مسعود کیمیایی
رضا معروفی: هی پسر. چار تا چایی. پنج تا تخممرغ میندازی تو کره... محلی. زردهشو به هم نزنیا. میخوام وقتی میخورم، ببینم. رؤیت کنم. زردهشو که به هم میزنن و جنجال تو تابه راهمیندازن و جنگ بین زرده و سفیده و کره و نمک و دو پر گوجهفرنگی مغلوبه میشه، میذاره جلوت، جیگر میخواد... جیگر میخواد بگه این محلی نیست!
حکم
در همینه زمینه :