مریم ساحلی
بهار برایمان همیشه از آغاز نشان داشته است. شروع یک سال جدید که میتواند روشنای مسیری نو باشد و ما را به سمت بهترشدن سوق دهد.
کسی نیست که نداند، فروردین همیشه آن نقش خیالانگیزی است که بر تارک تقویمهایمان میدرخشد و نویدبخش شروعی دیگر است، واقعیت اما این است که اردیبهشت با همه زیباییاش از آن شوری که فروردین ارزانی روزگار میسازد، بیبهره است. اردیبهشت با همه سبزناکی و عطری که آدمی را مفتون خویش میسازد، وقتی به نیمه میرسد، از در سرازیری قرار گرفتن بهار خبر میدهد. راستی همه آن شوری که سالهاست، بهارانمان با آن آغاز میشود، اینک کجاست؟
چهبسا که آخرین روزهای هر سالمان با تصمیمهای نو همراه بوده است. کم نبودهاند جملاتی که در دفتر ذهنمان نوشتهایم و نشستهایم به نصیحتکردن خویش که در سال جدید در فلان مسیر قدم برمیداریم یا فلان صفت ناپسند را از خود دورمیکنیم. شاید گفته باشیم در سال جدید هر روز این تعداد صفحه کتاب میخوانیم، هرهفته از یک فامیل یا آشنای قدیمی سراغ میگیریم یا برای حفظ سلامت جسم و روان خویش تلاش میکنیم. ما شاید در افکارمان به نشاندن گللبخند بر چهره دیگران فکر کرده باشیم یا به تماشای طلوع در پیادهرویهای صبحگاهی. و اما حالا که بهار به نیمه رسیده، خوب است بنشینیم بهحساب و کتاب همه آن تصمیمهایی که عمری است در واپسین روزهای هر زمستان در ذهنمان جان میگیرند و بعد بهمرور از یادمان میروند. حالا که بهار به نیمه رسیده است، بدنیست راهی دنیای فکر و خیالات همین یکونیمماه پیش خود شویم و یکبار دیگر به شوری که از خواب برخاستن خاک در ما آفریده بود، بیندیشیم و چراغی بیفروزیم که از امید نشان داشته باشد: امید به نیکو ساختن جان و جهان خویش.
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1402
کد مطلب :
190899
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/wjnNz
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved