• یکشنبه 9 دی 1403
  • الأحَد 27 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 29
چهار شنبه 18 آبان 1401
کد مطلب : 176551
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pgQzm
+
-

حواس‌پرتی عجیب سارق خمار

یکی از سارقانی که در تازه‌ترین طرح رعد دستگیر شده، به‌خاطر مصرف مواد آنقدر حواس‌پرتی دارد که وقتی از او درباره سرقت‌هایی که اخیرا مرتکب شده می‌پرسیم، ابتدا اسرار سرقت‌های دیگرش را فاش می‌کند و در میانه گفت‌وگو متوجه ‌می‌شود که چه اشتباهی کرده است.

به چه جرمی دستگیر شده‌ای؟
سرقت از خانه‌ها.
با چه روشی سرقت می‌کردی؟
با یک فندک اتمی.
چطور با یک فندک اتمی سرقت می‌کردید؟
فندک را می‌گرفتم جلوی در و وقتی در باز می‌شد، وارد می‌شدم و اموال قیمتی را سرقت می‌کردم.
یعنی حرارت فندک باعث بازشدن قفل می‌شود؟
بله. من با این شگرد از یک خانه حدود 3میلیاردتومان پول، طلا و سکه سرقت کردم. البته سکه‌ها را برمی‌داشتم تا مهریه همسرم را بدهم. او چند سال قبل درخواست طلاق داده و مهریه‌اش را به اجرا گذاشته بود. دادگاه هم مرا محکوم کرده بود تا هر دو سه ماه یک‌بار، نیم‌سکه به او بدهم. البته الان یادم نیست که از چند خانه سرقت کردم. شاید حدود 100خانه را خالی کردم.
اما در پرونده‌ات نوشته شده که از ماشین‌‌ها سرقت می‌کردی نه از خانه‌ها؟
(متهم مکث می‌کند، به فکر فرو می‌رود و با دست روی پیشانی‌اش می‌کوبد و ادامه می‌دهد) نه. اشتباه کردم. من به جرم سرقت از خانه دستگیر نشده‌ام! سرقت از خانه‌ها برای پرونده‌ قبلی‌ام بود. این بار مرا به اتهام سرقت لوازم خودرو بازداشت کرده‌اند. حواسم پرت است، خمارم و مواد به من نرسیده است؛ برای همین حرف‌های عجیب می‌زنم.
پس ماجرای سرقت از منازل چه بود که تعریف کردی؟
هیچی. فراموش کنید. برای چند سال قبل بود. افتادم زندان و حبسش را کشیدم.
اینکه با فندک در خانه‌ها را باز می‌‌کردی چه؟ درست بود؟
نه. مگر می‌شود با فندک قفل در را باز کرد؟ اصلا حواسم نیست چه می‌گویم. وقتی در زندان بودم از یک نفر یاد گرفتم که چطور با ضربه جسمی کوچک مثل فندک در ماشین‌ها را باز کنم. شما هر مدل ماشینی برای من بیاوری ظرف 10ثانیه در آن را باز می‌کنم.
حتی ماشین‌های خارجی؟
وقتی می‌گویم همه مدل ماشین منظورم بنز،  بی‌ام‌دبلیو و پورشه هم هست.
این شگرد را از کجا یاد گرفتی؟
گفتم که در زندان از یک مجرم آموزش دیدم. اما الان نمی‌خواهم بگویم چطور. بدآموزی دارد! کسی که این شگرد را به من یاد داد، مدیونم بود. چون همیشه هوایش را در زندان داشتم و اجازه نمی‌دادم کسی به او بگوید بالای چشمت ابروست. همیشه حمایتش می‌کردم و حتی کارهای شخصی‌اش را انجام می‌دادم و او هم در عوض این شگرد را یادم داد. وقتی از زندان آزاد شدم، شگردی را که یاد گرفته بودم اجرا کردم.
خیلی مواد مصرف می‌کنی؟
تقریبا. همه‌‌چیز می‌کشم از تریاک و حشیش گرفته تا شیشه، گل و قرص‌های روانگردان. الان اما به‌شدت خمارم و بدنم درد می‌کند. برای همین است که مغزم فرمان نمی‌دهد و دچار آلزایمر شده‌ام. به اتهام سرقت لوازم خودرو دستگیر شده‌ام اما فکرم درست کار نمی‌کند و به شما می‌گویم سرقت خانه. درحالی‌که پرونده قبلی‌ام سرقت منزل بود که دوران محکومیتش را سپری کردم. باور کنید الان پدرم را هم بیاورند اینجا، او را نمی‌شناسم. وقتی خمارم، دچار حواس‌پرتی و آلزایمر می‌شوم و پرت‌و‌پلا می‌گویم!
چطور دستگیر شدی؟
من یک سابقه‌دارم که بارها به زندان رفته‌ام. احتمالا دوربین‌ها هنگام سرقت، چهره‌ام را ثبت کرده‌اند. پلیس‌ها هم دیشب(دوشنبه‌شب) ریختند در مخفیگاهم حوالی کن. من هم از طریق بالکن فرار کردم. پلیس همچنان در تعقیبم بود که خودم را پرت کردم در رودخانه کن. در این شرایط هم مأموران دست از تعقیبم برنداشتند و درنهایت دستگیرم کردند. 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید