بابای مجید
هنوز هم اگر قصههای مجید از تلویزیون پخش شود، حتی اگر بارها هم این سریال را دیده باشیم، باز هم دلمان میخواهد بنشینیم پای تلویزیون و با تلخیها و شیرینیهای زندگی مجید همراه شویم. جالب اینکه شخصیت مجید دورنمای واقعیای از زندگی خود نویسنده است؛ مثلا در کتاب «شما که غریبه نیستید» زندگینامه هوشنگ مرادی کرمانی، شخصیت هوشو، همان مجید «قصههای مجید» است. همانطور که هوشو در کنار مادربزرگ پیرش زندگی میکند و برای او دردسر درست میکند، مجید هم همین دردسرها را برای بیبی دارد. خیالبافیهای هوشو هم به مجید شباهت دارد و دغدغههای این دو به هم نزدیک است.
هوشنگ مرادی کرمانی، همانطور که از نام خانوادگیاش معلوم است، کرمانی است. او در روستای سیرچ به دنیا آمد و در کرمان به مدرسه رفت. از 8سالگی هم شروع بهکار کرد. دوره متوسطه را در کرمان و تحصیلات عالی را در تهران گذراند. فعالیتهای هنریاش را هم سال1340 در کرمان شروع کرد و در تهران ادامه داد. اما نخستین جایزه نویسندگیاش بهخاطر «بچههای قالی باف خانه» بود؛ در سال۱۳۵۹ جایزه نقدی شورای کتاب کودک و در سال۱۹۸۶ جایزه جهانی اندرسن را برای این داستان گرفت.
آثار او به زبانهای آلمانی، اسپرانتو، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی ترجمه شدهاست. اما نخستین اثری که از او به زبان انگلیسی ترجمه شده بود داستان «سماور» از «قصههای مجید» بود که برای یونیسف فرستاده شد. او درباره نویسندگی میگوید: «برای من رنج نوشتن، زیباترین رنجهاست. من به دنیا نیامدم که رئیسجمهور شوم، من به دنیا آمدهام که نویسنده شوم. بهترین دوست من قلم و کاغذ است. زمانی که مینوشتم هیچ وقت فکر نمیکردم آن قدر بزرگ شوم که دیگران برایم دست بزنند یا برای گفتوگو به دانشگاه دعوت شوم. مهم آن بود که خود را با نوشتن خالی میکردم و لذت میبردم.»