• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
یکشنبه 19 شهریور 1402
کد مطلب : 202651
+
-

شکارچیان موش‌های شهر

چند ساعتی پا به پای گروه «موش‌گیر» در خیابان‌های تهران

گزارش
شکارچیان موش‌های شهر

لیلا شریف-روزنامه‌نگار

 تمام خیابان‌های شهر را می‌شناسند، اما نه با نام کوچه‌ها و خاطره‌ای از اهالی؛ آنها با لباس‌های آبی رنگ، نگاه‌های تیزبین و پای پیاده از تمام جوی‌های شهر عبور کرده‌اند و نشانی کلونی موش‌ها را حفظ می‌کنند تا در نبرد با موش‌های شهر برنده میدان باشند. کارشان را حوالی ساعت 6صبح در میان خیابان‌های خلوت شهر شروع می‌کنند، هر روز با سطلی مملو از طعمه‌های کشنده، نزدیک به 10کیلومتر راه می‌روند و در حوالی‌ جوی‌های آب سرک می‌کشند تا طعمه‌ها را با یک قاشق پلاستیکی در مسیر رفت‌وآمد موش‌ها قرار دهند. این روزها نیز پس از شروع عملیات ضربتی مبارزه با موش‌ها، کار این اکیپ‌ها بیشتر شده و باید همچون فصل‌های دیگر سال، در یک بازه زمانی 30روزه، فرصت افزایش جمعیت را از ساکنان زیرزمینی تهران بگیرند.

یک قاشق غذا برای موش‌ها
محمد، یکی از نیروهای قدیمی اکیپ مبارزه با موش در شهرداری است و خودش را «موش‌گیر» معرفی می‌کند. او مثل یک مین‌یاب، مسئولیت پیدا کردن کلونی‌ها و محل رفت‌وآمد موش‌ها را برعهده دارد. آقای موش‌گیر چند قدمی جلوتر از بقیه همکارانش که صورتشان را از هراس طعمه‌های سمی با ماسک پوشانده و دستکش به‌دست کرده‌اند، راه می‌رود و حواسش است که هیچ حفره‌ای از چشمش پنهان نماند. از میدان شهدا تا پل محلاتی در کنار تمام سطل‌های زباله و باغچه‌های کنار جوی می‌ایستند و با یک جست سریع، خود را در میانه جوی‌های آب قرار می‌دهند و یک قاشق طعمه در درزهای جوی جاسازی می‌کنند. محمد 43سال دارد، اما چهره‌ آفتاب خورده‌ و خطوط روی دست‌هایش حکایت از گذران روزهایی سخت و دشوار دارد. او بعد از مدت‌ها بیکاری، با پیشنهاد یکی از اقوام، سراغ این کار آمد و زندگی‌اش با موش‌های تهران گره ‌خورد: «اول که وارد این کار شدم یک هفته به من آموزش دادند و تا یک‌ماه یه نفر همراهم می‌آمد تا راه و چاه رو یادم بده، بعد  دیگه بلد این کار شدم و حالا هم من باید به بقیه این کار رو یاد بدم.»

دردسر زرنگی موش‌ها
جوی‌های فاضلاب خیابان 17شهریور زیاد است و موش‌هایش فراوان؛ مخصوصا جاهایی که رستوران یا آبمیوه‌فروشی باشد و زباله‌هایش بیشتر. محمد با دست به حفره‌ای اشاره می‌کند تا یکی از نیروها طعمه‌های مکعبی‌شکل را از سطل سفید دربیاورد و در نقطه‌ای که او نشان می‌دهد، بگذارد: «بعد از سال‌ها کار کردن به شکل تجربی یه چیزایی رو یاد گرفتم؛ البته بهمون آموزش هم دادن؛ مثلا اگر چاله‌ای تو زمین ببینم که یه مقدار چرب باشه، معلوم می‌شه که موش‌ها مدام از این حفره در حال رفت‌وآمد هستن؛ غیراز این با دیدن فضله موش‌ها هم راحت می‌شه، لونه‌شون‌ رو پیدا کرد.»

