• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
چهار شنبه 24 خرداد 1402
کد مطلب : 194513
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/y8MDE
+
-

بررسی روانشناختی انیمیشن‌های موفق ایرانی

پسر دلفینی چطور محبوب شد؟

گزارش
پسر دلفینی چطور محبوب شد؟

مونا افشار-کارشناس روانشناسی

انیمیشن ابزار قدرتمندی است که ما را به جهان‌های متفاوتی می‌برد، تخیل‌مان را مشتعل می‌سازد و عواطف مختلفی را در ما برمی‌انگیزد. انیمیشن از همان روزهای نخستی که به خانواده تصاویر متحرک پا گذاشت، توانایی جلب نظر تماشاگران و ایجاد واکنش‌های عاطفی قدرتمند در آنها را داشت. در 2 دهه گذشته انیمیشن‌های بلند ایرانی نیز به‌دنبال به‌دست آوردن مخاطبان وسیع‌تر و اثرگذاری بر آنها بوده‌اند. در این مطلب، جنبه‌های مثبت روانشناختی انیمیشن‌های ایرانی را که عواطف و رفتارهای مخاطبان‌شان را متاثر می‌کنند، فهرست‌وار بررسی کرده‌ایم.

واکنش عاطفی به قصه
یکی از مهم‌ترین اثرات انیمیشن‌های موفق واکنش عاطفی نیرومندی است که در تماشاگران پدید می‌آورند. عواطفی همچون خوشی، غم، ترس، هیجان و... از طریق انیمیشن‌ها در ما بیدار می‌شود و ما را به اعماق وجودمان هدایت می‌کند. اما این اتفاق چطور می‌افتد؟ انیمیشن نوعی قصه‌گویی است و قصه‌ها بخش مهمی از تجربه بشری هستند. انسان‌ها از نخستین روزهای تاریخ بشری برای معنا بخشیدن به جهان اطراف‌شان از قصه بهره‌برده‌اند. انیمیشن‌ها با استفاده از عناصر بصری و صوتی قصه‌ها را غنی می‌کنند و تجربه‌ای عمیق می‌آفرینند. انیمیشن‌های موفق ایرانی مثل «پسر دلفینی» یا «فیلشاه» هم با تعریف قصه‌ای جذاب مخاطب را سرگرم می‌کنند.

نوستالژی و پیوند عاطفی
نوستالژی عامل مهم دیگری در اثرگذاری انیمیشن است. بخشی از تجربه کودکی، تماشای انیمیشن است که خاطره آنها در دل و ذهن تماشاگران‌ باقی می‌ماند. بزرگسالان وقتی به تماشای انیمیشن می‌نشینند، جریانی از عواطف و خاطرات را تجربه می‌کنند که بسیار برای‌شان خوشایند است. این تجربه از طرق مختلف بر رفتارها و واکنش‌های تماشاگران اثر می‌گذارد و برای مثال می‌تواند آنها را به ارتباط برقرار کردن با افرادی که تجربه‌ای شبیه به آنها دارند سوق دهد. انیمیشن‌های موفق ایرانی هم از عامل نوستالژی برای جلب مخاطب استفاده می‌کنند. انیمیشنی مثل «پسر دلفینی» یادآور انیمیشن‌های مشهوری است که داستان‌شان در زیرآب می‌گذرد و 20سال پیش ساخته شده بودند.

نظریه یادگیری اجتماعی و تقلید
مطابق نظریه یادگیری اجتماعی، ما با دیدن و تقلید از دیگران قادر به یادگیری هستیم. از همین رو، انیمیشن به‌عنوان رسانه‌ای قدرتمند می‌تواند برای آموزش و یادگیری به‌کار گرفته شود؛ مخصوصا کودکان مهارت‌ها و ارزش‌های مهم اجتماعی را از قصه‌ها و داستان‌های انیمیشن کسب می‌کنند. «پسر دلفینی» نمونه خوبی در آموزش برخی مهارت‌ها به کودکان به شمار می‌رود. دست از تلاش نکشیدن، مهربانی با افرادی که متفاوت از ما هستند و کمک به دیگران ازجمله مواردی است که در این انیمیشن بر آنها تأکید می‌شود. اصل روانشناسی «ناهماهنگی شناختی» (Cognitive dissonance) که تضاد و ناسازگاری بین باورهای شخص و واقعیت را مطرح می‌کند، در انیمیشن‌ها کاربرد زیادی دارد. انیمیشن‌ها باورها و اعتقادات ما را به چالش می‌کشند و باعث رشد و ترقی اشخاص می‌شوند. مثلا ممکن است بچه‌ای با دیدن انیمیشن «تهران 1500» تصورش از دنیای آینده تغییر کند و در باورهایش تغییری ایجاد شود.

عناصر بصری و تئوری دریافت
انیمیشن‌ها از طریق عناصر بصری معنا را منتقل می‌کنند و بر احساسات ما اثر می‌گذارند. شکل و طراحی شخصیت‌ها تا طیف رنگی به‌‌کاررفته در انیمیشن بر درک و تأثیر این محصولات مؤثرند. مثلا شخصیت‌هایی با اجزای صورت اغراق‌شده یا بدن‌های بسیار بزرگ راحت‌تر در خاطر می‌مانند و با تماشاگر ارتباط برقرار می‌کنند. همچنین استفاده از رنگ در ایجاد حال‌وهوا و احساسات بسیار کاربرد دارد. رنگ‌های روشن حس خوشی و خوشبختی و هیجان را القا می‌کنند و رنگ‌های تیره برای ایجاد احساس غم و جدیت به‌کار می‌روند. انیمیشن «پسر دلفینی» با رنگ‌های روشن و گرمش انیمیشنی شاد و سرزنده محسوب می‌شود و انیمیشن «آخرین داستان» که رنگ‌های تیره آن بیشتر است، انیمیشنی جدی به‌نظر می‌رسد.

نحوه رفتار با مشکلات
انیمیشن‌ها منبع خوبی برای ارائه الگوی مناسب در رفتار با مشکلات و مسائل مختلف هستند. انیمیشن خوب می‌تواند به نوجوانان در‌گذار از دوره نوجوانی کمک کند و آنها را در شناخت مسائلی که باعث سردرگمی و حتی اضطراب‎شان می‌شود یاری دهد. حتی بزرگسالان نیز با دیدن انیمیشن‌ها درک بهتری از تجارب عاطفی خود به‌دست می‌آورند و ممکن است در رفتارشان با دیگران تجدید نظر کنند. مثلا «پسر دلفینی» به مخاطب خود نشان می‌دهد افرادی که در خارج از خانواده بزرگ شده‌اند، می‌توانند دارای صفات اخلاقی پسندیده باشند و خانواده تنها ملاک ارزشمندی افراد نیست.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید