بازپرس دوران کودکی را بازی کردم
گفت و گو با محسن قصابیان بازیگر سریال «بازپرس»
الناز عباسیان
بازیگری، علاقه و حرفه همیشگی او بوده و هست؛ خاک صحنه تئاتر را خورده و در این زمینه تحصیلات آکادمیک دارد، اما با وجود این، در انتخاب کار، سختگیر است و کمتر تن به بازی میدهد. اوج این گزیدهکاری او را در هنرنماییاش در نقش شهید تیمسار منصور ستاری در فیلم سینمایی «منصور» دیدهایم. محسن قصابیان، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون تجربه تدریس این هنر و نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی را هم در کارنامه کاری خود ثبت کرده و در تلاش است چند فیلم دلخواهش را بسازد. نکته جالب اینجاست که قصابیان گزیدهکار، این روزها از قاب تلویزیون با ۲سریال «بازپرس» و «همهگیری» به خانه بینندگان رفته و در نقش صدرای بازپرس هم خوش درخشیده است. به بهانه این هنرنماییها، سراغ او رفتیم و گفتوگویی کوتاه انجام دادیم.
این شبها شاهد هنرنمایی شما در 2 سریال هستیم. از این دو نقش متفاوت برایمان بگویید.
سال پیش قرار بود سریالی با احمد معظمی برای شبکه نمایش خانگی کار کنیم که انجام آن به بعد موکول شد. اما آشنایی من و احمد منجر به حضور و بازی در سریال «قصه ابراهیم» از مجموعه «مسافران شهر» شد؛ سریالی که ماه رمضان از شبکه 5 پخش شد؛ به همین دلیل زمانی که برای بازی در سریال «بازپرس» دعوت شدم، آشنایی من و احمد، تصمیم و روند حضور در کار را تسریع کرد. سیناپس سریال نوشته حسین ترابنژاد را خواندیم و خیلی زود به نتیجه رسیدیم. با احمد معظمی در قصه ابراهیم، همکاری خوبی داشتم و میدانستم با هم میتوانیم بیش از آنچه نوشته شده به شخصیت بازپرس اضافه کنیم. گفتوگو با حسین ترابنژاد هم بسیار مؤثر بود؛ چه در تفهیم نقش و چه در سکانسها و ظرایفی که برای عمق بخشیدن به شخصیت صدرا بهتدریج اضافه شد. قرار بود تصویربرداری مهرماه شروع شود. اما همان زمان من با فیلم «چهل و هشت ساعت» قرارداد داشتم؛ بنابراین برنامهریز تلاش کرد بهگونهای کار را پیش ببرد که من با تأخیر به مجموعه اضافه شوم. همین اتفاق هم افتاد. سریال «همهگیری» هم دوران اوج کرونا و پیک پنجم به بعد را روایت میکند و به بحران کرونا و تلاش شبانهروزی کادر درمان و نیروهای جهادی برای مقابله با این بیماری میپردازد.
نقش صدرا بهعنوان بازپرس چه چالشی برای شما ایجاد کرد؟
چالش بزرگ من توان ارائه شخصیتی متفاوت از نقشهای قبلی بود. فیلم «منصور» و نقش تیمسار ستاری، سریال «موج اول»، «همهگیری» و شخصیت نادر «قصه ابراهیم» را کار کرده بودم و حالا درگیر شخصیت مرتضی در فیلم «چهل و هشت ساعت» بودم؛ شخصیتهایی که در برخی موارد شباهتهای بسیاری با هم داشتند و همین امر، کار مرا سختتر میکرد. نکته دوم فرصت کم برای پرداخت نقش بود. تست گریم را با جوان کردن صدرا شروع کردیم و بعد در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بدون مو و با کمی سفیدی ریش صدرا را پیدا کنیم. پیشنهاد احمد بود و پرداخت کوهزادی و درنهایت کمکم صدرا متولد شد.
برای بازی در این نقش، دنبال الگو گرفتن از کاراکتر بازپرسهای ستاره سینمای جهان بودید؟
بچه که بودم یک سریال خارجی پخش میشد که شخصیت اصلی یک کارآگاه بود. اسم سریال یادم نیست. اما از کارآگاه سریال خیلی خوشم میآمد. مثل باقی کارآگاهها نبود بعضی جاها حتی شبیه کارتنخوابها میشد. همیشه گوشه ذهنم بود اگر توانستم روزی کارآگاه متفاوتی باشم، شق و رق نباشم. شاید کمی به مقصودم رسیده باشم. نمیدانم.
شما تحصیلات آکادمیک در حوزه تئاتر و سینما دارید، مدرس هستید و شغل اصلیتان کارگردانی بود. حضور در عرصه بازیگری، شما را از فعالیتهای دیگر هنری دور نکرده است؟
گاهی به سرم میزند مدتی بازیگری را رها کنم. دقیقا به همین دلیل که نمیخواهم تکراری باشم. اما هجده ساله بودم که برای بازیگری به دانشکده آمدم و بعد نوشتن، کارگردانی، تهیهکنندگی، تدریس و باقی موارد سر راهم قرار گرفت. به زعم خودم همیشه برای انتخاب نقش سختگیر بودهام. دلیل کمکاریام هم همیشه همین بوده است. اما حالا نمیدانم. امیدوارم آنچه در این چند سال اخیر انجام دادهام، خلاقانه و متفاوت باشد.