• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
سه شنبه 29 آذر 1401
کد مطلب : 180524
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/NxO7z
+
-

مروری بر کتاب «فرمانده من» به قلم گروهی از نویسندگان

7 روایت از 7 فرمانده

گزارش
7 روایت از 7 فرمانده

علی‌الله سلیمی-روزنامه‌نگار

مرز بین 2‌قالب ادبی و روایی خاطره و داستان، گاه چنان ظریف و نامرئی است که تشخیص این دو کار دشواری می‌شود، اما واقعیت امر آن است که خاطره برگرفته از رویداد واقعی است که اتفاق افتاده اما داستان به‌رغم شباهت بسیار به واقعیت، به‌خاطر رعایت عنصر باورپذیری که از لازمه‌های یک داستان خوب و موفق است، گاه می‌تواند به کل برگرفته از تخیل نویسنده باشد که فقط ظاهر واقعی دارد. با این حال، چه بسیارند خاطراتی که خوانندگان به جای داستان پذیرفته‌اند و برعکس این موضوع هم گاهی صدق می‌کند. کتاب «فرمانده من» که به قلم گروهی از نویسندگان رزمنده نگارش یافته، چنین وضعیتی دارد.

در شناسنامه کتاب به خاطره‌بودن متن‌ها اشاره شده اما قلم نویسندگان این مجموعه به‌قدری به قالب ادبی داستان نزدیک است که اگر اسامی شخصیت‌ها و مکان‌های واقعی را از متن‌ها حذف کنیم، تشخیص مرز خاطره و داستان به‌شدت دشوار می‌شود. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، جایگاه ادبی نویسندگان این مجموعه است که سابقه نوشتن آثار داستانی موفق را دارند و به بیان دیگر، در کنار سابقه رزمنده‌بودن، داستان‌نویس هم هستند.
کتاب «فرمانده من» شامل خاطرات رزمندگانی همچون رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، حسین گلچین، علی‌اکبر خاوری‌نژاد، عباس پاسیار و هادی جمشیدیان از 8سال دفاع‌مقدس و جبهه‌های جنگ عراق علیه ایران است. اغلب این خاطرات به شکل داستانی و با بیانی دلنشین و شیوا روایت شده‌ است. خاطره نخست با نام «من روز عاشورا برمی‌گردم» به نویسندگی رحیم مخدومی در رابطه با رشادت‌ها و ازخودگذشتگی‌های فرمانده آذری‌زبان به اسم مدنی است. دومین خاطره با نام «شب هور» نوشته احمد کاوری، روایت داستانی کوتاه از سیدعلیرضا قوام، معاون گردان نوح از لشکر بیست‌و‌یکم امام‌رضا(ع) است که نثر دلنشینی دارد. همچنین خاطره سوم که جذابیت روایی دارد و پرکشش است، متنی با عنوان «رمز یازهرا(س)» نام دارد و در آن، داوود امیریان از حاج‌حسین سخن می‌گوید که یکی از فرماندهان جنگ است.
خاطره بعدی، «فستیوال انفجار و گلوله» نوشته‌ علی‌اکبر خاوری‌نژاد به گوشه کوچکی از جوانمردی‌ها و بزرگ‌منشی‌های سروان محمودیان پرداخته است. همچنین شهید علی غفاری شخصیت اصلی خاطره پنجم این اثر با نام «مثل گل سرخ» است که توسط حسن گلچین روایت شده است. این خاطره تعلیق و هیجان چشمگیری دارد.
متن بعدی کتاب، «عقد آسمانی» نام دارد که نوشته هادی جمشیدیان است و پرده‌ای دیگر از جنگ در کردستان را روایت می‌کند و سرانجام خاطره‌ پایانی کتاب با نام «مسیح کردستان» به قلم عباس پاسیار در رابطه با شهید بروجردی است. کتاب «فرمانده من» اثر ممتازی در نوع خود است. صداقت و حقیقی‌بودن خاطرات این اثر باعث شده تا مخاطب با آنها احساس همذات‌پنداری کرده و استقبال کند. از افتخارات اصلی این اثر، تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب است.
رهبر معظم انقلاب در دست‌‌نوشته‌ای بر این کتاب اینگونه فرموده‌اند: «بسم‌الله الرحمن الرحیم – السلام علیکم یا اولیاء الله و احبّائه، السلام علیکم یا اصفیاء الله و خیرته، السلام علیکم یا انصار دین الله و اعوان ولیه. ای‌آیت‌های خدا، ای معجزه‌های ایمان، ‌ای نشانه‌های تعالی جاودانه انسان. ‌ای گل‌های محمّدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی بازداردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید، حجّتی شدید بر آن کوته‌نظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن می‎دانستند. خاطره‌ مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فی‌‌الله را حتی بیش از آنان به نمایش گذاشتید. آنان به نفس پیامبر و نزول پیاپی آیات قرآن دل را گرم و جان را تازه ‌می‌‌کردند اما شما چه؟!! حقاً خلوص و تقوا را مجسم کردید و برای آن امام بحق که مظهر خلوص و تقوا بود، سربازانی شایسته شدید. سلام‌الله علیه و علیکم و هنیئاً لکم رحمه ربکم... کتبه بیمناه الوازره اسیر امانیه و ذلیل نفسه علی الحسینی غفر‌الله له و رحمه و حشره مع اولیائه و الحقه بهذه الزمره الطیبه. آمین. این کتاب در 13رجب1411 با چشمی لبریز اشک شوق و حسرت زیارت شد.»
برای آشنایی با نثر و زبان متن‌های اثر، بخشی از کتاب را می‌خوانیم: «محمد در همان روز‌های اول که در غرب کشور حضور یافت، مثل آهنربا بچه‌های رزمنده را به‌خود جذب کرد و مدتی نگذشت که فرماندهی عملیات غرب را عهده‌دار شد.
او درباره عملیات‌های آینده، برنامه‌ریزی‌های بسیاری کرد و با کمک سایر هم‌رزمانش، از قبیل کاظمی، گنجی‌زاده، سعید گلاب و... به پاکسازی منطقه کردستان پرداخت و با رشادت‌های بی‌شمار، برای آزادسازی این منطقه از دست ضدانقلابیون، حضور بسیار فعالی از خود نشان داد و موفقیت‌های چشمگیری هم کسب کرد. طولی نکشید که دولت موقت، با سیاست‌های گام به گام خود، از قبیل هیأت به‌اصطلاح حسن‌نیت و طرح خلع سلاح مسلمانان کرد، دوباره کردستان را به نیرو‌های ضد‌انقلاب تحویل داد. پس از این جریانات، محمد برای انسجام و سازماندهی مسلمانان کرد مهاجر علیه ضدانقلابیون وابسته به استکبار، بلافاصله طرح تشکیل سازمان پیشمرگان مسلمان کرد را در شورای‌عالی سپاه مطرح کرد، که با همکاری و استعانت 2تن از اعضای شورای انقلاب، شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی و حجت‌الاسلام والمسلمین رفسنجانی به تصویب رسید و مسئولیت تشکیل آن به محمد محول گردید. با تشکیل این سازمان، خط بطلانی بر تبلیغات سوء و عوام‌فریبانه استکبار جهانی کشیده شد و محمد با این طرح، نقشه ایجاد اسرائیل دوم را در کردستان، نقش برآب کرد.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید