مریم ساحلی
هزار بار دیدهام، صبح که از خانه بیرون میآید، راهش را کج میکند و از کوچه پشتی راه میافتد سمت خیابان. یاکریمهایی که در آسمان چرخ میخورند، میدانند چرا او راهش را طولانی میکند. او میرود تا نگاهش بیفتد به شمعدانیهایی که تکیه دادهاند به حفاظ قدیمی یک پنجره. شمعدانیهایی که سبز و پر پشتند و گلهای قرمز و سفیدشان، تابستان و زمستان جان کوچه و عابرانش را تازه میکنند. او هر روز به پنجره که میرسد، برای دقایقی هر چند کوتاه گره از ابروهایش باز میشود و لبخندی کمرنگ مینشیند روی صورتش، بعد نگاهش را میدهد سمت آسمان یا زمین و میرود. امروز اما ایستاد. کمی دستدست کرد تا انگشتش را گذاشت روی زنگ. صاحبخانه یک لت پنجره را باز کرد و پرسید: کیه؟ بفرما.
همان وقت سرخترین گل شمعدانی نشست روی چروک صورتش. انگار که بخواهد ببوسدش. رهگذر یک قدم رفت سمت پنجره: ببخشید آمدم از شما تشکر کنم.
صاحبخانه جواب داد: خیر ببینی، ولی برای چی؟
رهگذر گفت: برای این گلها. کوچه را خیلی قشنگ کردهاند. ممنون. هزار بار ممنون.
صاحبخانه لبخند زد و با همان لبخند پنجره را بست و راه افتاد سمت آشپزخانه تا ناهارش را بپزد و با همان لبخند روزش را شب کند و شاید شبش را صبح.
رهگذر هم همانطور که میرفت نقش لبخند قشنگ صاحبخانه را آویخت به دیوار ذهنش و با خودش گفت: این هم از روز جهانی تشکر. اصلا زودتر از اینها باید از صاحب این پنجره و گلها تشکر میکردم و بعد هم فکر کرد، خودش تا چه اندازه شایسته قدردانیاست و از سوی چه کسانی، آنها که میشناسندش یا آنها که نمیشناسندش.
واقعیت این است که روز جهانی تشکر، گذشته از اینکه فرصتی برای توجه ویژه ما نسبت به قدردانی از دیگران است، مجالی مغتنم است که بهخود بیندیشیم و به همه آنچه میتواند ما را شایسته قدردانی دیگران سازد. راستی ما، روزی چند قدم برای زیباتر شدن جهان یا خوب کردن حال دیگران برمیداریم؟ دیگرانی که میشناسیم یا نمیشناسیم.
بیتردید هر یک از ما میتوانیم نقشی هر چند کوچک در پاشیدن مشتی طرب بر جان جهان داشته باشیم و البته که اگر دارای جایگاه و قدرت خاصتری باشیم، بیش از دیگران میتوانیم به خوش شدن حال دیگران و روشن شدن جهان اطراف کمک کنیم. میتوانیم، بداحوالی مردم را چاره کنیم و گره از کارشان بگشاییم و آرامش و شادمانی را ساکن دل جمع کثیریسازیم. میتوانیم به فکر دیگران باشیم بیآن که به نسبت خویش با ایشان بیندیشیم. آن وقت انبوه سپاس است که باران میشود و میبارد نه فقط از دل و زبان آدمها که از زمین و زمان.
چهار شنبه 21 دی 1401
کد مطلب :
182569
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/O7PLL
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved