به مطالعه عادت کنیم
تارا ذکایی
دانش همیشه به شکل فرمولهای بلندبالای ریاضی نیست، همیشه شبیه ظروف آزمایشگاهی شیمی نیست، همیشه شبیه لامهای موجود در آزمایشگاههای زیستشناسی هم نیست؛ دانش یعنی دانستن، حالا این دانستن میتواند در هر حوزهای باشد که به آن علاقه دارید یا به آن نیاز دارید.
بعضیها فکر میکنند اگر در تحصیلات موفق نبودهاند، اگر مدرسه برایشان یادآور چیزهای خوبی نیست و اگر از علوم و ریاضی متنفر بودهاند یعنی از دانش متنفر هستند. بعضیها بهخاطر همین احساس بدی که از دوران مدرسه با آنها مانده، دست از جستوجو و مطالعه برداشتهاند.
آنها دیگر حوصله ندارند تحقیق کنند و ببینند ماجرا از چه قرار بوده. حوصله ندارند آگاهی تازهای بهدست بیاورند و راستش درست همینجا، همین لحظهای که دست از جستوجو برمیداریم، آغاز فاجعه است. دانستن، کلید داشتن زندگی درست است؛ چه در این دنیا و چه در دنیای دیگر. ما نمیتوانیم سرمان را زیر برف فرو کنیم و بگوییم بهبه چقدر همهچیز تمیز و زیباست و سفیدی همهجا را گرفته.
آن بیرون همیشه خبرهایی در جریان است که لحظه به لحظه حال و آینده ما را تحتتأثیر خود قرار میدهد. ما نمیتوانیم ندانیم و توقع داشته باشیم خوب زندگی کنیم. نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم و بگوییم هر چه بادا باد.
زندگی امروز مثل قدیم نیست که سرعتش پایین باشد و وقت جبران بیشتری داشته باشیم. زندگی امروز با سرعت برق و باد پیش میرود و یک عدمآگاهی کوچک تبعات بزرگی بهدنبال خواهد داشت. همه ما بارها و بارها شنیدهایم که سرانه مطالعه ما ایرانیها پایین است؛ بعد، از این سرانه پایین جوک ساختهایم و حتی به این جوکها خندیدهایم. اما واقعیت این است که نه بهخاطر رفتن آبرویمان در جامعه بینالمللی که بهخاطر خودمان باید مطالعه کنیم.
باید یاد بگیریم و بفهمیم. با خودمان فکر کنیم به چه حوزههایی علاقه داریم؟ داستانهای کوتاه؟ رمانهای پلیسی؟ کتابهایی که درباره شگفتیهای دنیا حرف میزنند؟ برای هرکس حوزهای هست که مورد علاقهاش باشد؛
کافی است این حوزه را کشف کند و شروع کند به خواندن و مطالعه کردن، آن وقت است که بعد از مدتی متوجه میشود دنیایش بزرگتر شده و فرق کرده. وقتی به مطالعه عادت کنیم کمکم میتوانیم حتی به حوزههایی سرک بکشیم که مورد علاقهمان نیستند اما دانستنشان به ما در زندگی کمک میکند. این بار که برای خرید بیرون رفتیم به جای اینکه پولمان را صرف لباسهایی کنیم که میدانیم به دردمان نمیخورند و به جای اینکه کیف لوازم آرایشیمان را پر کنیم از زیباکنندههای شیمیایی که برای پوستمان و محیطزیستمان مضر هستند، برویم روبهروی دکه روزنامهفروشی بایستیم و ببینیم تازه چه خبر شده.
نگاهی به مجلهها بیندازیم و کنار آن مجله سبک زندگی که عکس فلان بازیگر را دارد، یک مجله سلامت برداریم و اخبارش را مطالعه کنیم. ببینیم برای سلامت خودمان، خانوادهمان و محیطزیستمان چه کاری از دستمان برمیآید.
برویم سری به کتابفروشیها بزنیم و سراغ کتابهایی را بگیریم که به ما دانش میدهند و کمکمان میکنند آدمهای بهتری باشیم؛ کمکمان میکنند زندگی شیرینتری را تجربه کنیم؛ به ما یاد میدهند تغییرات اطرافمان را بفهمیم و از خودمان و زندگیمان مراقبت کنیم.
این بار که صحبت از مطالعه و کسب آگاهی شد با خودمان فکر کنیم زمانی که برای مطالعهکردن یا حتی دیدن یک برنامه آموزشی میگذاریم، سرمایهگذاری است نه اتلاف. با خودمان فکر کنیم شاید با دانستن همین نکتههای به ظاهر ساده زندگیمان از اینرو به آن رو شود.