نگاهی به کتاب «شماره پنج» نوشته مرتضی قاضی
نقش زنان در مقاومت آبادان
لادن عظیمی؛ منتقد ادبی
نقش زنان در طول تاریخ ملل مختلف، همواره پررنگ و غیرقابلانکار بوده است. در صفحات مختلف تاریخ در جای جای کره خاکی زنان، اثرات شگفتانگیزی از خود به جا گذاشتهاند و چه بسیار زنانی که تغییردهنده و یا آغازگر جریانی مهم در سرنوشت مردمشان بودهاند.
ایران نیز در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود نمونههایی از این دست، کم ندارد؛ زنانی که جدا از نقش اثرگذارشان در خانواده، نقشهای مهمی را در جامعه ایفا کردهاند و این سیر همچنان ادامه دارد؛ از نقش پررنگ زنان در تاریخ اساطیری ایران تا نقش پویای آنها در وقایع تاریخی دوره قاجار گرفته تا نقش و اثر آنها در انقلاب اسلامی و سالهای جنگ.
زنانی که به فراخور ارزشهای جامعه برای حضور در اجتماع و اثربخشی در تحولات تاریخ تلاش میکردند و به نسبت شرایط سختتری که داشتند، بیراه نیست اگر بگوییم نقش آنها در تحولات معاصر کم از مردان نبوده است. کتاب «شماره پنج» سرگذشت یکی از همین زنان است که در طول انقلاب و سالهای جنگ پابه پای مردان در مسیر رسیدن به آرمان آنها تلاش کرده است. «فاطمه جوشی» راوی کتاب شماره پنج است که «مرتضی قاضی» خاطرات وی را بعد از ساعتها مصاحبه و پیادهکردن آن، به روش مستندنگاری تدوین و تنظیم کرده و در قالب کتابی با این عنوان گردآورده است.
کتاب در 480صفحه که حدود 25صفحه آن شامل آلبومی از تصاویر آن سالهاست، به بازگویی خاطرات فاطمه جوشی میپردازد؛ وقایعی که عمدتاً در آبادان میگذرد و از کودکی راوی شروع میشود و به بازنمایی نخستین شعلههای خشم مردم آبادان نسبت به حکومت پهلوی و همراهشدن با موج انقلاب میپردازد. سپس همگام با روایتها و خاطرات راوی از مسئولیتهایی که در آبادان داشته، وارد برهه جنگ و حصر آبادان شده و تا آزادسازی خرمشهر پیش میرود. در واقع بازه خاطراتی که فاطمه جوشی به روایت آن پرداخته، از کمی پیش از انقلاب تا آزادی خرمشهر را در برمیگیرد.
نویسنده در نگارش و تدوین از ادبیات مستندنگاری بهرهبرده و اثر از ابتدا تا انتها زبان یکدستی دارد. اثر به شیوه تاریخ شفاهی پیش میرود و عناصر مستندنگاری در آن رعایت شده است.
از نقاط قوت کتاب تنظیم فصول و زیرفصلها با عناوین مناسب است. در حقیقت نویسنده با این شیوه تقسیمبندی کار مخاطب را در رجوعات بعدی به کتاب آسان و مهمتر اینکه بازه زمانی را بهطور حدودی برای مخاطب مشخص کرده است. در قسمت زیرفصلها اما از عنوانگذاریهای ساده مانند آبادان در حصر یا آزادی خرمشهر پرهیز و سعی کرده است تا عناوین جذابی را برای خردهروایتها انتخاب کند؛ عناوینی که مخاطب را به خواندن خاطره ترغیب میکند.
