درباره عباس اکرامی که مرد اخلاق فوتبال بود
خالق مکتب شاهین
فوتبال پایتخت تا قبل از اینکه بردن و کسب امتیاز ارزشی فراتر از برنده شدن در یک مسابقه ورزشی را پیدا کند، مملو از مربیان و مدیرانی بود که اخلاق را ملاک اصلی انتخاب بازیکن قرار میدادند و این روزها جای خالی آنها بهشدت احساس میشود. عباس اکرامی، پدر باشگاهداری ایران، یکی از همین مدیران نیکو سرشتی بود که بعد از چند دهه از او بهعنوان مظهر اخلاق در فوتبال ایران نام میبرند. مرحوم اکرامی، بنیانگذار مکتب شاهین بود و مکتبی را ساخت تا هرگاه جای خالی اخلاق را در ورزش احساس کردیم، به یادافسانه شاهین او بیفتیم.
سفر پرماجرا
بعد از جنگ دوم جهانی تشکیلاتی به نام «سازمان علمی و فرهنگی ایران و انگلیس» در تهران سر و شکل گرفت که همکاری در امور علمی و فرهنگی با وزارت آموزش و پرورش و اعزام شاگردان نخبه مدارس برای تحصیل و طی کردن دورههای آموزشی به انگلستان از وظایف آن سازمان بود. عباس اکرامی بهعنوان یکی از اعضای برگزیده وزارت آموزش و پرورش به اتفاق گروهی از دانشآموزان نخبه آن سالها به انگلستان اعزام شد. ابوالفضل صدری که یکی از مسئولان سازمان تربیت بدنی وقت بود طی نامهای عباس اکرامی را به فدراسیون فوتبال انگلیس معرفی کرد که با شیوه اداره باشگاههای ورزشی آشنا شود. سفر عباس اکرامی به انگلیس سبب دوستی او با «سِر استنلی راوس» دبیر وقت فدراسیون فوتبال انگلیس شد که بعدها روی صندلی ریاست فیفا نشست. او در این سفر پرماجرا به 2باشگاه آرسنال و چلسی رفت و با چگونگی ساختن بازیکنان حرفهای و تمرین بازیکنان طراز اول دنیا آشنا شد. اکرامی دوره مربیگری فوتبال را هم به اتفاق فوتبالیستهای معروفی مثل جورج اسمیت، لزبی اسمیت، تامی لاتون و... به پایان رساند و با کولهباری از تجربه به میهن برگشت.
شعار معروف
در فوتبال ایران شاهین صرفاً نام یک باشگاه قدیمی نیست. وقتی درباره شاهین حرف میزنیم باید به روزهایی برگردیم که اخلاق در فوتبال به عامل پیشرفت بازیکنها بدل شد و کسی که در شکلگیری چنین فضایی نقش داشت دکتر عباس اکرامی بود که این باشگاه را تأسیس کرد. در مکتب شاهین اگر بازیکن اخلاق نداشت و درس نمیخواند، به حاشیه رانده میشد و هرگز به مدارج بالا نمیرسید. مکتب شاهین یک شعار اصلی داشت که میگفت: «اول درس، دوم اخلاق و سوم ورزش.» این شعار در اصل برای شاهینیها یک ایدئولوژی بود؛ مرامنامهای که هرگز آن را زیر پا نمیگذاشتند. این شعار به حدی تأثیرگذار بود که بسیاری از فوتبالیستها با حضور در باشگاه شاهین به سمت تحصیل علم رفتند و عاقبت با عنوان دکتر و مهندس از فوتبال کنار رفتند و پستهای کلیدی روزگار خود را تصاحب کردند.
عشق به تحصیل
شاهین در سال 1321تأسیس شد و تا سال 1346فعالیت مستمر داشت و افتخارات بیشماری کسب کرد، اما نسل جدید تا چه حد عباس اکرامی که بنیانگذار این باشگاه بود را میشناسد؟ او کسی بود که در اوج جوانی و در کنار تحصیل در دانشگاه از آموزش و تعلیم به نسل جوان غافل نبود و راه پیشرفت مملکت و سعادتمندی جوانها را در تحصیل میدانست. اکرامی در همان سالها بهعنوان معلم، وظیفه آموزش دانشآموزان تجدید شده روستاهای شمال پایتخت را برعهده داشت. برای او که دانشجوی دانشسرای عالی بود و در بالای خندق شمالی تهران زندگی میکرد، بسیار مشکل بود که با اتوبوس از پیچ شمیران به تجریش و از آنجا به دربند و گلابدره برود تا دانشآموزان روستاهای دربند و گلابدره را آموزش بدهد؛ اما این نخستین قدمهای او برای مشتاق کردن جوانها به ادامه تحصیل بود.
