای این کتاب براساس یک رویداد جنایی واقعی در دهه 70 شکل گرفته که حول محور اقدامات هولناک یک قاتل و مجموعه قتلهای زنجیرهای وی است. شخصیت اصلی این اثر، نامش غلامرضا خوشرو بود و در سال 1343متولد شده بود. از همان جوانی مشغول کارهای خلاف بود و ابتدا در سال 1361به اتهام سرقت دستگیر شد. در سال 1371، بار دیگر او را دستگیر کردند، اما اینبار به جرم سرقت اموال زنان و آزار و اذیت آنها. با اینحال، در کمال تعجب، خوشرو با فریب مأمور محافظ گریخت و تا سالها متواری بود. آنچه بعدها نام او را بر سر زبانها انداخت قتلهایی بود که در اواسط دهه70 در تهران مرتکب شد؛ او، در نقش مسافرکش، زنان را سوار میکرد، آنها را به مکانی خلوت میبرد، به آنها تجاوز میکرد و سپس آنها را به قتل میرساند. درمجموع، از 13فروردین تا 30خرداد 1376، خفاش شب 9زن را به قتل رسانده بود. کتاب خفاش شب با این خبر آغاز میشود: «غلامرضا خوشرو، معروف به خفاش شب، ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه روز چهارشنبه، بیست و دوم مردادماه 1376در محل انبار روباز ورزشگاه آزادی، واقع در سهراه دهکده المپیک به دار آویخته شد.» این کتاب تمرکز خود را بر ماجرای قتلهای زنجیرهای غلامرضا خوشرو گذاشته است. نویسنده کتاب، سیامک گلشیری، با کنکاش در این پرونده و بررسی اسناد بهجامانده از این وقایع دردناک، کوشیده تا ابعاد تازهای از شخصیت خفاش شب را به تصویر بکشد و با بهرهگیری از جذابیتهای ادبی، این کتاب را به رمانی جناییمعمایی تبدیل کند، رمانی که درونمایه روانشناختی برجستهای هم دارد و میکوشد تا ما را با درونیات شخصیتی نابهنجار آشنا کند.