در حقیقت کتاب شماره پنج در عین اینکه کتابی واحد پیرامون اتفاقات انقلاب و دفاعمقدس است، هر بخش آن نیز بهطور مستقل از سایر فصلها قابل مطالعه است. این ویژگی کتاب البته بهمعنای گسست در روایت نیست بلکه میتوان آن را از محاسن کتاب برشمرد. چرا که در هر اثر تاریخ شفاهی، بهدلیل رجوع نویسنده به حافظه راویان و فراموشی جزئیات طی گذشت سالها و عدمدخل و تصرف نویسنده در اصل حوادث، امکان پراکندهنویسی بسیار محتمل است. مرتضی قاضی این مسئله را به کمک تقسیمبندی مناسب هر فصل تا حد زیادی حل کرده است؛ عملی به ظاهر ساده اما مهم که ممکن است در کلیت کتاب اهمیت آن آشکار نشود.
از دیگر موارد حائز اهمیت کتاب پرهیز از تکرار است. با توجه به حجم کتاب و تعداد زیاد خاطراتی که روایت شده است موارد تکراری و بیان مکررات در این اثر از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند. در واقع از یک جایی به بعد خواننده پی میبرد که در هر بخش با اتفاق تازهای مواجه خواهد شد و هیچ بخش کتاب خالی از حادثه نیست و اینگونه نیست که صرفا به بیان روزمرگیها بپردازد. همین مسئله خواندن اثر را ملالآور نمیکند و به همین دلیل کتاب برای افرادی که به تاریخ شفاهی علاقهمند هستند، به هیچ روی خستهکننده نخواهد بود. این نکته نیز نتیجه تدوین صحیح و دقیق نویسنده است که در آثار مستندنگاری نباید از آن غافل شد.اما در طول کتاب و تا پایان آن ما جز بعد کاری زندگی راوی هیچ بخشی از ابعاد زندگی شخصی او را نمیبینیم. در حقیقت تصویر کاملی از راوی ارائه نمیشود و تا پایان اثر جای خالی این مسئله حس میشود. این میتواند بزرگترین نقطه ضعف کتاب باشد؛ چرا که همذاتپنداری مخاطب با راوی را دچار چالش میکند. در واقع مخاطبی که چهارصدواندی صفحه با راوی همراه میشود مایل است راوی را بیشتر و بهتر بشناسد تا ارتباط حسیاش را با کتاب کاملتر کند. نویسنده در بخش مقدمه از توضیح پیرامون این نکته غافل نیست و علت این خلأ را عدمتمایل راوی برای بازگویی زندگی شخصیاش عنوان میکند. در واقع مرتضی قاضی خود به این خلأ واقف است و توضیح او پیرامون این مسئله نشان از آگاهیاش نسبت به ادبیات مستند است.
کتاب شماره پنج با وجه تسمیه خواندنی آن، در مجموع کتابی است که توانسته به اصول و قواعد ادبیات مستند پایبند باشد و در کنار روایت خاطرات، بخش مهمی از تاریخ معاصر را از نظرگاه یک زن بازنمایی کند. آبادان سالهای انقلاب و جنگ، سبک زندگی مردم آبادان، علل خشم آبادانیها علیه حکومت پهلوی، وضعیت بیمارستانها در سالهای جنگ، شکستهشدن حصر آبادان، وقایع پیرامون آزادسازی خرمشهر به علاوه نقش زنان در تمام این سالها از جمله مواردی است که با مطالعه کتاب شماره پنج به مخاطب عرضه میشود. مواردی که ممکن است در بسیاری دیگر از کتابها به آن پرداخته شده باشد اما آنچه جالب توجه است این است که منظر بازنمایی وقایع، هر خاطره را از خاطرهای دیگر متمایز میکند.
ما در کتاب شماره پنج به نظاره نقش و تأثیر زنان در روند مقاومت زنان مینشینیم؛ تصویری که ممکن است در فیلمها و کتابهای زیادی دیده و خوانده باشیم اما هرگز تکراری نمیشوند؛ چرا که تجربیات هر فرد با فردی دیگر متفاوت است و همین زاویه دید و درک منحصر به فرد تجربیات است که این آثار را، به شرط رعایت اصول فنی و ادبی، ماندگار و خواندنی میکند؛ اتفاقی که بهنظر میرسد در این کتاب رخ داده است.