ترور آزادی به نام آزادی
محمدمهدی ایمانیپور؛ رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
هتک حرمت به قرآنکریم، آخرین کتاب آسمانی و ملجأ و پناهگاه مسلمانان و انسانهای آزاده دنیا در کشور سوئد و تکرار این بیحرمتی در هلند تنها 2روز پساز حادثه سوئد، مصداق دیگری از ترور انسانیت در غرب محسوب میشود. تکرار این اقدام وقیحانه در سایه سکوت و توجیه ساختارهای رسمی حکومت در سوئد و هلند، بیانگر عمق فاجعه فرومایگی و سقوط اخلاقی در این کشورها و دیگر مدعیان آزادیبیان و عقیده محسوب میشود. زمانی که توهین و اسائه ادب به ادیانالهی مصداق آزادی شمرده میشود و فحاشی به مقدسات انسانهای بیشماری در کرهزمین با کلیدواژگانی مانند «آزادی ابراز عقیده» توجیه میشود، جایگاه و شأنی برای عقلانیت و آزادی واقعی باقی نمیماند.
بهتر است مقامهای غربی یکبار برای همیشه به این سؤال مهم پاسخ دهند که محصول توهین به کتابآسمانی مسلمانان دقیقا چه بودهاست؟ آیا توجیه این اقدامهای وقیحانه ازسوی مقامهای غربی و عدمجلوگیری آنها از تکرار وقایع، فرضیه حمایت مستمر نهادهای رسمی و حاکمیتی غرب از تروریسم تکفیری و تروریسم نژادپرستانه و تنظیم رابطه میان این دو را در اذهان پررنگ نمیکند؟ آیا علتالعلل همه این وجوه، دمیدن بر کالبد «اسلامهراسی» نیست.
متأسفانه برخی کشورهای اروپایی نظیر سوئد و هلند، سالهاست عنوان «جامعه چندفرهنگی» را یدک میکشند، اما عملا قربانی «نژادپرستی ضداسلامی» هستند. امروز همه میدانند که آزادی در غرب از استاندارد دوگانه رنج میبرد. آنچه در غرب وجود دارد، «آزادی هدایتشده» است. براساس یک محاسبه نانوشته اما ملموس در کشورهای غربی، شکلگیری دوگانه «دین- ضددین» یا در سطحی دیگر «اسلام- ضداسلام» در بطن جوامع آنها، منتج به بروز منازعاتی پایدار خواهد شد که ثمره آن به سود دستگاههای قدرت در غرب خواهد بود. حمایت مستمر و ملموس غرب از گروههای اسلامستیز و نژادپرست و حتی زمینهسازی برای فعالیت سیاسی رسمی آنها در پارلمانها و دولتهای اروپایی، نمایانگر همین سیاست خطرناک است. فراتر از آن، غرب در تلاش است تا با ارائه تصویر و چهرهای مخدوش از اسلام و مسلمانان، زمینه را جهت بسط میدان فکری و عملیاتی این منازعه فراهم کند. تبلیغات وسیع غرب در حمایت غیرمستقیم از تروریسم تکفیری و ترویج آن بهعنوان نسخهای از اسلام، درهمین راستا قابل بررسی است.
اما محصول این سیاستگذاری خطرناک، چیزی جز تقویت همزمان تروریسم تکفیری و تروریسم نژادپرستانه در غرب نبودهاست. بهتر است دشمنان اسلام این قاعده کلان گفتمانی و امنیتی را درک کنند که «هدایت یک منازعه» به مانند «ایجاد یک منازعه» آسان نیست. شرارت گروههای ضداسلام و نژادپرستانی که امروز حکومتهای غربی دفاع از آنها را مترادف با دفاع از حق آزادیبیان و آزادی رفتار قلمداد میکنند، در آیندهای نهچندان دور، قطعا دامنگیر این جوامع خواهد شد. فراتر از آن، بروز پدیدههایی ازجمله «از خودبیگانگی اجتماعی»، «فردگرایی بهجای جمعگرایی»، «ازبین رفتن هنجارهای عمومی و اخلاقی» و... محصول چراغسبز حکومتهای غربی به گروههای هتاک و افراطی در توهین به مقدسات مسلمانان و دیگر ادیان الهی خواهد بود.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی فراتر از محکومکردن اقدامهای موهن و هتاکانهای که در اروپا (از فرانسه تا سوئد و هلند) صورت میگیرد، روشنگری در قبال فرامتن این اقدامها و انذار به کشورهای غربی درباره بازگشت از سیاستهای بازدارنده و هزینهساز فرهنگی و اجتماعی را مسئولیت مهم خود قلمداد میکند. بدیهی است که تاریخمصرف هدایت «افراطیگری» در ذیل واژه «آزادیبیان» یا «قرآنستیزی» در ذیل واژه «آزادی» نزد ملتهای دنیا به پایان رسیده و بازی با واژگان با هدف کتمان حقایقی که درک آنها ریشه در فطرت بشری دارد، دیگر جایی در قاموس ملتهای آگاه جهان ندارد. پوستهسازی کاذب غرب برای هتکحرمت و توهین به مسلمانان و کتاب آسمانی آنها و تزیین ضدارزشها و ارائه آنها بهعنوان ارزش، یک بازی نافرجام و تمامشدهاست؛ حقیقتی که امیدواریم غرب هرچه سریعتر آن را درک کند.