مرگ‌موش‌هایی با طعم وانیل
موش‌های زرنگ از کنار جوی‌ها به سرعت ویراژ می‌دهند و در چشم‌برهم‌زدنی زیر کانال‌های سرپوشیده پنهان می‌شوند. بعضی‌هایشان آنقدر چاق و چله‌اند که دیگر شبیه موش نیستند. محمد بدون ترس یک طعمه جدید جاسازی می‌کند و از جوی می‌پرد بیرون؛ ماسک را از روی صورتش پایین می‌آورد و می‌گوید: «این موشا رو اینجوری نگاه نکن، خیلی زرنگن. اگه بفهمن که یکی‌شون به‌خاطر خوردن یه خوراکی خاص مرده، دیگه سمت اون خوراکی نمیان و به‌خاطر همین ما مجبوریم هر چند وقت یک‌بار سم‌ها و طعم‌هاشون رو عوض کنیم؛ یه بار وانیلی می‌زنیم، یه بار نارگیلی و... . این سم ضد‌انعقاد خونه و باعث مرگ موش می‌شه؛ مگه اینکه موش خیلی زبل باشه و بره سراغ خوراکی‌هایی که ویتامین k دارن.»

خطر مسمومیت در کمین موش‌گیرها
همانقدر که سم‌ها برای موش‌ها کشنده است، برای موش‌گیرها هم خطر دارد. همین است که موقع رفتن در جوی ماسک‌شان را حتما می‌زنند؛ «سختی کار ما زیاده، دیدید که ما همه ماسک زدیم و دستکش دستمون می‌کنیم. اگه یه وقت یکی حواسش نباشه و بدون دستکش به سطل سم دست بزنه، بعد با اون دستش چیزی بخوره، مسموم می‌شه و خونریزی داخلی می‌کنه. برای من چندبار به‌خاطر بی‌احتیاطی این اتفاق افتاد، اما بهمون گفتن اگه نخستین علائم مثل سردرد، گلودرد و خلط خونی پیش اومد، سریع شیر، کاهو و خیار بخورید تا رفع بشه. منم این کار رو کردم و خوب شدم. اگرم یکی دیر بفهمه و یهو ببینه خون بالا میاره، سریع می‌ره دکتر و قرص ویتامینk می‌گیره؛ اینجوری سریع مشکل حل می‌شه؛ یکی از چیزایی که یادمون دادن همین بود.» حالا دیگر تلاش برای یافتن خانه موش‌های تهران و جمع‌آوری لاشه‌های‌شان برای محمد به یک کار عادی تبدیل شده است. او شاید در گذشته از موش هراس داشته، اما دیگر چنین ترسی ندارد. فقط این وسط، نقطه ضعفش دوستان و اقوام هستند؛ اینکه بفهمند کار او طعمه‌گذاری و لاشه‌برداری موش‌ها از جوی‌های فاضلاب است.
فقط محمد نیست که دوست ندارد اطرافیانش بفهمند شغلش چیست، مرتضی هم به‌خاطر نوع کارش علاقه چندانی به توضیح دادن ندارد: «من 2ساله که به این کار مشغولم و مجبورم به‌خاطر زن و بچه‌ام از موش نترسم. به خانواده‌ام گفتم که کارم اینه و چون ما رو بیمه کردن، زنم با این کار مشکل نداره، وگرنه دلش خیلی راضی نیست. اول‌ها همه‌اش خواب موش می‌دیدم، اما الان دیگه برام عادی شده.»

روباه بیاورید تا موش‌ها را بگیرد
کار اکیپ موش‌گیری توجه بعضی از عابران را به‌خود جلب می‌کند. این وسط بعضی‌ها هم برایشان نسخه می‌پیچند؛ یکی از آنها پیرزنی است که راه کم شدن موش‌ها را فرستادن روباه در جوی می‌داند؛ «این محله خیلی موش داره و تجمع‌شون نزدیک مغازه‌های کله‌پزی بیشتره. اگه ورودی خونه‌ای از زمین فاصله داشته باشه، موش میاد توی خونه. این طرح‌های شهرداری خیلی خوبه، اما خب باید حواستون باشه که آب به این سم‌ها نخوره؛ چون شنیدم اثرش از بین می‌ره. به‌نظر من اگه روباه توی جوی‌ها ول کنن، شر این موش‌ها کم می‌شه، حالا نمی‌دونم‌ها! شاید خود این روباه هم دردسر بشه برای مردم.» با نزدیک شدن به حوالی ساعت 8صبح، خیابان‌ها شلوغ‌تر و اهالی همراه با مکثی کوتاه و چشمانی کنجکاو از کنار نیروهای اکیپ مبارزه با موش‌ها رد می‌شوند. یکی از مغازه‌دارهای این راسته با دیدن نیروها، سریع با یک قوطی در دست نزدیک می‌شود و از این اقدام تشکر می‌کند: «چند وقت پیش من و چندتا از مغازه‌دارها پول گذاشتیم و یک سم خریدیم تا شاید این موش‌ها رو بکشه.» مسئول اکیپ قوطی سم را بالا و پایین می‌کند و توضیح می‌دهد که این نوع سم دیگر روی موش‌ها اثر ندارد. مغازه‌دار که گویا پس از ناامیدی از سم خریداری شده، دست به دامن سامانه 137شده بود، توضیح می‌دهد: «وقتی دیدیم این سم اثر نداره، با 137تماس گرفتیم. امیدوارم این کارهای ضربتی، شر موش‌ها رو کم کنه.» ساعت از 9صبح گذشته است و قاتلان موش‌های شهری مسیر خود را از پل محلاتی ادامه می‌دهند و براساس نقشه از پیش تعیین شده به سمت بعثت حرکت می‌کنند تا مانع گسترش این حیوانات موذی زیر خیابان‌های شهر شوند.

