جنگ اوکراین، دام آمریکا برای روسیه بود
فتانه احدی- روزنامهنگار
در فاصله یکسالی که از آغاز حمله روسیه به اوکراین گذشته، بسیاری جان باختهاند و ویرانیهای زیادی هم به بار آمده است. با این همه ویرانی، بسیاری میپرسند آیا جلوگیری از وقوع این جنگ ممکن بود؟ آیا سیاستمداران اوکراین برای دوری از جنگ اقدام لازم را انجام دادند یا کشورشان را براساس محاسبات غلط به ورطه جنگ کشیدند؟ امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل بینالملل، مهمترین دلیل شروع این جنگ را برآوردهای اشتباه روسیه، اوکراین و غرب عنوان میکند. او میگوید که با وجود اشغال 20درصد از خاک اوکراین توسط روسیه، هنوز هم اوکراینیها میتوانند سرزمین خود را حفظ کنند و بخشهای از دست رفته را پس بگیرند، البته اگر دغدغههای امنیتی روسها پاسخ داده شود.
بسیاری معتقدند که جنگ اوکراین، جنگ غرب علیه روسیه یا بهعبارت دقیقتر، جنگ آمریکا علیه روسیه است. چرا ولودیمیر زلینسکی وارد بازی آمریکا علیه روسیه شد؟
نه میتوان گفت که این جنگ، صرفا جنگ اوکراین و روسیه است و نه میتوان گفت که صرفا جنگ نیابتی آمریکا و روسیه است. یعنی اوکراینیها امیدوار بودند بتوانند بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به سمت غرب حرکت کنند؛ مانند روندی که کشورهای سابقا عضو پیمان ورشو یعنی لهستان، مجارستان و چکسلواکی که بعدا 2کشور شد، بلغارستان، رومانی و کشورهای حوزه بالتیک یعنی استونی، لتونی و لیتوانی به غرب پیوستند و عضو اتحادیه اروپا و ناتو شدند، آنها هم امیدوارند این مسیر را طی کنند و به نهادهای اروپایی بپیوندند. در واقع بخش وسیعی از مردم اوکراین بهویژه مردم غرب این کشور میخواستند به عضویت اتحادیه اروپا و ناتو درآیند. آنها معتقد بودند که باید از زیر یوغ روسها خارج شوند و به اروپا بپیوندند تا مشکلاتشان حل شود و از رفاه و امکانات غرب برخوردار شوند. این تلاش اوکراینیها در نهایت باعث خشم روسها شد. روسیه چون نمیخواست این اتفاق بیفتد، اقدام نظامی انجام داد و در سال۲۰۱۴ کریمه را ضمیمه خاک خود کرد. در سال۲۰۲۲ هم به اوکراین حمله کرد و ۴استان دیگر را به قلمرو خود افزود. خب، این یک بخش ماجراست. بخش دیگر ماجرا این است که دعوای بزرگتری شکل گرفته است. آمریکا از همان زمانی که فروپاشی شوروی اتفاق افتاد، روند گسترش ناتو به سمت شرق را آغاز کرد. در چند مرحله کشورهای لهستان و مجارستان و بعد چکسلواکی به عضویت ناتو درآمدند. سپس در سال۲۰۰۴ سه کشور بالتیک عضو ناتو شدند و در سال۲۰۰۸ قدمهایی برداشته شد که گرجستان و اوکراین به عضویت ناتو در آیند. اینجا بود که مسکو بهویژه برای عضویت اوکراین در ناتو مقاومت کرد و این را تهدیدی موجودیتی علیه روسیه دانست. همین باعث شد دست به اقداماتی بزند. بنابراین فارغ از دعوای بین روسها و اوکراینیها، دعوای بزرگتری بین روسها و آمریکا وجود دارد. آمریکا معتقد است که همه کشورها حق دارند وارد ناتو شوند و درهای ناتو به روی همه باز است؛ این ادعایی است که آمریکاییها دارند. روسها معتقدند که گسترش ناتو به سمت شرق تهدیدی امنیتی است و در نهایت این جنگ بهوجود آمد.
آیا زلینسکی روند جنگ را اینگونه پیشبینی نکرده بود و به همین دلیل وارد جنگ شد و پیش رفت یا اینکه پیشبینی میکرد ولی به حمایت آمریکا دلگرم بود؟
در این جنگ چند برآورد اشتباه رخ داد. غربیها معتقد بودند که روسیه حمله نخواهد کرد. چون قبل از آغاز جنگ روسیه را تهدید کرده بودند و فکر میکردند که با این تهدیدها پوتین حمله نمیکند. روسیه برآورد اشتباه کرد و تصور میکرد که اوکراین مقاومت نمیکند. تصورش این بود که با لشکرکشی تا پشت دروازههای کیف، زلینسکی و کابینهاش فرار میکنند، حکومت سرنگون میشود، کل کشور در اختیار روسها قرار میگیرد و جنگ خیلی سریع به پایان میرسد. برآورد اشتباه بعدی باز از سمت غرب بود. غربیها تصور میکردند که روسیه نتواند جنگ را ادامه دهد. فکر میکردند با تحریمهای اقتصادی و فرستادن کمک برای اوکراین، روسها زمینگیر میشوند و شکست را میپذیرند.
