• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 25 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 191908
+
-

کتاب جزیره

آلیستر مک‌لاود

حتی هنوز هم مواقعی هست که ساعت 4 صبح با این ترس شدید بیدار می‌شوم که خواب مانده‌ام؛ مواقعی که خیال می‌کنم پدرم در اتاق پایین پله‌های فرورفته در تاریکی منتظرم است یا مردهایی که به ساحل می‌روند به پنجره‌ام سنگ‌ریزه پرتاب می‌کنند و توی دست‌هایشان، ‌ها می‌کنند و بی‌صبرانه پاهایشان را گرومپ گرومپ روی زمین سفت یخ‌زده می‌کوبند. مواقعی هست که من، بیرون‌ آمده ‌ونیامده از تخت، کورمال کورمال دنبال جورابم و من‌من‌کنان دنبال کلمات می‌گردم و بعد متوجه می‌شوم که به طرز مسخره‌ای تنها هستم که هیچ‌کس پای پله‌ها منتظرم نیست و هیچ قایقی بی‌تاب کنار اسکله در آب‌ها شناور نیست.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید