سیاستمدار ثابتقدم
حمیدرضا محمدی
«استدعای من این است که اعلیحضرت در این مانور سیاسی به نحو مقتضی ایفای نقش بفرمایند؛ انشاءالله بتوانیم قدمی در راه این مملکت و ملّت برداریم.»شاید این جمله میرزاحسن مستوفیالممالک آشتیانی را در جایی نخوانده باشید. طبیعی و بدیهی هم هست اما شاید آنهایی که فیلم «شاه خاموش» را دیدهاند به یاد داشته باشند. اثری ساخته همایون شهنواز که روایتی بود از ایران در سالهای آغاز جنگ جهانی اول و آن کس که نقش مستوفیالممالک را ایفا کرد، علی نصیریان بود و شاه خاموش یعنی احمدشاه هم محمدرضا فروتن. و چه به لحاظ گریم و چه از نظر تسلط بر شخصیت، شاید دیگر نتوان چنین مستوفیالممالکی در تئاتر و سینما و تلویزیون ایران سراغ گرفت.
مستوفیالممالک شاه خاموش و البته مستوفیالممالک حقیقی، چهرهای است بهتمام ایراندوست. در آن ولوله و بحبوحه جنگ عالمگیر نخست، متنی نوشت دالّ بر بیطرفی ایران: «دولت ما در این موقع مسلک بیطرفی را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت مینماید.» و به گواه ناظران تاریخ، شاید در آن زمانه که ایران نه عناصر سیاسی کارآمد داشت و نه نیروهای نظامی کارا، بهترین تصمیم بود تا ایران در ورطه هجمه قرار نگیرد. اما دول بیگانه؛ انگلیس و روسیه هنوز یک هفته نگذشته بود که خاک ایران را از شمال و غرب و جنوب به توبره بستند. حتی اعلان بیطرفی که شاه در افتتاحیه مجلس سوم هم بر آن تأکید کرد، کارگر نیفتاد. اما مستوفیالممالک - که برخلاف تصورمان از عکسها و همان فیلم شاه خاموش، که مردی سالخورده بهنظر میرسد- چهلویکیدو سال بیشتر نداشت (زاده ٢۴مهر١٢۵٣)، در مقابلشان ایستاد.
او که در میان دولتمردان به «آقا» شهرت داشت با انتقال پایتخت هم مخالفت کرد تا انسجام دولت حفظ شود اما سرانجام پس از 6ماهو٢۴روز، در ٢٠اسفند١٢٩٣، ناچار و ناگزیر از کنارهگیری شد. حتی وقتی کمتر از ۵ماه بعد، در میانه تابستان١٢٩۴ مجدد به رئیسالوزرایی رسید، باز هم دولت مستعجل بود و بیشتر از ۵ماه دوام نیاورد اما با مصایبی چون قحطی و بیماری ناشی از جنگ دست به گریبان بود. مستوفیالممالک که امروز، نودمین سال درگذشتش، در 58سالگی است، از برکشیدگان عصر ناصری و حلقه واسط نظام دیوانسالاری قدیم و جدید ایران بود، از نسل کسانی چون محمد مصدقالسلطنه، احمد قوامالسلطنه و حسن مشیرالدوله پیرنیا بود که در جرگه نخبگانِ ساختار قدرت و حاکمیت بود که البته بسان آنان، تا امروز، جایگاهش در تاریخ سیاست ایران، چندان مورد مداقه قرار نگرفته است. او که مخبرالسلطنه هدایت در «خاطرات و خطراتِ» خود، دربارهاش چنین نوشته است که نشان از پایمردی او در مقابل متجاوزان در همان برهه دارد: «مختصر بگویم میرزا حسن مستوفیالممالک رحمتاللهعلیه مردی بود رئوف، مهربان، در دوستی ثابت و از دشمنی رویگردان. بدی میدید، خوبی میکرد. مناعت داشت، اما تکبر نداشت. گفتند کماراده است، اراده و ثبات رأیی که او در جنگ بینالملل در مقابل سفارتین [روسیه و انگلیس] به ظهور رساند، در قوه هیچیک از رجال قوم نبود»، یکی از برجستهترین بازیگران سیاست ایران معاصر بود که نقشش در نبرد گیتیگستر اول فراموشنشدنی است.