مخمل سبز ایران خشکید
خشکسالی مداوم در استان گلستان، یکی از مهمترین چشماندازهای طبیعی و گردشگری ایران را هم خشکاند
زهرا رفیعی-روزنامهنگار
مخمل سبزی که تا اواخر اردیبهشت روی مراتع مشرف به زیارتگاه خالدنبی مینشست امسال زودتر از همیشه به صحرا تبدیل شده است. ترکمنصحرا خشکتر از همیشه شده است. 10 سالی است این سرزمین ترسالی به خود ندیده و هر چه تجربه کرده خشکسالیهای پیدرپی بوده است. باران هم که ببارد مانند سال 97 بارش یک سال طی 2 روز سیل میشود و ویرانی به بار میآورد. تغییر اقلیم، پدیدههای جوی را در خسارتبارترین شکل ممکن بروز میدهد. خشکسالی بهعنوان یک بحران ملی، چند سالی است حوضههای آبریز کشور را تحتتأثیر قرار داده است.
خشکسالی مداوم بدون مدیریت منابع آبی موجود، در نهایت منجر به مهاجرت ساکنان به استانهای مجاور، بروز پدیده ریزگرد، کوچ و یا تلف شدن حیات وحش و از بین رفتن گونههای گیاهی میشود. عدممدیریت صحیح منابع آبی در چنین شرایطی آنجا بیشتر خود را نشان میدهد که بدانیم در حاشیه اکثر رودهای حوضههای آبریز، کشاورزان اقدام به کشت برنج که محصولی آببر است میکنند. چشمانداز خشکی که گردشگران فصل بهار خالدنبی در مراوهتپه گلستان را نگران کرده و باعث شده عکسهایی از خشکیدگی آنجا منتشر کنند که تا سالها بعد اهالی این منطقه را همراهی خواهد کرد.
3درجه گرمتراز گذشته
بررسیهای توزیع بارش از سوی سازمان هواشناسی نشان میدهد که در فروردینماه امسال 25استان کشور با بیهنجاری منفی بارش، نسبت به بلندمدت مواجه بودهاند و بارش کل کشور نیز 9.4میلیمتر کمتر از مدت مشابه در بلندمدت بوده است. همچنین در فروردینماه سالجاری در21استان کشور دمای متوسط بیشتر از نرمال و در کل کشور میانگین دما نسبت به بلندمدت دوره مشابه 3درجه سلسیوس بیشتر بود.
شاخص SPEI (شاخص استاندارد برای بیان بارش) فروردین 1402 خبر از وجود شرایط خشکسالی در بیشتر مناطق حاشیه دریای خزر، شمال شرق و جنوب کشور میدهد. میانگین 120ماهه این شاخص بیانگر وجود شرایط خشکی با شدتهای متفاوت در غالب حوضههای آبریز کشور خصوصاً غرب، جنوب غرب و جنوب است. وضعیت سدها نیز نشاندهنده تداوم خشکسالی در شمال شرق کشور است. بررسیهای مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی نشان میدهد در 10سال گذشته هیچ شهری از استان گلستان هیچ تجربهای از ترسالی نداشته و 0.27درصد از این 10 سال بارندگی بهصورت نرمال بوده است و 55.50 و 40.66درصد خشکسالی «شدید» و «بسیار شدید» تجربه کردهاند. طبیعی است که وضعیت سدهای آن نیز چندان مناسب نباشد. البته اکثر سدهای کشور وضعیت مناسبی ندارند، بهطوری که با وجود 31میلیارد و 600میلیون مترمکعب ذخیره آب در مخازن سدهای کشور، اکنون 64درصد ظرفیت مخازن سدها پر و 36درصد این ظرفیت خالی است.
حال گلستان، آینده گیلان و مازندران است
محمد درویش، فعال محیطزیست، گفت: فاجعه اصرار بر اقتصاد آبمحور حتی زودتر از آنچه انتظارش میرفت، دارد پتکهای کوبنده و سهمگین خود را نشان میدهد. اگر عالیترین اتاقهای فکر و مراجع تصمیمگیری هرچه سریعتر بر مبنای واقعیتهای انکارناشدنی موجود، در سیاستهای آبمحورانه اقتصادی کشور تجدیدنظر نکرده و با شهامت مملکت را مهیای یک جراحی دردناک نکنند، فردا بسیار دیر خواهد بود. چهکسی فکر میکرد در دشت آبیبیگلو در دامنههای سبلان یا در سربندان دماوند و یا کوهرنگ و دامنههای الوند و کرکس آثار تراز منفی و فرونشست زمین و کمبود آب شرب نمایان شود؟ تأکید میکنم که آنچه امروز در سیمای خشک و برزخی خالدنبی در شرق گلستان میبینیم، ممکن است از رگ گردن به ما در مازندران، گیلان و ارسباران نزدیکتر باشد، چه رسد به ارومیه، زنجان، تهران، اصفهان و ... . تازهترین یافتههای آماری که شرکت مدیریت منابع آب منتشر کرده نشان میدهد که میزان ریزشهای آسمانی استان گلستان در سال آبی جاری- اول مهر 1401 تا 8 اردیبهشت 1402- نسبت به میانگین درازمدت 40درصد و نسبت به سال پیش 33درصد کاهش یافته است. وخامت شرایط در شرق استان بدتر است. تصویر آنچه عددهای اقلیمی ارائه میدهند را میتوان در سیمای این روزهای گورستان و مراتع خالدنبی تماشا کرد. آنچه دیروز در گرگان و امروز در خالدنبی رخ داده میتواند در تمامی کرانه باریک شمال رخ دهد. بهویژه اگر بدانیم، علاوه بر خطر تغییر اقلیم و جهانگرمایی که اجتنابناپذیر است، روسیه هم برنامههای بلندپروازانهای برای ساخت صدها سد بزرگ مخزنی روی ولگا، مهمترین منبع تامینکننده حقابه کاسپین دارد. شگفتا کشوری که خود در شمار قربانیان اصلی جهانگرمایی است، هفتمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانهای است؛ یعنی با تشدید اقتصادی آبمحور، شمارش معکوس برای فروپاشی ایران را شتاب میبخشیم. خاورمیانه و شمال آفریقا دارای بیشترین تنشهای آبی در جهان هستند و پیشبینی میشود 44کشور این منطقه ازجمله ایران تا 2040با تنش آبی شدید مواجه شوند. دمای کشور طی 50 سال گذشته در هر دهه 0.4درجه سانتیگراد افزایش یافته و در هر سال 4.8میلیمتر بر میزان تبخیر افزوده شده است. هر نوع بارگذاری بیشتر و اصرار بر اقتصاد آبمحور میتواند بر ابعاد فاجعه در ایران بیفزاید.