همپای همسرش در جبههها
لیلا جمارانی، رزمنده دیگری است که در 8سال دفاعمقدس همپای همسرش در جبهه حضور داشت. او ابتدا بهعنوان نیروی امدادگر به غرب کشور اعزام شد. او خاطرات آن روزها را روایت میکند: «البته قبل از اینکه جنگ شروع شود در پادگان امام حسین(ع) آموزش نظامی دیده بودم. بعد از مدتی هم مربی آموزش نظامی به خواهران شدم.دوره امدادگری را هم یاد گرفته بودم. 15روز از جنگ میگذشت که اعلام کردند جبههها نیاز به نیروهای امدادگر دارند. خب من هم چون فعالیت نظامی داشتم دوست داشتم به جبهه بروم. من را به پادگان ابوذر در غرب کشور فرستادند برای کمک. تا آن روز این همه مجروح و زخمی یکجا ندیده بودم. با این حال سعی کردم مقاوم باشم و هر کاری که میتوانم برای نجات مجروحان انجام دهم. گاهی به مناطق مرزی هم سرکشی میکردم. در برابر بیماران و مجروحان جنگی مسئولیت بزرگی احساس میکردم. همسرم در جبهه دیگری خدمت میکرد. او در عملیاتهای نیروی دریایی فعال بود. مسئولیت سنگینی داشت. گاهی پیش میآمد 72ساعت آمادهباش بودند تا اینکه کشتی جنگی را بتوانند هدایت کنند.»