زلینسکی نیز روی حمایت غرب بیش از اندازه حساب کرده بود. شاید تصور میکرد اگر روسیه حمله کند، غرب هم وارد جنگ با روسیه خواهد شد. درحالیکه جنگ یک سال طول کشیده و غرب به تازگی قول داده که به اوکراین تانک بدهد که آن هم تا به خط مقدم برسد زمان زیادی خواهد برد. چون تانکها باید تولید و از گوشه و کنار دنیا جمع شوند و به اوکراین برسند. نیروهای اوکراینی باید آموزش ببینند. یا حتی برای جنگندههای اف-۱۶ خلبانها باید آموزش ببینند و اینها زمانبر است.
اوکراینیها تصور میکردند قوای ناتو در اوکراین مستقر و وارد جنگ مستقیم میشوند و شهرهای روسیه را بمباران میکنند و روسها را به عقب میرانند که این اتفاق هم نیفتاد. بارها زلینسکی گفته که ما تصورمان این بود که متحدانمان زودتر به دادمان برسند و سلاحهای بیشتری به ما بدهند. برخی معتقدند سلاحهایی که غربیها در اختیار اوکراین میگذارند، صرفا برای ادامه بقاست نه پیروزی در جنگ. همین که اوکراین بتواند ۸۰درصد باقیمانده را حفظ کند، برایش کفایت میکند. اینکه آن ۲۰درصد از دست رفته بهویژه کریمه را باز پس بگیرد حتی از نظر ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا تردید جدی وجود دارد. از این جهت اوکراینیها یا این جریان ناتوگرای اوکراین به رهبری آقای زلینسکی احساس سرخوردگی دارد و معتقد است که آن وعدههایی که داده شده بود، محقق نشده است. در واقع براساس همان وعدهها بود که زلینسکی هیچکدام از پیشنهادهای مصالحه پوتین را نپذیرفت و درنهایت این مناقشه به جنگ منتهی شد.
یکسال از جنگ گذشته است؛ زیرساختهای اوکراین تخریب شده و عده زیادی کشته و آواره شدهاند. بعد از گذشت یک سال میتوان تا حد زیادی درباره این شرایط قضاوت کرد. بهنظر شما زلینسکی به مردم اوکراین خدمت کرده یا خیانت؟
در واقع باید گفت که اشتباهاتی صورت گرفته و میشد از وقوع این جنگ جلوگیری کرد. اگر آمریکاییها دغدغه روسها را میپذیرفتند و جریان ناتوگرا در اوکراین به مخاطرات زندگی در همسایگی کشوری مانند روسیه پی برده بود و تلاش میکرد به جای اینکه اصرار کند به یک اتئلاف نظامی غربی بپیوندد، مسیر بیطرفی را در پیش گیرد و یا توازنی بین مناسبات خود از یک سو با مسکو و از سوی دیگر با واشنگتن و بروکسل برقرار کند، امکان مصالحه وجود داشت. اما جریان ناتوگرای اوکراین تصمیم گرفت به هر قیمتی حتی به قیمت رفتن به دهان شیر به غرب بپیوندد، درحالیکه غرب هم از آن استقبال نکرد. همه دعواها بر سر این بود که اوکراین عضو ناتو بشود یا نشود. اکنون بعد از یک سال، زلینسکی اعلام کرده که ما نمیخواهیم عضو ناتو شویم و ناتو نیز اعلام کرده که نمیخواهیم اوکراین را به عضویت بپذیریم. اوکراین از اینجا رانده و از آنجا مانده شده است. اگر این همه خسارت و این همه تلفات و نابودی زیرساختها منجر به عضویت اوکراین در ناتو شده بود، شاید میتوانستند بگویند که ارزشش را داشت، اما اکنون جنگ روی دست مردم اوکراین مانده است و اوکراین هم عضو ناتو نشده است؛ در حقیقت از دو طرف ضرر کرده است. اما در مورد شخص زلینسکی، معتقدم که او بهعنوان یک فرد سیاسی و فرمانده جسارت و شهامت ایستادگی در برابر ارتش روسیه را داشت. اگر بخواهیم مقایسه کنیم بین اشرف غنی افغانستان و زلینسکی اوکراین، میبینیم که ارتش روسیه تا پشت دروازههای کییف پیشروی میکند اما زلینسکی شهر را ترک نمیکند، اما اگر این درک را داشت که بتواند جلوی جنگ را بگیرد خیلی بهتر بود تا اینکه اکنون در میانه جنگ، مقاومت قهرمانانه از خود نشان دهد. از این جهت قضاوت در مورد زلینسکی سخت است چرا که باید جنبههای منفی و مثبت آن را درنظر گرفت.