شاهین آمد
دکتر اکرامی بعد از بازگشت به ایران برای تأسیس باشگاه فوتبال به صرافت افتاد. او عقیده داشت کسانی که ورزش و تحصیل را دو مسیر جدا از هم میدانند باید در اعتقاد و اندیشه خود تجدید نظر کنند. دکتر اکرامی تحصیل و ورزش را لازم و ملزوم هم میدانست و معتقد بود شخصیت یک فرد تحصیلکرده در محیط ورزش قوام و دوام پیدا میکند. دکتر اکرامی اهل ادبیات بود و تصمیم گرفت انتخاب نام باشگاه براساس تفألی به حافظ شیرین سخن باشد. در خرداد سال 1321پس از تفأل به حافظ به این بیت رسید: مرغ دل باز هوادار کمان ابرویی است/ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد!
سقوط شاهین
شاهین در سال 1321تأسیس شد و تا سال 1346فعالیت مستمر داشت و افتخارات بیشماری کسب کرد، اما باشگاهی که بازیکنانش با حکومت استبدادی پهلوی زاویه پیدا کرده بودند بنا به دلایل مبهمی و با حکم سازمان تربیت بدنی منحل شد. این حکم بعد از بازی جنجالی شاهین و تهرانجوان صادر شد؛ سازمان تربیت بدنی در اطلاعیهای اعلام کرد: «با توجه به جو ناسالمی که بر محیط ورزش حاکم است، از تاریخ سهشنبه بیستم تیرماه 1346پروانه باشگاه شاهین برای همیشه لغو میگردد.» این حکم پایان بلندپروازیهای عباس اکرامی در فوتبال پر رمز و راز ایران بود. پس از انحلال شاهین، مرحوم دهداری با انتخاب بازیکنان نخبه این تیم، هما را تشکیل داد و سایر بازیکنان به تیمهای دیگر پیوستند. دکتر امیر مسعود برومند، یکی از مدیران ارشد شاهین هم با بازیکنان اصلی تیمی تحت عنوان پرسپولیس را روانه مسابقات کرد، اما کتاب زندگی ورزشی دکتر عباس اکرامی برای همیشه بسته شد. بنیانگذار مکتب شاهین در بهمن سال 1380و در 91سالگی با دنیای فانی وداع کرد.
مرد پاک
دکتر اکرامی پیش از آنکه یک مربی فوتبال یا بنیانگذار نوین این ورزش در ایران باشد، معلم بود؛ او با شاگردانش با صمیمیت برخورد میکرد و به شخصیت آنها احترام میگذاشت. شیوه بیان او بسیار مؤدبانه، مهربانانه و پدرانه بود. دکتر اکرامی معتقد بود که رابطه پدر و فرزندی تنها بهعلت هم خونی نیست، به همین دلیل از مربیان ورزشی که در تیمهای مختلف شاهین فعالیت میکردند میخواست که مثل اولیای بازیکنان با آنها رفتار کنند. اکرامی در شناخت روحیه افراد و جوانان بینظیر بود. او هرگز لب به مشروب و سیگار نزد و در همه عمر دوستان ورزشی و بهویژه شاهینی خود را از این نوع آلودگیها بر حذر داشت. او همواره جوانان را به کسب علم و مهارت و رعایت اخلاق تشویق و تلاش میکرد برای آنها یک الگوی واقعی باشد.
معلم و مربی
عباس اکرامی در دبستان ترقی با الفبای فوتبال آشنا شد. میرزا حسنخان بهار، ناظم دبستان ترقی علاقه خاصی به فوتبال داشت و در مدرسه ابتدایی از بچههای کوچک دبستانی تیم فوتبالی تشکیل داده بود که عباس اکرامی یکی از بازیکنان آن تیم بود. تشویق مرحوم بهار موجب شد که در دوره اول متوسطه در دبیرستان سیروس و بعد در دوره دوم متوسطه در مدرسه ثروت (فوتبال را ادامه بدهد و بعدها جزو بازیکنان ممتاز تیم دانشسرای عالی، باشگاهی جم و تیم کلُنی تهران شود. عباس اکرامی در گوش راست، هافبک و گاهی اوقات گوش چپ بازی میکرد و وقتی برای تدریس دانشآموزان تجدیدی به گلابدره، دزاشیب و دربند میرفت تیمهای محلی تشکیل میداد و سرپرستی و تمرینهای این تیمهارا
برعهده میگرفت.