مهدی توکلیان _ روزنامهنگار
خوب است گاهی سر را از میان برف درآورید، از دگراندیشان تجددخواه و نوکیسههای اطرافتان فاصله بگیرید و خواستههای همسایگان و همشهریهایتان را بشنوید. تمام حرفها در مهمانیهای ویلاهایتان نیست و در مسیر جاجرود و شمال و جنوب شنیده نمیشود. سینما و صحنه نمایش واقعی در میان خانههای مردمی است که در بستر تاریخی تمدنساز زیستهاند و تمام دستاوردهای امروزتان مرهون همین مردم شریف و نجیبی است که فضای فعالیت را برایتان مهیا کردهاند. سینمای خانگی بهانه خوبی شد برای جولان ادا و اطوارهایی که مدتها برای شما آرزو شده بود؛ از بیحجابی و شلحجابی تا نشان دادن حجابی که مانند عقده در وجودتان مانده بود؛ تمام آن چیزی که در درونتان فریاد میزد، حرفهای ناسزا و ترویج خواستههای ذاتیتان در قالب متنهای بلندمدت و سریالهای طولانی که برایتان درآمدزایی داشته باشد. سیاهنمایی را با تاریکترین رنگهای مداد رنگی بر بوم سفید زندگی نسل جوان به نمایش درآوردید تا نسل نوپای این مرز و بوم امید را از دست بدهند. در ایام جشنوارهها و زمان نمایش دادن روی فرشهای قرمز با رنگینترین لباسها و پوششها قدم زدید و میان جوانها و نوجوانها جولان دادید تا از خود چهرهای متفاوت بسازید. سیاهنمایی از این خاک و وطن دستمایه ارزشمندی شد تا با ساخت فیلمهای سینمایی و مستند در جشنوارهها و فستیوالهای خارجی بدرخشید. به اندازه نسل پیشین خود به خاک وطن تعصب نداشتید و تنها راه رفتن روی فرش قرمز کن و جشنوارهها با لباسهای نیمه عریان و رنگهای جذاب برایتان جذابیت داشت. درست همان زمان که جوانهای همین کوچهها و شهرها برای دفاع از خاک، ناموس، وطن، مال و جان همه ایرانیان در مرزها جانفشانی میکردند، حضورتان در عرصههای نمایشی و نفسانی نشان از بیتفاوتی به حریم وطن و حرمت خانه، خاک و ناموس داشت. محاسبه حسابهای ریالی و ارزیتان ارزشش بیشتر از حساب و کتاب برای هنر و فرهنگ این سرزمین بود. راستش تمام گناه و عذر را نباید پای شما گذاشت و باید سراغ آن رسانههایی رفت که فضای این همه شهرت را با شهوت دیده شدن برایتان فراهم و از درآمد 80میلیون مردم همین سرزمین حسابهایتان را آباد کردند؛ از خانههای کوچک به ویلاها و خانههای رؤیایی راه یافتید، از خون جوانان مدافع حرم، امنیت، سلامت و شهادت بهراحتی گذشتید تا مبادا عیشتان منغص شود و تفریح و شادابی ظاهریتان لحظهای فروریزد. باید سراغ عدهای را گرفت که در کنار شما عکس یادگاری گرفتن برایشان ارزش بود و این روزها روزه سکوت گرفتهاند؛ عدهای که در فتنه ۸۸ نیز حضور در تجمعات را واجب دانسته و در بازه زمانی کوتاه رنگ باختند و نقشی دگر آفریدند و هزاران افسوس و تأسف برای هنرمندی که با پسوند ایرانی از الگوهای غیرایرانی یا ایرانیان خودفروخته و منفعتاندیش الگو بگیرد و برای دیگران الگو شود. وای بر حال چهرههای ورزشی، فرهنگی و هنری این سرزمین که بر سفره ایران اسلامی نان و نمک خوردهاند و نمکدان میشکنند. ای کاش تاریخ را میخواندند تا یادشان نرود که تاریخ، تمام این روزگاران را قضاوت خواهد کرد و روایت این روزها در تاریخ این سرزمین آریایی ثبت خواهد شد و ننگ و نام بد هرگز فراموش نخواهد شد؛ همچنان که نام بزرگمردان ایران اسلامی هرگز از حافظه تاریخی این خاک پاک، پاک نخواهد شد. شاید دلیل مهم این تحرکات و حضور این جماعت به ظاهر سلبریتی فوبیایی باشد که بر جان این جماعت افتاده است؛ یعنی ترس ازدستدادن، ترس از نبودن در شبکهها به این مفهوم که گمان میکنند اگر دائما #کانکت و #آنلاین نباشند از همهچیز عقب میافتند؛ درحالیکه عقب ماندن و دور افتادن از مردم به شیوه نادرست رفتار و اخلاقی برمیگردد که ادعایش را دارید و در عمل نشانی از آن وجود ندارد. بیماری دائما آنلاین بودن، بیماری نگرانی از دستدادن یک رویداد و ترس از قافله عقبماندن را با درست حاضر بودن در این رویدادها ماندگار کنید، در برابر بی حرمتیها به پرچم ایران و عزای حضرات معصومین علیهمالسلام و قرآن حرمت نگهدارید و حریم حرمتها را در کلام، رفتار و ادب خود نگه دارید و جاودان بمانید.
سلبریتیهای غیرمردمی حرف مردم را بشنوید
در همینه زمینه :