باتوجه به اینکه ۲۰درصد خاک اوکراین در دست روسیه است، آیا روسیه این میزان را کافی میداند یا باز هم پیشروی خواهد کرد؟
اینکه روسها بقیه سرزمین اوکراین را بخواهند بستگی به جنگ دارد. اگر غرب آنچه روسها میخواهند را بپذیرد، که با همین ۲۰درصد که روسها تصرف کردهاند، به مصالحه میرسند. اگر نه، روسها با یک وقفه، استراحت چند ساله و بازسازی دوباره نیروهای خود، جنگ را آغاز خواهند کرد. همانطور که در سال2014 کریمه را گرفتند و در سال2022 بهسوی ۴استان دیگر حرکت کردند، ممکن است ۴سال در حالت نه جنگ نه صلح باقی بمانند و دوباره حمله کنند.
اساسا میتوان نتیجه این جنگ را پیشبینی کرد؟
من معتقدم که دغدغه روسها سرزمین نیست، دغدغه روسها امنیت است. اگر نگرانیهای امنیتی روسها برطرف شود امکان اینکه اوکراین بتواند سرزمین خود را حفظ کند و بخشهای از دست رفته را پس بگیرد، وجود دارد. در مورد پایان جنگ نیز، بهنظر میرسد هر دو طرف این جنگ در موقعیتی قرار گرفتهاند که حیات و ممات خود را به پیروزی در آن گره میزنند. روسها معتقدند که اگر در این جنگ شکست بخورند، همهچیز را از دست خواهند داد و تمدن روس نابود میشود. بحث بر سر زمین و برای مثال ۱۰۰هزار کیلومترمربع از خاک اوکراین نیست، چون روسیه آنقدر زمین دارد که زمینهای اضافه تأمینکننده خواستهاش نیست. روسها معتقدند که اگر در اوکراین شکست بخورند، باید تا ولادیوستوک عقبنشینی کنند. از این جهت در این جنگ میمانند و این جنگ برای آنها به جنگ مرگ و زندگی تبدیل شده است. حتی اگر آقای پوتین به هر دلیلی به مرگ طبیعی، کودتا، سرنگونی یا ترور حذف شود، این برداشت که اگر الان عقبنشینی کنند، تمدن خود را از دست میدهند در بین روسها وجود دارد.
غربیها هم همین تصور را دارند که اگر در دونباس شکست بخورند، آن وقت در برلین، پاریس، لندن و بروکسل باید با روسها بجنگند. از این جهت برای غرب هم پیروزی موضوعی حیاتی است. فعلا چشماندازی برای نتیجه جنگ وجود ندارد و بهنظر میرسد این جنگ طولانیمدت خواهد بود. اکنون در آستانه یک سالگی آن هستیم. شاید جنگ تا ۳ یا ۴ سال طول بکشد. حتی این خطر وجود دارد که اگر روسها احساس شکست کنند یا وزنه غرب آنقدر سنگین شود که شکست نظامی را به روسها تحمیل کند، آنها به سمت استفاده از سلاح اتمی بروند. این جنگ بسیار سرنوشتساز است و حداقل میتواند ۵۰ سال آینده نظام بینالملل را رقم بزند و پایانش فعلا قابل تصور نیست.
آیا فکر میکنید آمریکا هم روی موضع خود باقی خواهد ماند و این جنگ را رها نخواهد کرد؟
این جنگ خواسته یا ناخواسته برای گرفتار کردن روسیه طراحی شد؛ به قول خودشان برای اینکه دندانهای روسیه را بکشند و اقتصاد روسیه را زمینگیر کنند، هزینههای سنگین جنگ را به کشوری که در رده کشورهای ثروتمند جهانی است تحمیل کنند، بازارهایش را به تصاحب خود درآوردند. به عقیده برخی آمریکاییها این جنگ را بهعنوان یک دام طراحی کردند. بنابراین آمریکاییها تا زمانی که به اهداف خود، بهخصوص در حوزه انرژی نرسند، بعید است حاضر به مصالحه شوند. اکنون اختیار جنگ در دست زلینسکی نیست بلکه در دستان آمریکا و ناتو است و آنها تصمیم میگیرند که مذاکرات و توافق حاصل شود یا خیر. فعلا غرب به رهبری آمریکا آماده هیچ مصالحهای نیست مگر که شکست روسیه صورت گیرد.