پافشاری بر ایدههای درست و صبرکردن برای از راه رسیدن شبهای بزرگ؛ این خلاصه دوران طلایی گواردیولا در سیتی است
سر پپ
«دیگر حرف نزنید. بهتر است بروید و بخوابید!»؛ منتقدان پپ گواردیولا بعد از قهرمانی این مربی در اروپا، با این جملات تند و تیز تیری آنری روبهرو شدند. تیری که خودش زمانی لذت بردن 3گانه در کنار مرد اسپانیایی را چشیده بود، دیگر دوست نداشت چیز بیشتری در انتقاد از او بشنود. البته که انتظارها از پپ، همیشه به شکل قابل توجهی بالاست. شاید همین حالا هم بعضیها منتظر باشند تا نخستین سرمربی تاریخ فوتبال با 2قهرمانی 3گانه در 2باشگاه مختلف، سومین 3گانهاش را هم بهدست بیاورد اما آنچه پپ در دنیای فوتبال انجام داده، بزرگتر از آن است که تنها با اعداد و ارقام توصیف شود. مرد احساساتی فینال شنبهشب، مربیگری را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرده است. او را بیشتر از یک مربی، باید شبیه یک هنرمند دید؛ یک نقاش، یک مجسمهساز، شاید هم یک موزیسین قهار. شباهت همه آنها در چیست؟ در توجه به جزئیات، در آمیختن احساسات و اشتیاق برای خلق یک اثر تازه؛ آنچه از پپ دیدهایم و باز هم خواهیم دید. این روزگار اوست و ما تماشاگرش هستیم.
میگویند آدمها را باید از واکنششان به ایستادن پشت درهای بسته شناخت. پپ همان کسی است که بین 2قهرمانیاش در اروپا با بارسا، آن شکست تلخ مقابل اینتر نهفته بود؛ شکستی که خیلی زود با جشن قهرمانی بعدی شسته شد. گواردیولا همان کسی بود که چندبار با بایرن، به مراحل نهایی این جام نزدیک شد اما همه از او، فقط «قهرمانی» میخواستند. مرد اسپانیایی 2سال قبل با سیتی، در فینال اروپا شکست خورد. آن شب جملات تردیدآمیز زیادی در مورد پپ در اطراف ورزشگاه به پرواز درمیآمدند اما او مطمئن بود که برمیگردد. مطمئن بود که این بار دیگر حتی مصدومیت مهمترین بازیکن یا افت بهترین گلزن تیم، ناامیدش نخواهد کرد. او تیمی برای بردن ساخته بود؛ تیمی که از کوچکترین منافذ ممکن، اکسیژن قهرمانی را به درون ریههایش میفرستاد.
پپ مربی منحصربهفردی است. این را میشود از جنس رابطهاش با ستارههای تیم فهمید. در همین سیتی، فوقستارهای وجود داشت که مقابل دوربینها سر گواردیولا فریاد کشید و بلندترین «خفهشو» ممکن را برای او بهکار برد اما جای ثابتش را در ترکیب سیتی از دست نداد. واکنش گواردیولا هم در نوع خودش حیرتانگیز بود:«نمیدانید در تمرینها چه چیزهایی به هم میگوییم!». پپ برای سیتی آنقدر مهم است که جک گریلیش حتی قبل از اعضای خانواده، خودش را برای قدردانی به این مربی میرساند:«اگر بهخاطر تو نبود، من هرگز اینجا نبودم مربی!». جک گریلیش، همان بازیکنی است که پپ را برای خریدش به تمسخر میگرفتند.
پافشاری بر ایدههای درست و صبر کردن برای از راه رسیدن شبهای بزرگ؛ این خلاصه دوران طلایی پپ گواردیولا در منچسترسیتی است. او که سختترین لیگ فوتبال باشگاهی در دنیا را تک قطبی کرد و حالا یک قهرمان جدید برای فهرست همه قهرمانهای تاریخ لیگ قهرمانان ساخت، همین چند روز قبل به خبرنگاری که به جای «سر التون جان» از اسم «التون جان» در کنفرانس خبری استفاده کرده بود، تذکر داد. شاید بعد از این قهرمانی، وقتش رسیده که او را هم با یک نام جدید صدا بزنیم؛ سر پپ گواردیولا!