راز ادامه یافتن کمپینهای شکست خورده
دانیال معمار؛ سردبیر
خانمها و آقایان برانداز! به واقعیت خوش آمدید. ۴ماه دروغ گفتید، تحریف کردید، شعار دادید، آتش سوزاندید، تفرقه افکندید، فراخوان دادید، آسیب زدید، آدم کشتید، جای جلاد و شهید را عوض کردید، اما بالاخره به نقطه پایان رسیدید. دروغگویی و داستانسرایی و کشتهسازی، تاریخ انقضا دارد. دروغگو بالاخره رسوا میشود. بعد از آن باید تسلیم واقعیت شد. ۴ماه هزینه ساختید، اما تجربه گرانبهایی درست کردید. همان تهدیدی که در نهایت به فرصت تبدیل شد.
اما این فقط نقطه پایان اغتشاشات اخیر است. تا وقتی قطار جمهوری اسلامی متوقف نشده، جریان براندازی هم ادامه خواهد داشت. شاید پهلوی و رجوی و اسماعیلیون و نوچههایشان امروز به بنبست رسیده باشند، اما قطب هژمون در جهان به هیچوجه نمیتواند ایستادگی یک کشور را در مقابل خود تحمل کند. به همین دلیل جنگ تبلیغاتی و روانی و پروژه ایرانستیزی نهتنها تمام نمیشود، بلکه با قوت بیشتر روزبهروز ادامه خواهد یافت.
خب از این به بعد دستور کار اتاق جنگ دشمن چیست؟ ادامه کمپینها و فراخوانها، حتی با وجود شکستهای پیدرپی.
یک بار اتفاقات هفتههای اخیر را مرور کنید؛ فراخوان خیابان میدهند، استقبال نمیشود. نمایش خندهدار وکالت دادن راه میاندازند، اعتبار نداشته پهلوی به لجن کشیده میشود. درخواست مصرف بیشتر گاز میدهند، مردم در صرفهجویی سنگتمام میگذارند. دعوت به تحریم جشنوارهها میکنند، سالنهای نمایش و سینما رونق میگیرند. و این چرخه مبتذل شکست فراخوان و مفتضح شدن براندازان ادامه مییابد.
حالا یکبار دیگر از این زاویه به کمپینهای اپوزیسیون نگاه کنید؛ شکست پشت شکست، اما دنبالهدار و پیوسته. راز این ادامه یافتن چیست؟ زنده نگهداشتن اغتشاش و آشوب در دنیای مجاز و رسانه. این آتش، اگر شده در حد آتش زیر خاکستر باید در فضای مجازی روشن بماند. با شکستها چه میکنند؟ بوقهای تبلیغاتی داخل و خارج کشور تا جایی که امکان دارد این شکستها را رفو میکنند. بیشتر از آن هم اهمیت ندارد، چون کارکرد این فراخوانها و کمپینها چیز دیگری است. فروکش کردن و تمام شدن التهاب کف خیابان مهم نیست، گویی که اصلا از اول هم چندان خبری نبوده است. اما این کمپینها و فراخوانها حتی اگر به دیوار هم بخورند، سوسوی التهاب را در خیابان مجازی نگه میدارند.
ثمرهاش چیست؟ چراغ اتاق جنگ امپراتوری سلطه همچنان روشن میماند. پروژه ایرانستیزی همچنان فعال است و در اذهان مردم اثر میگذارد. کمترین کارکردش هم استمرار فعالیت کارخانه ناامیدسازی است. از بین رفتن انگیزهها و متوقف شدن تولید و سرمایهگذاری در کشور روی دیگر این جنگ مجازی و رسانهای است. در بزنگاهها هم میتوان این پروژه را از ذهنها خارج کرد و به کف خیابان کشاند.
خب چه باید کرد؟ فرمود 43سال از امضای کارتر پای سند شروع پروپاگاندای تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران میگذرد. همه حربهها تاکنون خنثی شده است. علتش هم بیداری به موقع ملت بوده است. این بیداری مهم است. روزهای تلخ و تأسفبار این چندماه اخیر هم با همین هوشیاری مردم گذشت. ادامه یافتن کمپینها و فراخوانها نشان میدهد که دشمن از زمین این جنگ نرم پا پس نکشیده است. تنها سلاح ما هم یک چیز است؛ استفاده از ابزار رسانه و بیان روایت درست برای ایجاد همین بیداری و هوشیاری. بازنده نهایی این جنگ کسانی خواهند بود که در جنگ رسانه
شکست بخورند.