• یکشنبه 25 آذر 1403
  • الأحَد 13 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 15
چهار شنبه 2 آذر 1401
کد مطلب : 177893
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/nZrL5
+
-

فریاد

مسعود کیمیایی

سهراب: من رفتم سربازی که برم جنگ. بابام خرج کرد که من تهرون بمونم. حتی برام پرونده ساخت. می‌فهمی، پرونده که بعدا همون پرونده باعث شد که من دانشگاه نرم. باهاش حرف نزدم تا مریض شد. یه شب گفت دانشگاه نرفتی بهتر از این بود که کشته بشی. خلاصه نذاشت من برم جنگ. آدم سرباز باشه، جنگ باشه، ‌اما نره! روحیم ناخوش شد. همه با یک عقیده نمی‌رن جنگ، حتی اونایی که عقیده به جنگ ندارن. اما وقتی رفتن، صاحب یه عقیده می‌شن.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید