چند نکته درباره سخنرانی حکیمانه رهبر معظم انقلاب در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی
تدبیر رهبر معظم انقلاب
تشییع با شکوه شهید سلیمانی تصویری همدلانه از ایران به سراسر دنیا مخابره کرد. این نمایش از تجلی وحدت آحاد مختلف جامعه که به واسطه بدرقه پیکر شهدای حادثه تروریستی فرودگاه بغداد در شهرهای مختلف ایران جلوهگر شد، قابی به یاد ماندنی بود که البته در مناسبات جهانی هم برای ایران بسیار تأثیرگذار بود.
اما درپی حادثه رخ داده برای هواپیمای اوکراینی این تصویر زیبا آسیب دید. ایرانِ یکپارچه و متحد حالا در سیمای جهانی تبدیل به کشوری شده بود که به اشتباه شهروندان خودی را هدف قرار داده و درگیر ناآرامی در پایتخت خود شده است.
اینجا بود که تدبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی بهکار آمد. «برگزاری نماز جمعه تهران پس از 8سال به امامت آیتالله خامنهای»؛ همین تیتر کافی بود تا دهها هزار جمعیت مشتاق در بیست و هفتمین روز دی ماه به مصلای تهران بیایند. همین حضور باعث شد تا دنیا تصویر جدیدی از ایران ببیند و به نوعی تصویر مخدوش پیشین روتوش شود. در کنار این موضوع البته سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب در آن مقطع و خطبههای آن نمازجمعه معروف هم برگ دیگری از تدبیر معظمله در آن مقطع حساس از تاریخ ایران بود.
توضیحات مهمی که نشان میداد مردم در مواجهه با هر مسئلهای سوای اینکه رسانههای دوست و دشمن چه نگاهی به آن دارند، چگونه آن را تحلیل میکنند و پشت این تحلیلها چه هدفی پنهان شده، باید مطابق اهداف کلان کشور و جامعه حرکت کنند و اجازه ندهند مسیر حرکت اصلی جامعه مسدود یا منحرف شود. درباره این مسئله چند نکته اساسی وجود دارد.
1 از زمان وقوع حادثه تا زمان سخنرانی رهبر انقلاب، سنگینترین تلاشهای رسانهای از خارج و حتی درون کشور برای دوپاره کردن جامعه به بهانه شهادت سرنشینان هواپیمای اوکراینی دیده شد، از طرفی برخی افراد در جبهه داخلی نیز نتوانستند آنطور که شایسته بود با چنین اتفاقی برخورد کنند. با توجه به این نکته توضیح داغدار بودن همه مردم ایران ازجمله رهبر انقلاب مقدمه از بین بردن زمینه برای ایجاد شکاف در جامعه است. از سخنان رهبری بههیچعنوان نشانی از تخفیف ابعاد این حادثه و سختی آن دیده نمیشد. تأکید چندباره بر این مسئله و اینکه چنین واقعهای دل مردم و رهبری را سوزاند، اینکه ضایعه از دست رفتن تعدادی از مردم و جوانان کشور چقدر میتواند تلخ و تأسفبار باشد، توصیف یکپارچگی ملی است و درواقع تلاش برای هدایت جامعه در مسیری مبتنیبر واقعیات و جلوگیری از انحراف.
2 تأکید بر رفع ابهامها و مشخصشدن جزئیات این اتفاق است. خیلیها در این مدت با وجود اینکه میدانستند بررسی و اعلام نتیجه تحقیقات و مقصران اصلی این ماجرا نیازمند زمان بیشتری است، تلاش میکردند القا کنند که مسئولان با پنهانکاری علاقهای به واکاوی ماجرا ندارند، اما رهبری با تأکید بر اینکه باید جزئیات این ماجرا مشخص و همه ابهامات آن رفع شود بر حساسیت حاکمیت برای پیگیری ماجرا خبر دادند و ضمنا مطالبات جدی هم برای جلوگیری از تکرار آن داشتند که اینهم در جای خود حکم دستوری برای ارتقای توان فنی نیروهای مسلح دارد. البته ارتقا به این معناست که توان نیروهای مسلح آنقدر بالا برود که هم تأثیر خطای تشخیص انسانی بسیار کم شود و هم احتمال نفوذ در سیستمها و ضریب خطا در اثر جنگ الکترونیکی و سایبری کاهش یابد.
3 تأکید ایشان بر فرهنگ مسئولیتپذیری و عذرخواهی از مردم بود، اینکه حتی مسئولان نظامی هم برای مردم در مواردی که دغدغه عمومی است توضیحات لازم را ارائه کنند حتما گام مهمی در مسیر شفافیت است و تذکر به دیگر مسئولان و ارگانهای کشور که نباید پردهای میان آنها و مردم وجود داشته باشد.
4 فرهنگ ایثار است. توضیحات رهبر انقلاب از ارزشمند بودن حرکت خانوادههای داغدار در این ماجرا که صف خود را از ضدانقلاب و رسانههای بیگانه جدا کردند نهتنها تقدیر از این حرکت بود بلکه گویای این است که همچنان فرهنگی که در بطن جامعه ایرانی نهفته است، زنده و پویاست و میتواند کارکردهای بزرگی داشته باشد.
واقع ماجرا این است که حرکت تلویزیونهای آمریکایی و رادیوهای انگلیسی در این مدت بههیچعنوان ساده نبود، بلکه حرکتی سرمایهگذاریشده و مبتنیبر یک طراحی بسیار پیچیده با هدف برگرداندن جامعه ایران به دوران حوادث آبانماه و نارضایتیهای شکلگرفته از حرکت دولت در آن برهه بود. امر مسلم در این میان این است که انسجام ملی شکلگرفته ذیل بیرق شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در ایران و حتی در عراق، اهرم بزرگ و بسیار مؤثری برای شکستن فشارهای خارجی بر ایران و منطقه بود و هست و طراحی رسانههای غربی برای از بین بردن اثرات و برکات آن مسئله. ایثار خانوادههای این شهیدان و برجستهکردن آن توسط رهبری، الگوسازی برای کلیت جامعه در مواجهه با چالشها، مصائب و فهم نسبت آنها با منافع ملی است و البته در کنار آن شناختن جریانی که تلاش میکند منافع ملی را به هر نحوی شده ذبح کند.
عبارت «همان اندازهای که ما از این حادثه سقوط هواپیما غصه خوردیم و غم بر دل ما فرود آمد، دشمن ما از این حادثه به همان اندازه خوشحال شد؛ دشمن ما خوشحال شد به خیال اینکه یک مستمسکی بهدست آورده است که بتوانند نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرند»، واقعیتی است که میان اپوزیسیون و بیگانگان وجود دارد، باید به آن توجه کرد و فریب صحنهسازی آنها را نخورد.