توجیه ترسناک
چرا به بینظمی مشروعیت میبخشید؟
بدون درنظر گرفتن اینکه تغییرات در کادرفنی تیم ملی در آستانه جامجهانی درست بود یا نه، یک توجیه آزاردهنده در این مورد خیلی زیاد به گوش میرسد؛ آن هم این است که چون رختکن تیم ملی از دست اسکوچیچ در رفته بود، دیگر صلاح نبود او در این تیم باقی بماند. میدانید جنبه خطرناک این ماجرا کجاست؟ آنجا که بهنظر میرسد توجیهگران خواسته یا ناخواسته دنبال مشروعیتبخشی به کودتا و بینظمی هستند. بیایید فرض کنیم این استدلال همهگیر شود؛ یعنی تمام اهالی فوتبال قبول کنند هر زمان رختکن یک تیم از دست سرمربی خارج شد میتوان او را به راحتی کنار گذاشت. در این صورت آیا سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟ با این شرایط کافی است که چند نفر دور هم جمع شوند، باند و گروه تشکیل بدهند و آنقدر به اعتبار سرمربی لطمه بزنند که نهایتا راهی جز عزل او باقی نماند. منطق حکم میکند در چنین مواردی، تحلیلگران و صاحبنظران حتیالمقدور پشت کادرفنی باقی بمانند و بینظمها را تخطئه کنند، اما اتفاقی که این بار در تیم ملی ایران افتاد دقیقا برعکس بود. اسکوچیچ خوب یا بد رفت، اما امیدواریم از این به بعد دیگر شاهد دست بهدست دادن بازیکنان برای سرنگونی کادرفنی و نیز توجیه شدن این داستان از سوی کارشناسان نباشیم.