بررسی نقاط آلوده براساس سامانه 137
شهروندان تهرانی از طریق تماس با سامانه 137درخواست‌های خود را به گوش نیروهای شهرداری می‌رسانند؛ موضوع مبارزه با موش‌ها نیز در میان درخواست‌های ثبت شده شهروندان جای گرفته است. عبدالله اکبریان، کارشناس حوزه کنترل جانوران شهری سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران که برای نظارت بر کار، اکیپ مبارزه با موش‌ها را همراهی می‌کند، در رابطه با شکل کار این اکیپ توضیح داد: «ما هر روز یک نقطه از شهر را که بیشترین ثبت درخواست را در 137دارد یا از سوی مناطق اعلام شده برای عملیات طعمه‌گذاری مشخص می‌کنیم. کار به این شکل است که تیم‌ها در گروه‌های چند نفره به طعمه‌گذاری می‌پردازند و پس از گذشت 24ساعت، برای عملیات جمع‌آوری لاشه‌ها و طعمه‌های باقیمانده به مناطق بازمی‌گردیم. پس از اتمام عملیات نیز منافذ عبور و مرور موش‌ها مسدود می‌شود.» رعایت نکات ایمنی و اعلام هشدارها به شهروندان بخش مهمی از فعالیت این اکیپ‌ها را تشکیل می‌دهد: «نکته مهم این است که هنگام طعمه‌گذاری با مرگ موش، در تمام مسیر بنرهای هشدار‌دهنده نصب می‌شود تا مبادا کودکان به این سم‌ها دست بزنند.» سم‌های استفاده شده از سوی سازمان حفظ نباتات معرفی می‌شوند تا نگرانی‌ در رابطه با این سموم وجود نداشته باشد. اکبریان در این رابطه می‌گوید: «این سم باید با مواد خوراکی جذاب مثل وانیل، بیکینگ پودر، کره و... مخلوط شوند تا موش‌ها به سمتش بیایند. البته درنظر داریم که به جز روش‌ طعمه‌گذاری مسموم از روش‌های بیولوژیکی هم استفاده کنیم. امیدواریم به‌تدریج با استفاده از تله‌گذاری، زنده‌گیری و استفاده از تله‌های چسبی به مبارزه با این حیوان‌های موذی برویم؛ حتی شیوه‌های عقیم‌سازی‌ موش به وسیله دارو و طعمه نیز در حال بررسی است.»

دفن لاشه موش‌ها در آرادکوه
شلوغ‌ترین فصل مبارزه با موش تابستان است؛ چراکه پس از زادوولد در فصل بهار، جمعیت این حیوانات موذی در تابستان به اوج خودش می‌رسد. در همین راستا طرح ضربتی مبارزه با موش‌ها کلید خورد. کلونی‌های موش خیابان ولیعصر نخستین نقطه‌ای بود که در دهم شهریور - روز نخست طرح ضربتی- در دستور کار قرار گرفت. به‌گفته اکبریان در آن روز نزدیک به 200لاشه موش جمع‌آوری شد: «این لاشه‌ها به سلول دفن بهداشتی مرکز دفن آرادکوه منتقل می‌شوند. این سلول محل دفن زباله‌های بیمارستانی و ‌لاشه حیوانات شهری مانند سگ و موش است.»


 

این خبر را به اشتراک بگذارید