برج معاذ؛ قلعهای افسانهای
این شهر با مساحت 5هزار مترمربع در فهرج، از دیدنیهای کرمان است
اگر اهل هیجان و آدرنالین باشید در میان باغ درختان کهور، وسط کویر میتوانید از بالای تپههای شن با یک زاویه نیمه عمودی داخل خودروی آفرودی به پایین سقوط کنید. در اطراف روستای معاذ نزدیک فهرج، شنزاری وجود دارد که درختان کهور، آن را نقاشی کردهاند. به کهور «درخت زندگی» هم میگویند که در خشکترین بیابانها هم میتواند زنده بماند. ریشههایش را به سمت عمیقترین سفرههای آب زیرزمینی میفرستد و خود سایهبانی میشود برای ساربانهای خسته از گرمای سوزان کویر. درست در کنار باغهای افسانهای کهور، قلعهای وجود دارد که میگویند روزگاری شهری ساسانی و پر رونق بوده که اکنون خرابهای است پر از خاطره. دور تا دور قلعه اتاقهایی قرار دارد که محل زندگی اهالی شهر بوده و درست روبهروی ورودی اصلی، خانهای اعیاننشین و دوطبقه با حجرههایی تو در تو ساخته شده که تصویر مقابلش به کل شهر مشرف است. در اتاقی که ما ایستادهایم، هر 2 طرفش، پُر است از پنجره، طاقچه و یک اجاق زیبا در دیوار روبهرو. کمی در قلعه چرخیدیم. داستانها و ماجراهای زیادی دارد از میدان وسط قلعه که محل مجازات بوده تا بیبی گلپر، زن پارسا و نیکوکاری که در گذشته در برج معاذ زندگی میکرده است. در مناطق کویری هنگام ظهر حتی باد لوار هم به استراحت میرود؛ آنقدر آفتاب سوزان است که چشمها سیاهی میرود. باید نزدیک غروب در خنکای رودخانه خشکشده به جستوجوی معبدی میرفتیم که یکی از اهالی روستا پیدایش کرده بود.