علیالله سلیمی- روزنامهنگار
روایت زوایای پیدا و پنهان تاریخ معاصر کشورمان تا حدود زیادی وامدار خاطرات شفاهی افرادی است که به نوعی در وقایع تاریخی سالهای اخیر نقش داشته و در مواردی هم بر روند تحولات تأثیرگذار بودهاند. یکی از این افراد، گوهرالشریعه دستغیب از مبارزان انقلابی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و فعالان سیاسی و نماینده مردم تهران در دورههای اول، دوم و سوم مجلس شورای اسلامی است که خاطراتش در قالب کتاب «گوهر صبر» به قلم طیبه پازوکی از سوی انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است. این کتاب در بخش مستندنگاری سیزدهمین جایزه ادبی جلال آلاحمد بهعنوان اثر برگزیده انتخاب شد و در میان مخاطبان هم با استقبال مواجه شده است. در ادامه این کتاب مروری بر سبک زندگی گوهرالشریعه دستغیب کتاب داریم.
طیبه پازوکی کتاب گوهر صبر را در 8 فصل و 3 پیوست؛ روایتهای تکمیلی، زندگینامهها و گاهشمار تنظیم کرده که در فصل اول به موضوع خانواده، تحصیل و ازدواج راوی میپردازد. این فصل از «نیا و خانواده پدری راوی» شروع و به زمان فوت پدر گوهرالشریعه دستغیب ختم میشود. فصل دوم کتاب روایت زندگی راوی در آبادان بین سالهای 1335تا 1345است که با توصیف زیباییهای آبادان در آن ایام با عنوان«آبادان شهری زیبا» شروع میشود و با عزیمت راوی به تهران به پایان میرسد. فصل سوم کتاب درباره کار و تحصیل گوهرالشریعه دستغیب است که او از زمان سکونت در محله آبسردار تعریف میکند تا میرسد به شرکت در نخستین دوره کارشناسی برای خانمها در دانشکده الهیات. راوی درخصوص این مقطع از خاطراتش میگوید: «در آن سالها بعضی از ا فراد مبارز برای مبارزه علیه رژیم، بهکار فرهنگی اعتقاد داشتند. آقای مطهری یکی از افراد فعال در این زمینه بود. برداشت شخصی ما این بود که ایشان بهکار علمی و تربیتی اهمیت زیادی میدهد. بهنظر میرسد که یکی از اقدامات خوب و مهم آقای مطهری فراهمکردن زمینه برای پذیرش دانشجویان خانم در دوره کارشناسی در دانشکده الهیات بود. آزمون نخستین دوره پذیرش در شهریور 1352برگزار شد.»
«مدرسه رفاه» عنوان فصل چهارم کتاب گوهر صبر است که مطالب این بخش با بیان خاطرات گوهرالشریعه دستغیب از همکاری با مدرسه رفاه شروع و به زمان مدیریتهایی وی به دبیرستان دکتر میرزاده ختم میشود. راوی همچنین در فصل پنجم، ابتدا به دستگیریهای ابتدای دهه50 اشاره میکند و میگوید: سال 1350ملت ما سال سختی را گذراند. یک دفعه تغییری ناگهانی در جامعه پیدا شد و بگیر و ببندها شدت گرفت. بهانه حکومت، فعالیت زیرزمینی اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که قصد داشتند مبارزه مسلحانه را علیه رژیم شروع کنند. خیلی از دستگیرشدگان با معلمهای مدرسه رفاه، نسبت نزدیک داشتند. محمد حنیفنژاد(همسر پوران بازرگان)، علی میهندوست (همسر زهرا عاملی)، لطفالله میثمی (همسر حوری بازرگان) و منصور بازرگان (همسر فاطمه امینی و برادر پوران و حوری بازرگان) جزو این گروه بودند. این فصل با خاطرات گوهرالشریعه دستغیب از موضوع زنان و تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین خلق به پایان میرسد. خاطرات فصل ششم به موضوع «ر نج و صبوری» اختصاص یافته که با نقل خاطراتی از دستگیری برادر شوهر راوی شروع و به موضوع بروز اختلافات ایدئولوژیک در زندان قصر ختم میشود. «تنگتر شدن حلقه دستگیریها» موضوع فصل هفتم کتاب است که در ابتدای آن راوی به دستگیری دخترش زهرا میپردازد و نقل خاطرات «بازنشستگی اجباری آقای اسدی» (شوهر راوی) پایانبخش این فصل است. برای فصل هشتم و پایانی کتاب، عنوان «دو سال آخر» انتخاب شده که در ابتدای آن راوی به 2 مرگ مشکوک اشاره میکند و میگوید: سال 1356در حالی آغاز شد که به ظاهر در جامعه سکوت و آرامش حکمفرما بود اما بهتدریج سلسله اتفاقاتی به وقوع پیوست که بهدلیل تنوع و گستردگیاش در سراسر کشور، مردم را به شور و حرکت واداشت و آنها را به صحنه کشاند.
کتاب گوهر صبر از 3 پیوست برخوردار است که در پیوست اول با عنوان«روایتهای تکمیلی» دستگیری عبدالرحیم اسدی لاری و دستگیری زهرا اسدی لاری بیان میشود. پیوست دوم با عنوان «زندگینامهها» به مرور زندگی 9زن مرتبط با موضوع کتاب؛ سرور آلادپوش، رفعت افراز، محبوبه افراز، فاطمه امینی، پوراندخت(پوران) بازرگان، هایده(حوریه) بازرگان، منیژه بوستان، زهرا عاملی و محبوبه متحدین میپردازد و پیوست سوم، گاهشمار است. از ویژگیهای خاطرات گوهرالشریعه دستغیب این است که هم برای مخاطب عام خواندنی است و هم برای مخاطب خاص؛ چون از یک سو خاطرات، جنس زنانه دارد و با رنگ و روح عاطفی توأم است و از سوی دیگر ناگفتههای مهمی از تاریخ انقلاب را بیان میکند و خواننده بامطالعه آن، اطلاعات تاریخی خوبی بهدست میآورد. طیبه پازوکی در بخشی از مقدمه کتاب به سختی کار و نیز پررنگبودن حس زنانه در خاطرات گوهرالشریعه دستغیب اشاره کرده و مورد دوم، حس زنانه را از ویژگیهای لذتبخش اثر یاد کرده است. مصاحبه با خانم دستغیب به سبب اینکه از وقوع حوادث و دوران انقلاب زمان زیادی میگذشت، سخت و از
آن رو که خاطراتش جنس زنانه داشت، برایم لذتبخش بود، بهویژه آنکه وی در بیان خاطرات صادق و بیتکلف بود.
سه شنبه 12 اردیبهشت 1402
کد مطلب :
190590
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/k56Vx
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved